مدت زمان مطالعه 14 دقیقه
توضیح المسائل آقای سیستانی

رعایت شرایط مکان نمازگزار

مقدّمه ششم: رعایت شرایط مکان نمازگزار

ج۱، مسئله ۱۱۰۳ . مکان نمازگزار، هفت شرط دارد:

  • ۱. بنابر احتیاط واجب، غصبی نباشد؛
  • ۲. استقرار داشته باشد؛
  • ۳. جایی باشد که فرد احتمال بدهد نماز را تمام می‌کند؛
  • ۴. توانایی انجام واجبات را در آن محلّ داشته باشد؛
  • ۵. اگر نجس است، موجب نجاست لباس و بدن نمازگزار نشود؛
  • ۶. محلّ نماز زن جلوتر یا مساوی مرد نباشد (بنابر احتیاط واجب)؛
  • ۷. مسطّح باشد.

شرط اوّل: بنابر احتیاط واجب غصبی نباشد

ج۱، مسئله ۱۱۰۴ . کسی که در ملک غصبی نماز می‌خواند، هرچند روی فرش و موکت و تخت و مانند اینها – که مال خودش است – باشد و نیز کسی که در ملک خودش نماز می‌خواند، امّا فرش یا تخت و مانند اینها که بر روی آن نماز می‌خواند، غصبی باشد، در هر دو صورت بنابر احتیاط واجب، نمازش باطل است؛ ولی نماز خواندن در زیر سقف غصبی و خیمه غصبی مانعی ندارد.

ج۱، مسئله ۱۱۰۵ . نماز خواندن در ملکی که منفعت آن مال دیگری است، بدون اجازۀ کسی که منفعت ملک، مال او می‌باشد، در حکم نماز خواندن در ملک غصبی است؛

مثلاً اگر مالک خانۀ اجاره‌ای (موجر) یا فرد دیگری، بدون اجازۀ مستأجر در آن نماز بخواند، نمازش بنابر احتیاط واجب، باطل است.

ج۱، مسئله ۱۱۰۶ . اگر فردی که از دنیا رفته است وصیّت‌هایی داشته[۱] و برای عمل به وصایای خویش مال مشخّصی از اموالش را تعیین کرده باشد، مانند اینکه وصیّت کرده تمام خانه مسکونی‌اش را در امور خیر صرف نمایند، در این صورت، تصرّف ورثه و دیگران در مال مذکور جایز نیست و اگر منزل و مانند آن باشد، نماز خواندن در آن بنابر احتیاط واجب باطل است؛

مگر آنکه نشانه و قرینۀ اطمینان‌آوری وجود داشته باشد که متوفّی اجازۀ چنین تصرّفاتی را در آن تا هنگام عمل به وصیت داده است.

ج۱، مسئله ۱۱۰۷ . اگر فردی وصیت کرده کسر مشاعی از اموالش – مانند ثلث آن – را در اموری صرف نمایند، تصرّفاتی همچون نماز خواندن در منزلش که موجب کم شدن ارزش مالی آن نمی‌شود و منافات با حقّ متوفّی در اموالش ندارد جایز است؛[۲]

مگر آنکه نشانه و قرینۀ اطمینان‌آوری باشد بر اینکه خواسته و مقصود وی کسر مشاع معیّن از عین اموالش بوده[۳] که در این صورت، حکم مسألۀ قبل در مورد آن جاری می‌شود.

ج۱، مسئله ۱۱۰۸ . کسی که در مسجد نشسته، اگر شخص دیگری جای او را اشغال کند و بدون اجازه‌اش در آنجا نماز بخواند، نمازش صحیح می‌باشد، هرچند گناه کرده است.

ج۱، مسئله ۱۱۰۹ . اگر انسان در جایی که نمی‌داند غصبی است، نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد یا در جایی که غصبی بودن آن را فراموش کرده نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است؛

ولی اگر کسی که خودش جایی را غصب کرده، فراموش کند و در آنجا نماز بخواند، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است.

