مدت زمان مطالعه 36 دقیقه
توضیح المسائل آقای سیستانی
فهرست

شرایط نماز جماعت و امام جماعت

شرایط صحیح‌بودن نماز جماعت

صحیح بودن نماز جماعت، ده شرط دارد که توضیح آن در مسائل آینده ذکر می‏شود.

شرط اوّل: مأموم قصد اقتدا به امام جماعت را داشته باشد

ج۱، مسئله ۱۸۹۲ . در صحّت جماعت شرط است که مأموم قصد اقتدا به امام جماعت را داشته باشد و اگر انگیزۀ مأموم در اقتدا به امام، تقرّب به خداوند متعال باشد، کافی است؛

امّا اگر اقتدای او به امام جماعت به انگیزۀ دیگری مثل رهایی از وسواس یا آسان شدن نماز خواندن بر او و مانند آن باشد، در صورتی که در این انگیزه هم قصد قربت نماید، جماعتش صحیح است؛ ولی بدون قصد قربت در این انگیزه، نماز جماعتش بنابر احتیاط واجب صحیح نیست، هرچند چنانچه مطابق با وظیفۀ فرادی عمل کرده باشد، نمازش صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۸۹۳ . امام جماعت در نماز جماعت لازم نیست که قصد جماعت نماید؛ مگر در سه نماز: الف. نماز جمعه؛ ب. نماز عید فطر و عید قربان هنگام واجب شدن آن؛ ج. نمازی که فرد دوباره به جماعت می‌خواند و قبلاً‌ آن را فرادی یا به جماعت خوانده است.

ج۱، مسئله ۱۸۹۴ . اگر امام جماعت بخواهد از فضیلت و ثواب نماز جماعت بهره‌مند شود لازم است قصد جماعت به انگیزۀ تقرّب به خداوند متعال داشته باشد و اگر امامت وی به انگیزۀ دیگری مانند غرض‌های دنیوی باشد، در صورتی که در این انگیزه هم قصد قربت نماید، جماعتش صحیح است؛ امّا بدون قصد قربت در این انگیزه، جماعتش بنابر احتیاط واجب، صحیح نیست؛ ولی چنانچه مطابق با وظیفۀ فرادی عمل نماید، نمازش صحیح است.[۱]

ج۱، مسئله ۱۸۹۵ . نمازگزاری که مشغول خواندن نماز فرادی است نمی‌تواند در بین آن، به نماز جماعتی که برگزار می‌شود اقتدا نماید و نیّتش را به جماعت عدول دهد، بلکه لازم است قصد اقتدا از اوّل نماز باشد.

شرط دوّم: بین امام و مأموم و نیز بین مأموم و مأموم دیگر که واسطه بین مأموم و امام است حائلی نباشد

ج۱، مسئله ۱۸۹۶ . منظور از حائل در شرط دوّم صحّت نماز جماعت، چیزی است که آنها را از هم جدا کند، خواه مانع از دیدن شود، مانند پرده یا دیوار[۲] و مانند اینها[۳] و خواه مانع نشود، مانند شیشۀ صاف و بی‌رنگ؛ پس اگر در تمام حالت‌های نماز یا بعضی از آنها، بین امام و مأموم یا بین مأموم و مأموم دیگر که واسطۀ اتّصال است، چنین حائلی باشد، جماعت باطل خواهد شد؛

البتّه وجود حائل کوتاه حدود یک وجب و مانند آن مانعی ندارد، همچنین وجود حائل عمودی در طبقات فوقانی به عنوان حِفاظ و جلوگیری از خطر سقوط در صورتی که ارتفاع آن کوتاه باشد، مانند حدود یک متر اشکال ندارد[۴] و امّا وجود حائل افقی در طبقات فوقانی به عنوان حِفاظ، محلّ اشکال است.

شایان ذکر است، زن از حکم مذکور استثنا شده است، چنان‌که در مسأله بعد خواهد آمد.

ج۱، مسئله ۱۸۹۷ . اگر امام جماعت، مرد و مأموم، زن باشد، چنانچه بین آن زن و امام یا بین آن زن و مأموم دیگری که مرد است و زن به واسطۀ او به امام متّصل شده است، پرده، دیوار، شیشه و مانند آن باشد، اشکال ندارد؛[۵] امّا احکام مربوط به وجود حائل بین صفوف خودِ بانوان و نیز در موردی‌که امام جماعت و مأموم هر دو زن هستند، همانند احکام وجود حائل در نماز جماعت مردان می‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۸۹۸ . اگر بعد از شروع به نماز، بین مأموم و امام یا بین مأموم و کسی که مأموم به واسطۀ او متّصل به امام است، پرده یا چیز دیگری حائل شود، جماعت باطل میشود و لازم است مأموم به وظیفۀ فرادی عمل نماید؛ البتّه از این حکم همچنان ‌که گذشت، زن استثنا شده است.

