شیئی که بر آن تیمّم انجام میشود، چند شرط دارد که در مسائل بعد به ذکر آنها پرداخته میشود:
شرط اوّل: بنابر احتیاط لازم، مقداری از آن به دست بچسبد
ج۱، مسئله ۹۰۳ . چیزی که انسان بر آن تیمّم میکند، باید بنابر احتیاط واجب مانند خاک و ماسههای نرم یا سنگی که روی آن غبار نشسته، طوری باشد که با زدن یا قرار دادن دست بر آن مقداری از آن بر دست بماند و بعد از زدن دست بر آن، بنابر احتیاط واجب نباید دست را به شدّت بتکاند که همۀ خاک یا گرد و غبار آن بریزد.
بنابراین، اگر بر روی سنگ یا ریگ و مانند آن غباری نباشد که به دست بچسبد، تیمّم با آن بنابر احتیاط واجب کافی نیست و کسی که تنها چنین سنگ یا شیئی در اختیار دارد و تا آخر وقت نماز، هیچ چیز دیگری که تیمّم بر آن صحیح است ندارد، بنابر احتیاط واجب با آن شیء تیمّم نموده و نماز بخواند و بعد از وقت و رفع اضطرار، قضای نماز را نیز بهجا آورد.[۱]
ج۱، مسئله ۹۰۴ . اگر هنگام تیمّم در اثر مسح پیشانی، گرد و غباری که در دست بوده از بین برود و برای مسح پشت دستها چیزی از گرد و غبار در کف دستها باقی نمانده باشد یا شک شود که گرد و غبار در کف دستها باقی مانده یا نه، در این دو مورد به جهت رعایت شرط چسبندگی گرد و غبار به دست، بنابر احتیاط واجب لازم است فرد دستها را دوباره بر خاک زده، سپس پشت دستها را به نیّت تیمّم مسح نماید.
شرط دوّم: پاک باشد
ج۱، مسئله ۹۰۵ . شیئی که انسان بر آن تیمّم میکند باید پاک باشد و این لزوم پاک بودن، در موردی که نوبت به تیمّم به شیء غباردار رسیده، بنابر احتیاط واجب میباشد.
بنابراین، اگر فرد شیء پاکی که تیمّم به آن صحیح است تا انتهای وقت نماز ندارد، نماز بر او واجب نیست؛ ولی باید قضای آن را بهجا آورد و بهتر آن است که در وقت نیز بدون تیمّم نماز بخواند؛ مگر در موردی که نوبت به تیمّم بر شیء غباردار مثل فرش گَرد آلود رسیده باشد که اگر متنجّس باشد، احتیاط واجب آن است که به آن تیمّم کند و نماز بخواند و بعداً هم آن را قضا کند.
شرط سوّم: بنابر احتیاط واجب، عرفاً پاکیزه و نظیف باشد
ج۱، مسئله ۹۰۶ . خاک تیمّم یا شیء دیگری که تیمّم بر آن صحیح است، بنابر احتیاط لازم باید عرفاً پاکیزه و نظیف باشد؛ یعنی آلوده به چیزی که موجب تنفّر است مانند زباله و کثیفیهای دیگر نباشد، هرچند آن چیز، نجس محسوب نشود.
شرط چهارم: غصبی نباشد
ج۱، مسئله ۹۰۷ . خاک تیمّم یا شیء دیگری که تیمّم بر آن صحیح است باید غصبی نباشد، پس اگر فرد با وجود اطلاع از اینکه خاک غصبی است بر آن تیمّم کند، تیمّم او باطل است.
ج۱، مسئله ۹۰۸ . تیمّم در فضای غصبی باطل نیست؛ پس اگر فرد در ملک خود دستها را به زمین بزند و بدون اجازه وارد ملک دیگری شود و دستها را به پیشانی بکشد، تیمّم او صحیح میباشد، هرچند گناه کرده است.
ج۱، مسئله ۹۰۹ . تیمّم بر شیء غصبی در حالی که فراموش کرده یا غفلت داشته باشد، صحیح است؛ ولی اگر انسان چیزی را خودش غصب کند و فراموش کند غصب کرده، تیمّم او با آن شیء بنابر احتیاط واجب صحیح نیست.
ج۱، مسئله ۹۱۰ . کسی که در محلّ غصبی حبس و زندانی است، اگر آب و خاک آن هر دو غصبی باشد، باید با تیمّم نماز بخواند؛[۲] ولی لازم است هنگام تیمّم دستها را به زمین نزند، بلکه به گذاشتن دستها بر زمین اکتفا نماید.
شرط پنجم: با شیء دیگری که تیمّم بر آن صحیح نیست مخلوط نباشد
ج۱، مسئله ۹۱۱ . لازم است چیزی که تیمّم بر آن صحیح است، مانند خاک با شیء دیگری که تیمّم بر آن صحیح نیست، مخلوط نباشد؛ مگر آنکه آن شیء اندک باشد که عرفاً از بین رفته به حساب آید.
بنابراین، اگر با خاک و ریگ، شیئی مانند کاه یا خاکستر چوب که تیمّم به آن باطل است مخلوط شود، نمیتواند به آن تیمّم کند؛ مگر آنکه کاه یا خاکستر به قدری کم باشد که در خاک یا ریگ از بین رفته و مستهلک محسوب شود که در این صورت، تیمّم بر آن خاک و ریگ صحیح است.
احکام دیگر چیزی که بر آن تیمّم میشود
ج۱، مسئله ۹۱۲ . تیمّم بر زمین گود و خاک جادّه و زمین شورهزار که نمک روی آن را نگرفته، مکروه است و اگر نمک روی آن را گرفته باشد، باطل است.
ج۱، مسئله ۹۱۳ . اگر انسان یقین داشته باشد که تیمّم به چیزی صحیح است و با آن تیمّم نماید، بعد بفهمد تیمّم بر آن باطل بوده، نمازهایی را که با آن تیمّم خوانده، باید دوباره بخواند.
[۱] شایان ذکر است، اگر تنها میتواند مثلاً بر سنگ بدون غبار یا گِل تیمّم کند و عذر فرد تا انتهای وقت نماز باقی باشد، احتیاط واجب آن است که با هر دو تیمّم نماید و در این صورت، نمازی که میخواند صحیح است
[۲] البتّه در صورتی که آن آب قیمتی نداشته باشد، لزوم ترک وضو و غسل با آن آب، بنابر احتیاط واجب استg