ج۱، مسئله ۱۱۱۰ . اگر انسان بداند جایی غصبی و تصرّف در آن حرام است، ولی نداند که نماز خواندن در جای غصبی اشکال دارد و در آنجا نماز بخواند، نماز او بنابر احتیاط واجب باطل می‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۱۱۱ . کسی که ناچار است نماز واجب را در حالی‌‌ که سوار بر وسیلۀ نقلیّه است بخواند، یا آنکه بخواهد نماز مستحبی را در آن حال بخواند، حکم غصبی بودن آن ماشین و صندلی آن، که فرد بر روی آن نماز می‌خواند و نیز چرخ‌های آن، حکم غصبی بودن مکان نمازگزار را دارد.

ج۱، مسئله ۱۱۱۲ . کسی که در عین ملکی با دیگری شریک است، اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازۀ شریکش نمی‌‌تواند در آن ملک تصرّف کند و نماز در آن، بنابر احتیاط واجب باطل است.

بنابراین، هر یک از ورّاث بدون اجازۀ سایر وارثین نمی‌تواند در ملکی که با سایر ورثه در عین آن شریک است تصرّف کند و در این صورت، نماز در آن بنابر احتیاط واجب باطل است.

ج۱، مسئله ۱۱۱۳ . اگر فرد ملکی (زمین، منزل ویلایی، آپارتمان، مغازه و مانند آن) را با پول خمس نداده خریداری نماید، اقسام و احکام کسی را دارد که با پول خمس نداده لباسی خریده که به‌طور مفصّل در مسألۀ «۱۰۷۰» ذکر شد.[۴]

ج۱، مسئله ۱۱۱۴ . اگر صاحب ملک با زبان، اجازۀ نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملک او جایز نمی‌باشد و در این صورت، چنانچه شک داشته باشد که قلباً راضی است یا نه، نماز او صحیح است؛

امّا اگر صاحب ملک اجازۀ نماز خواندن ندهد و انسان یقین کند که قلباً راضی است، نماز خواندن در آن جایز می‌باشد و در این صورت، چنانچه شک داشته باشد که قلباً راضی است یا نه، نماز خواندن در ملک او جایز نیست.

ج۱، مسئله ۱۱۱۵ . تصرّف در اموال میّتی که به مردم بدهکاری دارد، چنانچه طوری باشد که با ادای بدهی منافات نداشته باشد – مانند نماز خواندن در خانه‌اش – با اجازۀ ورثه، اشکال ندارد.

همین طور، چنانچه بدهی او را بپردازند یا ضامن شوند که قرض‌‌هایش را بپردازنــد و طلبکاران هم قبــول کننــد یا از ما ترک به مقــدار بدهی او باقی بگذارنــد – حتّی اگر تصرّف موجب تلف شدن مال گردد – تصرّف در مال او، با اجازۀ ورثه اشکال ندارد و نماز هم صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۱۱۶ . میّتی که ذمّه‌‌اش به زکات یا سایر حقوق شرعی به جز خمس، مشغول و بدهکار بوده است، تصرّف در مال وی، چنانچه با ادای بدهی او منافات نداشته باشد – مثل نماز خواندن در خانه‌اش – با اجازۀ ورثه، اشکال ندارد؛

امّا اگر میّت، خمس بدهکار بوده، در صورتی ‌‌که از کسانی بوده است که اهل پرداخت خمس بوده یا وصیّت به پرداخت خمس اموالش نموده، حکمش مانند صورت قبل است و امّا اگر از کسانی بوده که از روی معصیت یا اعتقاد به واجب نبودن خمس، خمس نمی‌‌داده‌‌اند و وصیّت هم به پرداخت خمسی که بدهکار بوده، ننموده ‌‌است، بر ورثه‌‌ای که شیعۀ دوازده امامی باشند، پرداخت بدهی خمسی میّت واجب نیست و برای آنان، تصرّف در ما ترک او جایز است.