ج۱، مسئله ۱۸۹۹ . حائل غیر مستقرّ و لحظه‌ای مانند عبور انسانی از بین صف نماز جماعت اشکال ندارد، ولی اگر چندین نفر پشت سر هم و بدون فاصله از بین صف نماز جماعت عبور نمایند، احکام حائل جاری می‌شود.

ج۱، مسئله ۱۹۰۰ . اگر به جهت طولانی بودن صف اوّل – نه وجود حائل – کسانی که دو طرف صف ایستاده‏اند، امام را نبینند، میتوانند اقتدا کنند و نیز اگر به علّت طولانی بودن یکی از صف‌های دیگر، کسانی که دو طرف آن ایستاده‏اند صف جلوی خود را نبینند، میتوانند اقتدا نمایند.

ج۱، مسئله ۱۹۰۱ . اگر صف‌‌های جماعت تا دربِ مسجد – که باز می‌‌باشد – برسد، مأمومی که مقابل درب، پشت صف ایستاده و بین او و صف جلویش که در داخل مسجد می‏باشد، حائلی نباشد، نمازش به جماعت صحیح است و نیز کسانی که پشت سر او اقتدا می‌کنند نمازشان به جماعت، صحیح ‌می‌باشد؛

بلکه کسانی که در دو طرف صف اوّلِ تشکیل شده در قسمت بیرون درب مسجد ایستاده‏اند و از جهت مأموم دیگر، اتّصال به جماعت دارند، هرچند نتوانند هیچ یک از افراد صف جلوی خود را که داخل مسجد هستند، به سبب وجود حائل (دیوار مسجد) ببینند، نماز جماعتشان صحیح است و به‌طور کلّی در صحّت نماز جماعت، شرط نیست که مأموم حدّاقل یک نفر از صف جلوی خویش را ببیند و اتّصال کافی است.

ج۱، مسئله ۱۹۰۲ . کسی که پشت ستون ایستاده، اگر از طرف راست یا چپ به واسطۀ مأموم دیگر به امام متّصل نباشد، نمیتواند اقتدا کند؛ ولی چنانچه از طرف راست یا چپ به امام اتّصال داشته باشد می‌تواند اقتدا نماید، هرچند نتواند هیچ یک از مأمومین صف جلوی خود را ببیند.

شرط سوّم: جای ایستادن امام از جای مأموم بلندتر نباشد

ج۱، مسئله ۱۹۰۳ . در صحّت جماعت شرط است که جای ایستادن امام جماعت از جای مأموم بلندتر نباشد، ولی اگر جای ایستادن امام به مقدار ناچیز از جای ایستادن مأموم بلندتر باشد اشکال ندارد و نیز اگر زمین سراشیب باشد و امام در طرفی که بلندتر است بایستد، در صورتی که سراشیبی آن زیاد نباشد و طوری باشد که به آن زمین مسطّح می‌گویند، مانعی ندارد.

ج۱، مسئله ۱۹۰۴ . اگر جای مأموم بلندتر از جای امام باشد، اشکال ندارد؛ ولی اگر به قدری بلندتر باشد که نگویند اجتماع کرده‏اند، جماعت صحیح نیست.

شرط چهارم: مأموم جلوتر از امام نایستد

ج۱، مسئله ۱۹۰۵ . مأموم نباید جلوتر از امام بایستد – چه مرد باشد چه زن، یک نفر باشد یا چند نفر باشند – بلکه اگر مأمومین مرد در جماعت حضور داشته باشند و بیشتر از یک نفر باشند، احتیاط واجب آن است که مساوی امام جماعت نایستند و مقداری عقب‌‌تر بایستند و احتیاط مستحب است که پشت سر امام بایستند؛

ولی اگر مأموم مرد، تنها یک نفر باشد، اشکال ندارد که مساوی امام بایستد و احتیاط مستحب است که در مکان رکوع و سجده و نشستن خودش هم از امام جلوتر نباشد.

