مواردی که میتوان نماز واجب را شکست
ج۱، مسئله ۱۵۴۴ . شکستن نماز واجب با اختیار، بنابر احتیاط واجب، جایز نیست؛ ولی در بعضی از موارد، شکستن نماز واجب، جایز (بلکه در بعضی موارد واجب) است. از آن جمله، موارد زیر میباشد:
۱. پیشگیری از ضرر مالی یا بدنی
ج۱، مسئله ۱۵۴۵ . شکستن نماز واجب برای حفظ مال و جلوگیری از ضرر مالی یا بدنی اشکال ندارد، بلکه اگر حفظ جان خود انسان یا کسی که حفظ جان او واجب است یا حفظ مالی که نگهداری آن واجب میباشد، بدون شکستن نماز ممکن نباشد، باید نماز را بشکند.
۲. هر هدف دینی یا دنیوی که دارای اهمیّت است
ج۱، مسئله ۱۵۴۶ . شکستن نماز واجب برای هر غرض دینی یا دنیوی که برای نمازگزار مهم است،در وسعت وقت اشکال ندارد، هرچند اگر نماز را نشکند ضرری به او وارد نشود.[۱]
۳. پرداخت طلب طلبکار
ج۱، مسئله ۱۵۴۷ . اگر فرد در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبکار طلب خود را که زمان ادایش فرا رسیده و بدهکار توانایی پرداخت آن را دارد از او مطالبه کند، پرداخت فوری آن بر بدهکار واجب است. بنابراین، چنانچه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد، شکستن نماز بنابر احتیاط واجب جایز نیست و اگر بدون شکستن نماز، پرداخت طلب او ممکن نیست، باید نماز را بشکند و طلب او را بدهد و بعد نماز را بخواند؛ امّا اگر وقت نماز تنگ است، باید نماز را تمام کند و بعد بدهیش را بپردازد.
۴. تطهیر (پاک کردن) مسجد در وسعت وقت
ج۱، مسئله ۱۵۴۸ . اگر انسان در بین نماز بفهمد مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد، باید نماز را تمام کند، سپس مسجد را تطهیر نماید و اگر وقت وسعت دارد و تطهیر مسجد، نماز را به هم نمیزند، بنابر احتیاط واجب نباید نماز را بشکند، بلکه مسجد را در بین نماز تطهیر کند و بعد بقیّۀ نماز را بخواند؛
امّا اگر تطهیر مسجد نماز را به هم میزند، در صورتی که بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن باشد و تأخیر تطهیر تا بعد از نماز، هتک حرمت مسجد به حساب نیاید، شکستن نماز برای تطهیر واجب نیست، هرچند جایز میباشد؛ امّا اگر بعد از نماز، تطهیر مسجد ممکن نباشد یا باقی ماندن نجاست در مسجد و تأخیر تطهیر، عرفاً هتک و توهین به مسجد محسوب شود، باید نماز را بشکند و مسجد را تطهیر نماید و بعد نماز را بخواند.
۵. گفتن اذان و اقامه یا اقامۀ تنها
ج۱، مسئله ۱۵۴۹ . اگر نمازگزار قبل از قرائت یا پیش از آنکه به اندازۀ رکوع خم شود، یادش بیاید که اذان و اقامه یا تنها اقامه را فراموش کرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است برای گفتن آنها نماز را بشکند، بلکه اگر پیش از تمام شدن نماز یادش بیاید که آنها را فراموش کرده، مستحب است برای گفتن آنها نماز را بشکند؛ البتّه، مراتب این استحباب با هم متفاوت است، هر چه زودتر در اثنای نماز یادش بیاید، شکستن نماز جهت خواندن اذان و اقامه یا اقامه، فضیلت بیشتری دارد.
شایان ذکر است، این حکم بنابر احتیاط واجب در موارد ذیل جاری نمیشود:
- ۱. اذان تنها را فراموش کرده باشد.
- ۲. بعضی از قسمتهای آنها را فراموش کرده باشد.
- ۳. بعضی از شرایط آنها را فراموش کرده باشد.
- ۴. جایی که آنها را عمداً ترک کرده باشد.