همچنین، اگر ورثه بدهی شرعی میّت را بپردازند یا با قبول حاکم شرع،[۵] ضامن شوند که ادا نمایند، تصرّف در مال او اشکال ندارد و نماز هم صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۱۱۷ . اگر میّت، قرض و بدهی نداشته باشد، ولی بعضی از ورثۀ میّت نابالغ یا دیوانه یا سفیه یا غایب باشند، تصرّف در ملک او بدون اجازه از ولیّ شرعیّ آنها[6] حرام است و نماز در آن جایز نمی‌باشد؛ ولی تصرّفات معمولی که مقدّمۀ تجهیز میّت است، اشکال ندارد.

شایان ذکر است، چنانچه میّت در این مورد وصیّت کرده باشد که مثلاً تا مدّت چهل روز، هر رفت و آمدی که در منزل وی صورت می‌‌گیرد، یا از اموال وی در آنجا مصرف می‌گردد، از ثلث مال او باشد، در این صورت، چنین وصیتی تا حدّ ثلث صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۱۱۸ . نماز خواندن در ملک دیگران، در صورتی جایز است که انسان یقین یا اطمینان یا حجّت شرعی دیگری بر رضایت مالک داشته باشد.

بنابراین، اگر مالک آن صریحاً اجازه برای خواندن نماز بدهد یا عملی انجام دهد که معلوم باشد برای نماز خواندن اجازه داده است، مثلاً سجّادۀ نماز را برای نماز خواندن وی پهن نماید یا در اختیار وی گذارد کافی است.

همین طور، اگر مالک اجازه در تصرّفی بدهد که از آن، عرفاً اجازه در نماز خواندن هم فهمیده می‌شود، مانند اینکه به کسی اجازه بدهد در ملک او بنشیند و بخوابد و فرد از این اجازه، بفهمد که به نماز خواندن وی هم راضی است، همین مقدار برای صحیح بودن نماز کافی می‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۱۱۹ . نماز خواندن در زمین‌‌های بسیار وسیع جایز است، هرچند که مالک آنها صغیر و یا دیوانه باشد و یا آنکه مالک آنها راضی به نماز خواندن در آنها نباشد.

همین طور، فرد می‌تواند در باغ‌‌ها و زمین‌‌هایی که در و دیوار ندارند، بدون اجازه از مالک نماز بخواند، ولی در این صورت، اگر بداند مالک راضی نیست، نباید تصرّف کند و نیز اگر مالک نابالغ یا دیوانه باشد یا آنکه گمان به راضی نبودن او داشته باشند، احتیاط لازم آن است که در آنها تصرّف نکنند و در آنجا نماز نخوانند.

شرط دوّم: استقرار داشته باشد

ج۱، مسئله ۱۱۲۰ . مکان نمازگزار در نمازهای واجب باید طوری نباشد که از شدّت حرکت، مانع از ایستادن نمازگزار و انجام رکوع و سجود اختیاری شود، بلکه بنابر احتیاط لازم، نباید مانع از آرامش و سکون بدن او باشد؛

البتّه اگر فرد به دلیل کمی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد، در چنین جایی – مانند بعضی از انواع اتومبیل، کشتی، قطار و هواپیما – نماز بخواند، باید به قدری که ممکن است استقرار و قبله را رعایت نماید و اگر آن وسایل نقلیّه از قبله به طرف دیگر حرکت کنند، فرد مکلّف است به طرف قبله برگردد[۷] و در هنگام حرکت و برگشتن به سمت قبله، قرائت و اذکار واجب نماز را نخواند و اگر رعایت استقبال قبله دقیقاً ممکن نباشد، سعی کند که اختلاف کمتر از حدّ راست یا چپ قبله باشد و اگر این هم ممکن نباشد، فقط در تکبیرة الاحرام قبله را رعایت کند و اگر این هم امکان نداشته باشد، رعایت قبله لازم نیست.[۸]

ج۱، مسئله ۱۱۲۱ . نماز خواندن در اتومبیل، کشتی، قطار و مانند اینها در حال اختیار، هنگامی که ایستاده‌اند، اشکال ندارد. همچنین، در وقتی که حرکت می‌کنند، چنانچه به حدّی تکان نداشته باشند که مانع از آرامش بدن نمازگزار شود.