ج۱، مسئله ۱۹۰۶ . اگر مأموم، زن و امام جماعت، مرد باشد، بنابر احتیاط واجب، باید مأموم زن از امام عقب‏تر بایستد و این فاصله حدّاقل به مقداری باشد که جای سجدۀ او مساوی جای دو زانوی امام در حال سجده باشد و احتیاط مستحب است که زن به گونه‌‌ای عقب‌‌تر باشد که محلّ سجدۀ او پشت جای ایستادن امام باشد.

همچنین، اگر واسطۀ اتّصال مأموم زن به امام جماعت، مأموم مرد است، بنابر احتیاط واجب، باید مأموم زن از مأموم مرد عقب‏تر بایستد، حدّاقل به مقداری که جای سجدۀ او مساوی جای دو زانوی مأموم مرد در حال سجده باشد و احتیاط مستحب است که زن به گونه‌‌ای عقب‌‌تر باشد که محلّ سجدۀ او پشت جای ایستادن مأموم مرد باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۰۷ . اگر امام و مأموم، هر دو زن باشند، احتیاط واجب آن است که امام جماعت و مأمومین صف اوّل، همه در یک ردیف بایستند و امام جلوتر از دیگران نایستد.

ج۱، مسئله ۱۹۰۸ . اگر مأموم، یک مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بایستد و اگر یک زن باشد، باز هم مستحب است که در طرف راست امام بایستد، ولی بنابر احتیاط لازم، حدّاقل به مقداری که مکان سجدۀ زن مساوی جای دو زانوی امام در حال سجده باشد، از او عقب‏تر بایستد و احتیاط مستحب است که زن به گونه‌‌ای عقب‌‌تر باشد که محلّ سجدۀ او پشت جای ایستادن امام باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۰۹ . اگر مأموم، یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام بایستد و یک زن یا چند زن پشت سر امام بایستند؛ البتّه بنابر احتیاط، لازم است مأمومین زن، حدّاقل به مقداری که در مسألۀ قبل ذکر شد، از امام جماعت و مأموم مرد عقب‌‌تر بایستند.

ج۱، مسئله ۱۹۱۰ . اگر مأمومین، چند مرد و یک یا چند زن باشند، بنابر احتیاط، لازم است محلّ ایستادن مأمومین مرد کمی عقب‌تر از محلّ ایستادن امام باشد، بلکه مستحب است مردان پشت سر امام جماعت و زنان پشت سر مردان بایستند و حدّاقل مقداری که بنابر احتیاط، باید زن یا زنان از امام و مأمومین مرد عقب‌‌تر بایستند در مسألۀ «۱۹۰۸» ذکر شد.

ج۱، مسئله ۱۹۱۱ . اگر نماز جماعت در مسجد الحرام برگزار شود، در صورتی که تمام صفوف مأمومین پشت سرِ امام جماعت تشکیل شود و نماز جماعت دارای سایر شرایط صحّت نیز باشد اشکال ندارد و امّا اقامۀ نماز جماعت به شکل دایره‌ای شکل در اطراف کعبه، محلّ اشکال است و نماز کسی که در محلّ ایستادنش بر امام مقدّم شده باشد اشکال دارد.

شایان ذکر است، شرکت در نمازهای جماعتی که امروزه در مسجد الحرام به شکل دایره‌ای بر پا می‌شود با رعایت شروط معتبر در مورد نماز پشت سر شخص غیر امامی جایز است.[۶]

شرط پنجم: اتّصال بین صف‌های نماز جماعت رعایت شود

ج۱، مسئله ۱۹۱۲ . در نماز جماعت فاصلۀ بین مأموم و امام، نباید عرفاً زیاد باشد؛ بلکه احتیاط واجب آن است که بین جای سجدۀ مأموم و جای ایستادن امام بیشتر از بزرگ‌‌ترین اندازۀ قدم[۷] فاصله نباشد.

