انسان در صورتی که دارای شرایط خاصّی باشد، باید احکام و مقرّرات الهی را رعایت نماید. این شرایط، «شرایط تکلیف» نام دارد و در صورتی که هر یک از آنها نباشد، انسان مکلّف نمیباشد. از جملۀ آنها موارد زیر است:
الف. عقل
شرط اوّل تکلیف، عقل و توان فکری مکلّف است و فردی که مجنون و دیوانه است و از نظر فکری دارای توان لازم نیست، از نظر اسلام تکلیفی ندارد و تا چراغ عقل در درون انسان روشن نشده و قدرت تشخیص ایمان و کفر، حقّ و باطل، واجب و حرام را ندارد، تکلیفی به عهدۀ او نیست. عقل و توان فکری انسان، مبنای تکلیف و معیار محاسبه و مؤاخذۀ الهی است.
از امام باقر(علیه السلام) روایت شده است: «در روز قیامت، خداوند به اندازۀ عقلی که در دنیا به بندگان داده است، در رسیدگی به حساب آنان دقّت به خرج میدهد»[۱] .
ب. قدرت
دوّمین شرط تکلیف، قدرت، یعنی توانایی برای انجام کاری است که خداوند آن را از انسان خواسته است. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
«لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إلّا وُسْعَها»[۲] ؛ خداوند هیچ کس را جز به اندازۀ توانش تکلیف نمیکند. در حدیث نقل شده است که حضرت امام حسین(علیه السلام) دربارۀ این شرط میفرمایند: «خداوند طاقت کسی را نگرفت، مگر آنکه طاعت خود را از او برداشت و قدرت کسی را سلب نکرد، مگر اینکه تکلیف خود را از او برداشت»[۳] .
ج. بلوغ
سوّمین شرط تکلیف، بلوغ میباشد. بلوغ، پدیدۀ مبارکی است که انسان در سایۀ آن این شایستگی را پیدا میکند که مورد توجّه خطاب الهی قرار گیرد و رعایت دستورات و فرمانهای الهی بر او واجب شود و ارتکاب اموری که از آن نهی شده بر او حرام گردد و با انجام وظایف دینی به خداوند متعال تقرّب جوید و در امتحان بندگی و تسلیم، سرافراز و سربلند گردد. دین مبین اسلام، نشانههایی را برای بلوغ بیان نموده است که توضیح آن در ادامه ذکر میشود.