ج۱، مسئله ۱۱۲۲ . اگر فرد روی تپّه‌ای از ریگ و رمل و مانند اینها که نمی‌تواند بی‌حرکت بماند و مانع از استقرار و آرامش بدن است، نماز بخواند – با توضیحی که گذشت – نمازش باطل است؛ امّا اگر حرکت کم باشد به گونه‌ای که بتواند نماز را با رعایت شرایط آن، از جمله استقرار و آرامش بدن بخواند، اشکال ندارد.

شرط سوّم: تمام کردن نماز در آن محل ممکن باشد

ج۱، مسئله ۱۱۲۳ . نمازگزار باید در جایی نماز بخواند که ممکن باشد در آن محل، نماز را به اتمام برساند.

البتّه اگر انسان در جایی که به علّت باد و باران و زیادی جمعیّت و مانند اینها اطمینان ندارد بتواند نماز را تمام کند، می‌‌تواند رجاءً نماز را بخواند و چنانچه آن را تمام کند، نمازش صحیح است؛ بلکه اگر اطمینان داشته باشد که نمی‌تواند نماز را تمام کند، ولی احتمال ضعیف به تمام کردن نماز بدهد، می‌‌تواند رجاءً نماز را بخواند و چنانچه اتّفاقاً آن را تمام کرد، صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۱۲۴ . اگر انسان در جایی که ماندن در آن حرام است – مثلاً زیر سقفی که نزدیک است خراب شود – نماز بخواند، هرچند گناه کرده، ولی نمازش اشکالی ندارد.

ج۱، مسئله ۱۱۲۵ . نماز خواندن روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن حرام است مثل جایی از فرش که اسم خداوند متعال بر آن نوشته شده، چنانچه مانع از قصد قربت شود صحیح نیست.

شرط چهارم: توانایی انجام واجبات را در آن محل داشته باشد

ج۱، مسئله ۱۱۲۶ . سقف مکان نمازگزار نباید به اندازه‌ای کوتاه باشد که فرد نتواند در آنجا راست بایستد و همین طور مکان نمازگزار نباید به ‌قدری کوچک باشد که جای رکوع و سجود نداشته باشد.

ج۱، مسئله ۱۱۲۷ . اگر فرد ناچار شود در جایی نماز بخواند که به‌طور کلّی قادر به ایستاده نماز خواندن نباشد، لازم است نشسته نماز بخواند و اگر توانایی رکوع و سجود را نیز ندارد، آنها را با اشارۀ سر، انجام دهد.

ج۱، مسئله ۱۱۲۸ . پشت کردن به قبر پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) در صورتی‌‌ که بی‌‌احترامی و هتک حرمت به آنان محسوب شود، در نماز و غیر نماز حرام است، هرچند اگر فرد در آن حال نماز بخواند در صورتی که از او قصد قربت حاصل شود، نمازش صحیح است.

امّا اگر به دلیل فاصلۀ زیاد یا وجود مانع مثل در و دیوار،[۹] پشت کردن عرفاً‌ هتک و توهین محسوب نشود، اشکال ندارد. همچنین، نماز خواندن موازی قبر مطهّر یا ضریح مقدّس که پشت کردن به قبر مطهّر محسوب نمی‌شود[۱۰] اشکال ندارد و نماز صحیح است.