همین حکم در مورد فاصلۀ انسان با مأمومی که جلوی او ایستاده و از طریق او به امام متّصل است، جاری می‌باشد؛

البتّه احتیاط مستحب آن است که جای ایستادن مأموم با جای ایستادن امام یا کسی که جلوی او ایستاده، بیش از اندازۀ بدن انسان در حالی که به سجده می‌رود، فاصله نداشته باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۱۳ . اگر مأموم از سمت جلو به امام متّصل نباشد، ولی به واسطۀ کسی که طرف راست یا چپ او اقتدا کرده به امام متّصل باشد، نباید فاصله بین جای ایستادن مأموم و جای ایستادن شخصی که واسطۀ اتّصال او به امام است، عرفاً زیاد باشد؛ بلکه بنابر احتیاط لازم، باید با چنین شخصی که در طرف راست یا چپ او اقتدا کرده، بیشتر از بزرگ‌‌ترین اندازۀ قدم[۸] فاصله نداشته باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۱۴ . اگر مأموم می‌‌خواهد از طریق مأمومین دیگر به امام جماعت متّصل شود، اتّصال به امام جماعت از سمت جلو و سمت راست و سمت چپ امکان‌پذیر است، ولی نمی‌تواند از طریق مأموم پشت سر به امام جماعت متّصل شود. همچنین، لازم نیست مأموم از سه طرف (جلو، سمت راست و سمت چپ) به امام جماعت متّصل باشد، بلکه اتّصال از یک طرف کافی است.

ج۱، مسئله ۱۹۱۵ . اگر در میان نماز، بین مأموم و امام یا بین مأموم و کسی که مأموم به واسطۀ او به امام متّصل است، فاصلۀ زیاد پیش بیاید، ارتباط مأموم با امام قطع شده و نماز فرادی می‌‌شود؛ بلکه اگر بیشتر از یک قدم بزرگ فاصله پیدا شود، هرچند فاصلۀ زیاد صادق نباشد، بنابر احتیاط واجب، نماز مأموم فرادی می‌‌شود و می‌تواند نمازش را به قصد فرادی ادامه دهد.

ج۱، مسئله ۱۹۱۶ . بعد از تکبیرة الاحرام امام، اگر افرادی از صف جلو که واسطۀ اتّصال فرد به امام هستند، آمادۀ نماز بوده و تکبیر گفتن آنان نزدیک باشد، نمازگزاری که در صف بعد ایستاده، می‌تواند تکبیر بگوید، هرچند آن افراد، هنوز تکبیر نگفته باشند.

همچنین، اگر مأموم در صف اوّل ایستاده، بعد از تکبیر امام چنانچه مأمومینی که واسطۀ اتّصال او به امام هستند، آمادۀ نماز باشند و تکبیر گفتن آنان نزدیک باشد، می‌تواند تکبیر بگوید؛ ولی احتیاط مستحب آن است که در هر دو صورت مأموم صبر کند تا تکبیر گفتن مأمومینی که واسطۀ اتّصال او به امام جماعت هستند، تمام شود سپس تکبیرة الاحرام را بگوید.

ج۱، مسئله ۱۹۱۷ . اگر نماز همۀ کسانی که در صف جلوی فرد هستند تمام شود و فوراً برای نماز دیگری به امام اقتدا نکنند، چنانچه فاصلۀ بین افرادی که در صف عقب هستند با کسانی که در صف جلوتر از کسانی که نمازشان تمام شده قرار دارند، عرفاً زیاد باشد جماعت صف عقب باطل می‌شود و نماز آنان فرادی می‌‌گردد.

همچنین، اگر فاصلۀ مذکور زیاد نباشد، ولی کسانی که در صف جلو نمازشان تمام شده و قصد اقتدای مجدّد به امام را ندارند به گونه‌‌ای بایستند یا بنشینند که عرفاً حائل محسوب شوند و ارتباط بین صفوف به جهت وجود آن حائل، کلاً قطع گردد، جماعت صف عقب باطل می‌شود و نماز آنان فرادی می‌‌گردد؛

امّا اگر حائل محسوب نمی‌شوند و فاصله هم عرفاً زیاد نیست، ولی بیشتر از بزرگ‌‌ترین اندازۀ قدم است، جماعت صف عقب بنابر احتیاط واجب صحیح نمی‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۱۸ . اگر نماز همۀ کسانی که در صف جلوی فرد هستند تمام شود و فوراً اقتدا بکنند و فاصلۀ مذکور، عرفاً زیاد باشد یا بیشتر از بزرگ‌‌ترین اندازۀ قدم باشد، هرچند زیاد هم محسوب نگردد، جماعت صف بعد بنابر احتیاط واجب صحیح نمی‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۱۹ . اگر واسطۀ اتّصال در جماعت، بچّۀ ممیّز باشد، چنانچه ندانند نماز او باطل است یا نه و احتمال عقلایی بدهند که نمازش صحیح باشد، می‌توانند اقتدا کنند.