- ۵. جایی که آنها را فراموش کرده و بین نماز یادش آمده، ولی از خواندن آنها منصرف گردیده یا مرّدد شده و نماز را ادامه داده و پس از گذشتن مدّت قابل توجهّی، تصمیم به خواندن آنها گرفته باشد.
- ۶. نماز جماعت باشد.
۶. پدید آمدن شکهای صحیح در وسعت وقت نماز
ج۱، مسئله ۱۵۵۰ . نمازگزاری که در وسعت وقت نماز، یکی از شکهای صحیح در نماز چهار رکعتی برایش پیش آمده و شکّ وی، ثابت و پابرجا شده است – مثل اینکه در نماز ظهر شک نموده که رکعت سوّم است یا چهارم – میتواند نماز را بشکند و دوباره بهجا آورد، همچنان که میتواند مطابق دستورالعمل مربوط به شکهای صحیح رفتار نماید که توضیح آن در فصل شکهای صحیح نماز خواهد آمد.
ج۱، مسئله ۱۵۵۱ . کسی که باید نماز را بشکند، اگر نماز را عمداً تمام کند، هرچند معصیت کرده، ولی نمازش صحیح است و احتیاط مستحب است که آن را دوباره بخواند.
ج۱، مسئله ۱۵۵۲ . مستحب است نمازگزار هنگام قطع نماز در مواردی که شکستن نماز، جایز یا واجب است، بگوید: «السّلامُ عَلَیْکَ أَیُّها النَّبیُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُه».
کم و زیاد کردن اجزای نماز یا عدم رعایت شرایط نماز
ج۱، مسئله ۱۵۵۳ . هر گاه انسان چیزی از واجبات نماز را عمداً کم یا زیاد کند، هرچند یک حرف آن باشد، نماز باطل است؛ البتّه تکرار ذکرهای نماز با توضیحی که در مسألۀ «۱۳۲۳» ذکر شد، اشکال ندارد.
ج۱، مسئله ۱۵۵۴ . اگر فرد به علّت ندانستن مسأله، چیزی از واجبات رکنی نماز را کم کند، نمازش باطل است و حکم زیاد کردن واجبات رکنی به سبب ندانستن مسأله در مسألۀ «۱۲۲۶» گذشت؛
امّا کم کردن واجب غیر رکنی از جاهل قاصر مانند کسی که به گفتۀ شخصی موثّقی یا رسالۀ معتبری اعتماد کرده و بعداً خطای او یا رساله معلوم شده، نماز را باطل نمیکند؛
همچنین، اگر به علّت ندانستن مسأله – هرچند از روی تقصیر – حمد و سورۀ نماز صبح و مغرب و عشاء را آهسته بخواند یا حمد و سورۀ نماز ظهر و عصر را بلند بخواند یا تسبیحات اربعه را در رکعت سوّم و چهارم بلند بخواند یا در مسافرت نماز ظهر و عصر و عشاء را چهار رکعتی بخواند، نمازش صحیح است.
ج۱، مسئله ۱۵۵۵ . اگر در نماز واجب بعد از رسیدن به رکوع یادش بیاید که دو سجده را از رکعت پیش فراموش کرده، نمازش بنابر احتیاط واجب، باطل است؛
ولی اگر یادش بیاید یک سجده از رکعت قبل را فراموش کرده، نمازش صحیح میباشد و واجب است قضای سجده را بعد از نماز بهجا آورد؛[۲]
امّا در صورتی که پیش از رسیدن به رکوع یادش بیاید، باید برگردد و سجده یا سجدهها را بهجا آورد و برخیزد و حمد و سوره یا تسبیحات اربعه را بخواند و نماز را تمام کند و بعد از نماز، بنابر احتیاط مستحب، برای ایستادن بیجا سجدۀ سهو بنماید.
ج۱، مسئله ۱۵۵۶ . اگر نمازگزار قبل از گفتن «السَّلامُ عَلَینا» و «السَّلامُ عَلَیکُمْ» یادش بیاید دو یا یک سجدۀ رکعت آخر را بهجا نیاورده، باید سجده یا سجدهها را بهجا آورد و دوباره تشهّد بخواند و نماز را سلام بدهد.