شرط پنجم: اگر مکان نمازگزار نجس است، موجب نجاست لباس و بدن او نشود

ج۱، مسئله ۱۱۲۹ . اگر مکان نمازگزار نجس است، نباید طوری تر‌ باشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد؛ مگر آنکه نجاستی باشد که در نماز بخشیده شده است و مبطل نماز نیست؛

ولی اگر چیزی که پیشانی را برای سجده بر آن می‌گذارد – مانند مُهر – نجس باشد، در صورتی که خشک هم باشد، نماز باطل است؛ البتّه اگر فقط قسمتی از سطح مُهر نمازگزار نجس باشد و نجاست آن به بدن نمازگزار سرایت نکند و پیشانی به مقداری که سجده صدق نماید بر قسمت پاک مُهر قرار گیرد اشکال ندارد و امّا نجس بودن بقیّۀ مُهر یا پشت مُهر یا فرش و زمین زیر مُهر اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که مکان نمازگزار اصلاً نجس نباشد.

شرط ششم: بنابر احتیاط واجب، زن جلوتر یا مساوی مرد نماز نخواند

ج۱، مسئله ۱۱۳۰ . اگر زن و مرد بخواهند در یک مکان نماز بخوانند، بنابر احتیاط لازم، باید زن عقب‌‌تر از مرد بایستد و این عقب ایستادن، حدّاقل به مقداری باشد که جای سجدۀ او، برابر جای دو زانوی مرد در حال سجده باشد.

شایان ذکر است، حکم مذکور اختصاص به زمانی دارد که زن و مرد، هر دو نماز بخوانند، امّا اگر یکی از آنان نماز نمی‌خواند، نماز دیگری صحیح است، هرچند زن هم‌ردیف یا جلوتر از مرد باشد.

ج۱، مسئله ۱۱۳۱ . اگر زن برابر و هم‌ردیف مرد یا جلوتر از مرد بایستد و با هم وارد نماز شوند، یعنی هم‌زمان تکبیرة الاحرام را بگویند، بنابر احتیاط واجب، هر دو نفر باید نماز را دوباره بخوانند، مگر از مواردی باشد که در مسألۀ «۱۱۳۹» خواهد آمد.

ج۱، مسئله ۱۱۳۲ . اگر زن هم‌ردیف مرد یا جلوتر از مرد بایستد، در صورتی‌‌ که یکی زودتر از دیگری مشغول نماز شود، نماز نفری که دیرتر تکبیرة الاحرام را گفته، بنابر احتیاط واجب باطل است؛

امّا نماز نفر اوّل که زودتر تکبیرة الاحرام را گفته، در صورتی که بتواند در بین نماز، مثلاً حائلی مانند پرده بین خود و نفر دیگر ایجاد کند یا بیش از چهار متر و نیم از نفر دیگر فاصله بگیرد[۱۱] یا اگر مرد است، راه رفته و از زنی که در بین نماز، مقابل او مشغول نماز شده، جلوتر بایستد و اگر زن است، عقب آمده و از آن مرد عقب تر قرار گیرد – برای آن‌که نمازش صحیح باشد – باید این کار را انجام دهد، وگرنه نماز نفر اوّل هم، بنابر احتیاط واجب باطل است؛ امّا اگر این کارها امکان‌پذیر نیست، نماز را ادامه می‌‌دهد و در این صورت، نماز نفر اوّل صحیح است.

شایان ذکر است، در هنگام راه رفتن یا ایجاد حائل باید نکات ذیل رعایت گردد:

الف. در حال حرکت ذکر نگوید؛ ب. از قبله منحرف نشود؛ ج. این کار عرفاً صورت نماز را بر هم نزند.