همین طور، اگر در جماعتی که امام آن شیعۀ دوازده امامی است، فردی که واسطۀ اتّصال است، از اهل تسنّن باشد، چنانچه نماز آن فرد بر طبق مذهب خودش صحیح باشد، می‌توانند اقتدا کنند.

ج۱، مسئله ۱۹۲۰ . مأمومی که وظیفه‌اش شرعاً نماز نشسته است[۹] می‌تواند واسطۀ اتّصال در صفوف نماز جماعت باشد و مأمومین دیگر نیز چنانچه احتمال عقلایی بدهند که نماز وی صحیح است، می‌توانند اقتدا کنند و او را واسطۀ اتّصال خود به امام جماعت قرار دهند.

ج۱، مسئله ۱۹۲۱ . اگر نمازگزار بداند نماز مأمومینی که واسطۀ اتّصال او به امام جماعت هستند باطل است، نمی‌تواند به واسطۀ آنان به امام اقتدا کند؛ ولی اگر نداند نماز آنان صحیح است یا نه، می‌تواند اقتدا نماید.

ج۱، مسئله ۱۹۲۲ . اتّصال مأمومین مرد به امام جماعت به وسیلۀ مأموم یا مأمومین زن کافی نیست.

ج۱، مسئله ۱۹۲۳ . اگر فرد در مکانی که در آن نماز جماعت برقرار است حاضر شود و امام را در حال رکوع ببیند و ترس داشته باشد که اگر بخواهد به صف نماز جماعت ملحق شود امام سر از رکوع بر می‌دارد، می‌تواند در همان جایی که هست به امام جماعت اقتدا نماید و تکبیرة الاحرام را بگوید و به رکوع برود، سپس در حال رکوع یا در حال قیام بعد از رکوع راه رفته و خود را به صف نماز جماعت ملحق نماید یا آنکه صبر کرده و رکوع و سجود نمازش را در همان جا انجام دهد، سپس در حال ایستادن برای رکعت بعد به صف نماز جماعت ملحق شود؛

امّا راه رفتن بین دو سجده برای ملحق شدن به صف نماز جماعت، محلّ اشکال است.

شایان ذکر است، در مواردی که راه رفتن جایز است، فرق ندارد به سمت جلو یا عقب یا به طرف راست یا چپ باشد و لازم نیست به هنگام راه رفتن پای خود را روی زمین بکشد، هرچند این کار مطابق با احتیاط مستحب است، ولی حکم مذکور دارای شرایطی می‌باشد که در ذیل می‌آید:

الف. در حال راه رفتن از قبله منحرف نشود.

ب. سایر شرایط نماز جماعت غیر از دوری و فاصله از صفوف نماز جماعت فراهم باشد، مثل اینکه حائل و مانعی نباشد یا مأموم مذکور که می‌خواهد اقتدا کند جلوتر از امام نباشد یا جای ایستادن امام بالاتر از مأموم نباشد و مانند آن.

ج. بنابر احتیاط واجب، در حال راه رفتن ذکر نگوید.

د. فاصله آن قدر زیاد نباشد که عرفاً اقتدا صدق نکند یا موجب شود راه رفتن به سمت صف نماز جماعت عرفاً فعل کثیری محسوب گردد که صورت و هیأت نماز را محو کند و موجب بطلان آن شود.

شرط ششم: متابعت و پیروی از امام جماعت مراعات گردد

ج۱، مسئله ۱۹۲۴ . در نماز جماعت شرط است مأموم از امام جماعت، متابعت و پیروی نماید که توضیح موارد واجب و غیر واجب پیروی از امام در مسائل بعد ذکر می‌شود.

ج۱، مسئله ۱۹۲۵ . در صحّت جماعت شرط است که مأموم، تکبیرة الاحرام نماز را قبل از امام جماعت نگوید. همچنین، نباید تکبیرة الاحرام را قبل از امام به پایان برساند، بلکه احتیاط مستحب آن است که تا تکبیر امام تمام نشده تکبیر نگوید.

ج۱، مسئله ۱۹۲۶ . اگر مأموم سهواً پیش از امام سلام دهد، نمازش به جماعت صحیح است و لازم نیست دوباره با امام سلام بدهد، بلکه اگر عمداً هم پیش از امام سلام دهد، اشکال ندارد و نمازش به جماعت صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۹۲۷ . اگر مأموم غیر از تکبیرة الاحرام، ذکرهای دیگر نماز را قبل از امام بگوید اشکال ندارد، ولی اگر مأموم این ذکرها را می‌‌شنود یا بداند امام چه وقت آنها را می‌گوید، احتیاط مستحب آن است که پیش از امام نگوید.