ج۱، مسئله ۱۵۵۷ . هر گاه بعد از سلام نماز عملی انجام دهد که اگر در نماز چه عمداً و چه سهواً اتّفاق بیفتد، نماز را باطل میکند – مثلاً پشت به قبله نماید یا وضویش باطل شود یا صورت نماز از بین برود – و بعد از آن عمل یادش بیاید که دو سجدۀ رکعت آخر را بهجا نیاورده، نمازش باطل است و اگر یادش بیاید یک سجده را انجام نداده، نمازش صحیح میباشد و واجب است قضای سجده را بعد از نماز بهجا آورد؛[۳]
ولی اگر قبل از انجام کاری که چه عمدی انجام شود و چه سهوی، نماز را باطل میکند، یادش بیاید دو یا یک سجده از رکعت آخر را بهجا نیاورده، باید دو یا یک سجدهای را که فراموش کرده بهجا آورد و دوباره تشهّد بخواند و سلام نماز را بدهد و بنابر احتیاط واجب، برای سلامی که بیجا گفته است، سجدۀ سهو انجام دهد.
در صورتی که فرد بعد از ارتکاب عملی که انجام عمدی آن مبطل است، امّا انجام سهوی آن مبطل نیست – مثل سخن گفتن به مقدار کم – یادش بیاید یک یا دو سجده از رکعت آخر را فراموش کرده است، مانند صورت قبل، باید یک یا دو سجدهای را که فراموش کرده بهجا آورد و دوباره تشهّد بخواند و سلام نماز را بدهد و بنابر احتیاط واجب برای سلامی که بیجا گفته است، سجدۀ سهو انجام دهد. همچنین، برای سخن گفتن سهوی نیز بنابر احتیاط واجب، سجدۀ سهو بهجا آورد.
ج۱، مسئله ۱۵۵۸ . هر گاه نمازگزار بعد از سلام نماز یادش بیاید تشهّد رکعت آخر را بهجا نیاورده، نمازش صحیح است و لازم نیست برگردد و تشهّد را بهجا آورد و احتیاط مستحب است قضای تشهّد فراموش شده را انجام دهد؛ ولی واجب است برای تشهّد فراموش شده، سجدۀ سهو انجام دهد و در این مسأله فرقی نیست که نمازگزار بعد از سلام نماز، عملی که بهجا آوردن آن چه عمدی و چه سهوی مبطل نماز است، انجام داده یا انجام نداده باشد.[۴]
ج۱، مسئله ۱۵۵۹ . اگر نمازگزار قبل از سلام نماز یادش بیاید یک رکعت یا بیشتر از آخر نماز نخوانده، باید مقداری را که فراموش کرده بهجا آورد.
ج۱، مسئله ۱۵۶۰ . اگر فرد بعد از سلام نماز یادش بیاید که یک رکعت یا بیشتر از آخر نماز را نخوانده، چنانچه کاری انجام داده که اگر در نماز چه عمدی و چه سهوی اتّفاق بیفتد، نماز را باطل میکند – مثلاً پشت به قبله کرده یا وضویش باطل شده یا صورت نماز به هم خورده – نمازش باطل است؛
امّا اگر کاری که انجام عمدی و سهوی آن، نماز را باطل میکند انجام نداده، باید فوراً مقداری را که فراموش کرده بهجا آورد و برای سلام زیادی، بنابر احتیاط لازم، سجدۀ سهو انجام دهد.
ج۱، مسئله ۱۵۶۱ . اگر نمازگزار در بین نماز یا بعد از آن بفهمد، وضو یا غسل یا تیمّمش باطل بوده یا بدون وضو یا غسل یا تیمّم مشغول نماز شده، باید نماز را دوباره با وضو یا غسل یا تیمّم طبق وظیفۀ شرعیاش بخواند و اگر وقت گذشته، قضا نماید.
ج۱، مسئله ۱۵۶۲ . اگر نمازگزار بعد از نماز بفهمد تمام نماز را قبل از وقت خوانده، باید آن را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید و در این حکم فرقی نیست که بر اساس یقین یا اطمینان یا حجّت شرعی معتبر دیگر مثل شهادت بیّنه به فرا رسیدن وقت، نماز را خوانده باشد یا این امر از روی غفلت یا فراموشی یا سهلانگاری یا ندانستن مسأله باشد.