ج۱، مسئله ۱۱۳۳ . حکم ‌‌ذکر شده در این شرط‌ (شرط ششم) همانند سایر شروط[۱۲] مکان نمازگزار، شامل همۀ انواع نمازها، نماز واجب و مستحبی، فرادی و جماعت و نیز شامل همۀ مکان‌ها می‌‌شود و فرقی بین منزل، مسجد، حرم و مشاهد مشرّفه نیست؛ البتّه این حکم یک استثنا دارد و آن هنگام شلوغی جمعیّت در «مکّۀ مکرّمه» است که رعایت این مسأله لازم نیست و سایر مکان‌ها این حکم را ندارند.

ج۱، مسئله ۱۱۳۴ . این حکم (شرط ششم)، شامل حال اضطرار نمی‌‌شود؛ مثلاً اگر زن و مردی در مکان کوچکی حبس و زندانی شده‌‌ و وقت نماز نیز تنگ باشد، نماز هر دو نفر صحیح است؛ امّا اگر وقت وسعت داشته باشد، ابتدا یکی از دو نفر نماز بخواند و دیگری نمازش را به تأخیر بیندازد و پس از اتمام نماز نفر اوّل، نفر دوّم نمازش را بخواند و بهتر آن است که زن، نمازش را به تأخیر بیندازد.

ج۱، مسئله ۱۱۳۵ . در حکم ذکر شده (شرط ششم) فرقی بین مَحرم و نامحرم نیست. پس در مورد زن و شوهر، برادر و خواهر و سایر محارم نیز جاری است؛ البتّه حکم مذکور اختصاص به افراد بالغ دارد. بنابراین، اگر در صف نماز جماعت مردان، دختر بچّۀ نابالغی مشغول نماز باشد، اشکال ندارد.

ج۱، مسئله ۱۱۳۶ . حکم ذکر شده (شرط ششم) اختصاص به نماز صحیح ندارد و شامل آنچه که عرفاً نماز محسوب می‌‌شود هرچند آن نماز، از جهت دیگری غیر از این حکم (شرط ششم) باطل باشد، نیز می‌‌گردد.

بنابراین، اگر مثلاً همسر انسان سهواً بدون وضو مشغول نماز است و شوهر، عمداً بدون رعایت مواردی که در مسألۀ «۱۱۳۹» ذکر می‌شود، عقب‌تر از او نماز را ببندد، نماز مرد هم بنابر احتیاط واجب باطل است.

ج۱، مسئله ۱۱۳۷ . اگر مثلاً ‌مرد نماز بخواند و پس از اتمام نماز، متوجّه شود زنی جلوی او یا هم ردیف او مشغول نماز بوده، نماز مرد صحیح است؛ امّا اگر در بین نماز متوجّــه شود، در صورتی نمازش صحیح است که به توضیح مسألۀ «۱۱۳۲» عمل نماید.

ج۱، مسئله ۱۱۳۸ . اگر کسی به علّت ندانستن حکم شرعی، مسألۀ مربوط به محلّ ایستادن مرد و زن (شرط ششم) را رعایت نمی‌‌کرده، در صورتی‌‌که در یادگیری مسأله کوتاهی کرده و جاهل مقصّر باشد، حکم فردی را دارد که عمداً این حکم را رعایت نکرده است یعنی نمازش بنابر احتیاط واجب، باطل است؛

امّا اگر در یادگیری مسأله کوتاهی نکرده و جاهل قاصر است، نمازهایی را که با چنین جهلی خوانده، صحیح است و لازم نیست آن را دوباره خوانده یا قضا نماید.

ج۱، مسئله ۱۱۳۹ . اگر بین مرد و زنی که برابر هم ایستاده‌اند یا زن جلوتر از مرد ایستاده و نماز می‌خوانند، دیوار یا پرده یا چیز دیگری باشد که عرفاً حائل و مانع محسوب شود، هرچند مانع از مشاهده نباشد و بتوانند همدیگر را ببینند، نماز هر دو صحیح است.