ج۱، مسئله ۱۹۲۸ . مأموم باید غیر از آنچه در نماز خوانده می‌شود، کارهای دیگر آن مانند رکوع و سجود و نشستن و برخاستن را با امام یا کمی بعد از امام به‌جا آورد و اگر عمداً قبل از امام انجام دهد یا مدّت زیادی بعد از امام – طوری که متابعت و پیروی در آن کار صدق نکند – انجام دهد، جماعتش در آن جزء باطل می‌شود؛ بلکه بنابر احتیاط واجب جماعتش کاملاً باطل می‌شود؛[۱۰] ولی اگر نمازگزار به وظیفۀ فرادی عمل نماید به تفصیلی که در مسألۀ «۱۹۳۸» خواهد آمد، نمازش صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۹۲۹ . اگر مأموم سهواً پیش از امام سر از رکوع بردارد، چنانچه اطمینان داشته باشد که اگر برگردد، در رکوع به امام می‌رسد، بنابر احتیاط لازم باید به رکوع برگردد و با امام سر بردارد و در این صورت، زیاد شدن رکوع که رکن است نماز را باطل نمی‌کند؛

در صورت فوق اگر عمداً بر نگردد، جماعتش بنابر احتیاط، باطل می‌شود ولی نمازش به تفصیلی که در مسألۀ «۱۹۳۸» خواهد آمد صحیح است؛

ولی اگر به رکوع برگردد و پیش از آنکه به رکوع امام برسد، امام سر بردارد، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است.

ج۱، مسئله ۱۹۳۰ . اگر مأموم اشتباهاً سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه اطمینان داشته باشد که اگر برگردد در سجده به امام می‌رسد، بنابر احتیاط لازم، باید به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده این اتّفاق بیفتد، برای زیاد شدن دو سجده که رکن است، نماز باطل نمی‌شود.

ج۱، مسئله ۱۹۳۱ . کسی که اشتباهاً قبل از امام سر از سجده برداشته، هر گاه به سجده برگردد و معلوم شود امام قبل از رسیدن او به سجده، سر برداشته است، نمازش صحیح است؛ ولی اگر در هر دو سجده از یک رکعت این اتّفاق بیفتد، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است.

ج۱، مسئله ۱۹۳۲ . اگر مأموم اشتباهاً سر از رکوع یا سجده بردارد و سهواً یا به خیال اینکه به امام نمی‌رسد، به رکوع یا سجده برنگردد، جماعت و نمازش صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۹۳۳ . اگر مأموم سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه به خیال اینکه سجدۀ اوّل امام است، به قصد اینکه با امام سجده کند، به سجده رود و بفهمد سجدۀ دوّم امام بوده، آن سجده، سجدۀ دوّم او به حساب می‌‌آید؛

امّا اگر به خیال اینکه سجدۀ دوّم امام است به سجده رود و بفهمد سجدۀ اوّل امام بوده، باید سجده را به قصد متابعت و همراهی با امام تمام کند و دوباره با امام به سجده رود و در هر صورت، احتیاط مستحب آن است که نماز را با جماعت تمام کند و دوباره بخواند.

ج۱، مسئله ۱۹۳۴ . اگر مأموم سهواً پیش از امام به رکوع رود، لازم است ذکر رکوع را به مقدار واجب بگوید، سپس بنابر احتیاط لازم سر برداشته و پس از آن به قصد متابعت و همراهی، با امام جماعت به رکوع رود و در این صورت، گفتن ذکر در رکوع دوّم احتیاط مستحب است؛

ولی اگر گفتن ذکر در رکوع اوّل، موجب ترک متابعت امام جماعت در رکوع می‌شود (یعنی اگر ذکر را بگوید فرصتی برای سر برداشتن و رکوع با امام جماعت باقی نمی‌‌ماند) متابعت را ترک کند و در حال رکوع باقی بماند، تا امام جماعت به او ملحق ‌شود.

شایان ذکر است، در موردی که وظیفه‌اش سر برداشتن و متابعت از امام جماعت است، اگر عمداً بر نگردد، جماعتش بنابر احتیاط واجب صحیح نیست؛ ولی نمازش به تفصیلی که در مسألۀ «۱۹۳۸» خواهد آمد، صحیح است.

در این حکم، فرقی نیست بین اینکه اگر مأموم برگردد به چیزی از قرائت امام می‌رسد یا نه.