ج۱، مسئله ۱۵۶۳ . اگر به یکی از راههای شرعی بیان شده در مسألۀ «۹۷۰» برای انسان ثابت شود که وقت نماز شده و مشغول نماز شود، چند صورت دارد:
الف. در بین نماز بفهمد اشتباه کرده و هنوز هم وقت نماز نشده، هرچند لحظاتی بعد، وقت نماز فرا میرسد؛
ب. در بین نماز شک کند که وقت نماز شده یا لحظاتی بعد وقت نماز خواهد شد؛
در این دو صورت (الف و ب)، نماز باطل است.
ج. در بین نماز متوجّه شود، بعد از شروع او به نماز، وقت نماز فرا رسیده، به گونهای که موقع فهمیدن، وقت نماز شده است؛
د. در بین نماز یقین یا اطمینان داشته باشد که وقت نماز شده و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه؛
ه. بعد از نماز بفهمد که در بین نماز، وقت فرا رسیده است؛
و. بعد از تمام شدن نماز شک نماید که نماز را در وقت خوانده یا قبل از وقت، در حالی که هنگام شک، وقت نماز فرا رسیده باشد یا سپری شده باشد؛
در این چهار صورت (ج، د، ه ، و)، نماز صحیح است.
ج۱، مسئله ۱۵۶۴ . اگر انسان متوجّه نباشد که باید با طریق شرعی معتبر مثل یقین یا اطمینان به فرا رسیدن وقت، مشغول نماز شود و در حال غفلت نماز بخواند، چند صورت دارد:
الف. بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده است؛ در این صورت، نماز صحیح است.
ب. بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت فرا رسیده؛ در این صورت، نمازش باطل است و باید دوباره آن نماز را بخواند.
ج. بعد از تمام شدن نماز شک نماید که نماز را در وقت خوانده یا قبل از وقت، یا شک نماید که تمام نماز را در وقت خوانده یا قسمتی از آن را در وقت خوانده است در حالی که هنگام شک، وقت نماز فرا رسیده باشد یا سپری شده باشد؛ در این صورت، نماز صحیح میباشد.
د. در بین نماز بفهمد که هنوز وقت فرا نرسیده، هرچند لحظاتی بعد، وقت نماز خواهد شد؛
ه. در بین نماز شک کند که وقت فرا رسیده یا لحظاتی بعد وقت نماز خواهد شد؛
و. در بین نماز متوجّه شود وقت بعد از شروع او به نماز فرا رسیده است، امّا قسمتی از نماز – هرچند اندک – را قبل از وقت خوانده است؛
در این سه صورت (د، ه ، و)، نماز باطل است.
ج۱، مسئله ۱۵۶۵ . اگر فرد شک دارد که وقت نماز فرا رسیده یا نه، امّا به امید فرا رسیدن وقت، رجاءً نماز را بخواند و بعد از نماز تحقیق نماید، چند صورت دارد:
الف. بفهمد تمام نماز را در وقت شرعی آن خوانده؛ در این صورت نمازش صحیح است.
ب. بفهمد تمام نماز یا قسمتی از آن را قبل از وقت خوانده؛
ج. معلوم نشود نماز را در وقت خوانده یا قبل از آن؛
در این دو صورت (ب و ج)، نماز باطل است.
[۱] مثلاً فرد در بین نماز، در وسعت وقت، متوجّه قرار مهمّی میشود که با دیگری داشته و تمام کردن نماز باعث میشود به آن نرسد
[۲] و بنابر احتیاط مستحب برای فراموش کردن سجده، سجدۀ سهو انجام دهد و توضیح بیشتر در بخش سجدۀ فراموش شده و سجدۀ سهو ذکر میشود
[۳] بنابر احتیاط مستحب، سجدۀ سهو نیز بهجا آورد.
[۴] سایر احکام قضای سجده و تشهّد فراموش شده در فصل مربوط به آن ذکر میشود.