بنابراین، اگر جنس حائل از شیشۀ شفاف باشد یا آنکه ارتفاع آن به اندازۀ قد آنها نباشد – مثل پرده‌ای که عرفاً زن و مرد را از هم جدا کرده و حدوداً یک متر ارتفاع داشته باشد – نماز هر دو صحیح می‌‌باشد، هرچند بهتر است حائل به گونه‌‌‌ای باشد که مرد و زن نمازگزار یکدیگر را مشاهده نکنند.

همچنین، اگر فاصله بین مرد و زن نمازگزار که برابر هم ایستاده‌اند یا زن جلوتر ایستاده، بیش از ده ذراع‌[۱۳] باشد یا اینکه محلّ آنها عرفاً دو مکان محسوب شود، نماز هر دو صحیح است و نیز اگر زن در حال نماز عقب‌‌تر از مرد بایستد – اقلّاً به مقداری که جای سجدۀ او برابر جای دو زانوی مرد در حال سجده باشد – نماز هر دو صحیح است.

شرط هفتم: مکان نمازگزار مسطّح باشد

ج۱، مسئله ۱۱۴۰ . جای پیشانی نمازگزار نباید از جای دو زانو و سر انگشتان پای او، بیش از چهار انگشت بسته پایین‌تر یا بالاتر باشد؛ تفصیل این مسأله در احکام سجده ذکر می‌شود.

احکام دیگر مکان نمازگزار

ج۱، مسئله ۱۱۴۱ . بودن مرد و زن نامحرم در خلوت، اگر احتمال به گناه افتادن را بدهند، حرام است و احتیاط مستحب آن است که در آنجا نماز نخوانند.

ج۱، مسئله ۱۱۴۲ . نماز خواندن در مکانی که آواز غنایی می‌خوانند یا موسیقی حرام می‌نوازند، باطل نیست، هرچند گوش دادن به آن و نواختن آن، معصیت می‌باشد.

[۱] با رعایت شرایط وصیت.
[۲] در فرض مذکور، حقّ متوفّی به صورت شرکت در مالیّت اموالش بوده و در عین اموال سهمی ندارد.
[۳] به صورت شرکت در عین اموال به‌طور مشاع.
[۴] حکم تصرّفات دیگران از شیعیان دوازده امامی در ملک مذکور با اجازۀ صاحب ملک، در جلد دوم، فصل خمس، مسألۀ «۷۲۹» ذکر می‌شود
[۵] در مواردی ‌که حاکم شرع در آن ولایت دارد و می‌‌تواند اجازه دهد.
[۶] توضیحات مربوط به ولیّ شرعی، در جلد سوّم، فصل «حَجر» ذکر می‌شود.
[۷] و چنانچه نمازگزار رو به قبله مشغول نماز شود و در اثنای نماز به سبب حرکت وسیلۀ نقلیّه شک نماید که از قبله منحرف شده است یا نه، بنا می‌گذارد که هنوز رو به قبله است
[۸] توضیح بیشتر در مورد رعایت قبله، در مسألۀ «۱۴۹۶» ذکر می‌شود.
[۹] البتّه، فاصله شدن صندوق شریف و پارچه‌ای که روی آن انداخته‌اند یا ضریح مطهّر، برای برطرف شدن بی‌ادبی، کافی نیست.
[۱۰] قسمت بالای سر یا پایین پای مضجع شریف حضرات معصومین(علیهم السلام).
[۱۱] فاصلۀ چهار متر و نیم بین زن و مرد، از محلّ ایستادن یکی ‌تا محلّ ایستادن دیگری ‌محاسبه می‌‌شود؛ حتّی ‌در صورتی ‌که زن نمازگزار، روبرو و جلوی ‌مرد نمازگزار مشغول نماز باشد
[۱۲] البتّه در نماز مستحبی ‌با توضیحاتی ‌که در محلّ خود ذکر می‌شود، شرایطی ‌مانند استقرار، توانایی ‌ایستادن و قبله دارای ‌استثنائاتی ‌می‌‌باشد.
[۱۳]ده ذراع، تقریباً چهار متر و نیم است.