ج۱، مسئله ۱۹۳۵ . اگر مأموم سهواً قبل از امام به سجده برود، لازم است ذکر سجده را به مقدار واجب بگوید و بنابر احتیاط لازم، سر برداشته سپس به قصد پیروی از امام جماعت به سجده برود و در این صورت، گفتن ذکر در این سجده احتیاط مستحب است؛

ولی اگر گفتن ذکر در سجدۀ اوّل موجب ترک متابعت امام جماعت در سجود می‌شود، متابعت را ترک کند و در حال سجده باقی بماند تا امام جماعت به او ملحق ‌شود.

شایان ذکر است، در موردی که وظیفه‌اش سر برداشتن و متابعت از امام جماعت است اگر عمداً بر نگردد، جماعتش بنابر احتیاط واجب صحیح نیست؛ ولی نمازش به تفصیلی که در مسألۀ «۱۹۳۸» خواهد آمد، صحیح می‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۳۶ . اگر امام در رکعتی که قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند یا در رکعتی که تشهّد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهّد شود، مأموم نباید قنوت و تشهّد را بخواند، ولی نمیتواند پیش از امام به رکوع رود، یا پیش از ایستادن امام بایستد؛ بلکه باید صبر کند تا قنوت و تشهّد امام تمام شود و بقیّۀ نماز را با او بخواند.

ج۱، مسئله ۱۹۳۷ . کسی که یک یا چند رکعت دیرتر به امام اقتدا کرده است، در صورتی که می‌داند اگر سوره یا قنوت را تمام کند به رکوع امام نمی‌رسد، چنانچه عمداً سوره یا قنوت را بخواند و به رکوع نرسد، جماعتش در آن جزء – بلکه بنابر احتیاط واجب کاملاً – باطل می‌شود؛ ولی چنانچه به وظیفۀ فرادی عمل نماید نمازش صحیح است؛

امّا کسی که اطمینان دارد اگر سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید به رکوع امام می‌رسد، در صورتی که زیاد طول نکشد، احتیاط مستحب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید؛ ولی اگر زیاد طول بکشد طوری که نگویند متابعت و همراهی امام می‌کند، باید شروع نکند و چنانچه شروع کرده تمام ننماید، وگرنه جماعتش در آن جزء، بلکه بنابر احتیاط واجب، کاملاً باطل خواهد شد؛ البتّه اگر به توضیحی که در مسألۀ «۱۹۳۸» خواهد آمد به وظیفه فرادی عمل کند، نمازش صحیح است.

شرط هفتم: مأموم در بین نماز بدون عذر قصد فرادی نکند

ج۱، مسئله ۱۹۳۸ . اگر مأموم در بین نماز بدون عذر قصد فرادی نماید، جماعتش بنابر احتیاط واجب صحیح نیست، ولی نمازش صحیح می‌باشد؛ مگر آنکه به وظیفۀ فرادی عمل نکرده باشد، که بنابر احتیاط واجب، باید نماز را دوباره بخواند؛

البتّه اگر چیزی را کم و زیاد کرده باشد که در صورت عذر، نماز را باطل نمی‌کند، دوباره خواندن نماز لازم نیست؛

مثلاً اگر از اوّل نماز قصد فرادی کردن آن را نداشته و حمد وسوره را نخوانده، ولی در حال رکوع چنین قصدی برایش پیدا شود، در این صورت می‌تواند نمازش را به قصد فرادی تمام کند و لازم نیست که آن را دوباره بخواند.

همچنین است حکم، اگر مأموم در نماز جماعت از اوّل نماز قصد فرادی کردن آن را نداشته و یک سجده را برای متابعت و همراهی زیاد کرده باشد و بعد از آن چنین قصدی برایش پیش آید؛ امّا اگر مأموم از اوّل نماز قصد فرادی کردن آن را داشته و حمد و سوره را نخوانده باشد، بنابر احتیاط واجب، جماعت، بلکه اصل نمازش صحیح نمی‌باشد؛ مگر آنکه جاهل قاصر باشد (یعنی در فراگیری مسأله کوتاهی نکرده باشد) و رکنی را به قصد متابعت از امام جماعت، اضافه نکرده باشد که در این صورت لازم نیست نمازش را دوباره بخواند.

ج۱، مسئله ۱۹۳۹ . اگر مأموم بعد از حمد و سورۀ امام جماعت، به علّت عذری نیّت فرادی کند، لازم نیست حمد و سوره را بخواند، ولی اگر بدون عذر باشد یا پیش از تمام شدن حمد و سوره نیّت فرادی نماید، بنابر احتیاط، لازم است همۀ حمد و سوره را بخواند.

ج۱، مسئله ۱۹۴۰ . اگر مأموم در بین نماز جماعت نیّت فرادی نماید، نمی‌تواند دوباره نیّت جماعت کند؛ همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر مردّد شود که نیّت فرادی کند یا نه و بعد تصمیم بگیرد که نماز را با جماعت تمام کند.

ج۱، مسئله ۱۹۴۱ . اگر مأموم شک کند که در بین نماز نیّت فرادی کرده یا نه، باید بنا بگذارد که نیّت فرادی نکرده است.

ج۱، مسئله ۱۹۴۲ . اگر نماز امام جماعت تمام شود و مأموم مشغول تشهّد یا سلام اوّل باشد، لازم نیست نیّت فرادی کند.

شرط هشتم: مأموم در حال قیام یا رکوع امام به او اقتدا کند

ج۱، مسئله ۱۹۴۳ . در نماز جماعت شرط است مأموم در حال قیام امام یا در رکوع امام، به وی رسیده و به او اقتدا نماید و توضیح موارد رسیدن به امام جماعت، در مسائل بعد ذکر می‏شود.

ج۱، مسئله ۱۹۴۴ . اگر مأموم موقعی که امام جماعت در رکوع است اقتدا کند و به رکوع امام برسد، هرچند ذکر امام تمام شده باشد نمازش صحیح است و یک رکعت محسوب می‌شود؛

امّا اگر مأموم اقتدا نماید و به مقدار رکوع خم شود و به رکوع امام نرسد، نمازش به جماعت تشکیل نمی‌‌شود و در صورتی‌‌که مطمئن بوده به رکوع امام می‌رسد، نمازش فرادی محسوب می‌‌شود و می‌تواند نمازش را فرادی تمام کند[۱۱] یا برای رسیدن به رکعت بعد نماز را شکسته و رها کند و امّا اگر مطمئن نبوده و به احتمال رسیدن به رکوع اقتدا نموده، نمازش باطل است.

ج۱، مسئله ۱۹۴۵ . اگر مأموم موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود و شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه، چنانچه شکّش بعد از رسیدن به حدّ رکوع باشد جماعتش صحیح است، هرچند مشغول ذکر رکوع نشده باشد و در غیر این صورت، حکم کسی را دارد که به رکوع امام نرسیده که در مسألۀ قبل ذکر شد.

ج۱، مسئله ۱۹۴۶ . اگر مأموم موقعی که امام جماعت در رکوع است اقتدا کند و پیش از آنکه به اندازۀ رکوع خم شود، امام سر از رکوع بردارد، بین سه کار مخیّر است، یا نماز را فرادی تمام کند یا اینکه همراه امام جماعت به قصد قربت مطلقه به سجده رود (یعنی سجده را به قصد سجدۀ مخصوص نماز یا سجدۀ خاصّ دیگری به‌جا نیاورد؛ بلکه قصدش به‌طور کلّی قربةً إلی اللّه باشد) و بعد در حال ایستادن تکبیر را به قصد اعم از تکبیرة ‌الاحرام و ذکر مطلق، دوباره گفته و نماز را به جماعت بخواند و یا برای رسیدن به رکعت بعد نماز را قطع کرده و بشکند.

ج۱، مسئله ۱۹۴۷ . اگر مأموم در اوّل نماز یا بین حمد و سوره به امام جماعت اقتدا کند و سهواً قبل از آنکه به رکوع برود، امام سر از رکوع بردارد، نماز او به‌طور جماعت صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۹۴۸ . اگر امام جماعت ایستاده باشد و مأموم نداند که در کدام رکعت است، می‌تواند اقتدا کند[۱۲] و بنابر احتیاط واجب، باید حمد و سوره را آهسته به قصد اعم از جزئیّت نماز و قرائت قرآن بخواند و در این صورت نمازش به جماعت صحیح است، هرچند بعداً بفهمد که امام در رکعت اوّل یا دوّم بوده است.

ج۱، مسئله ۱۹۴۹ . اگر فرد در بین نماز شک کند که اقتدا کرده یا نه، چنانچه به نشانه‏هایی اطمینان یا یقین پیدا کند که اقتدا کرده، باید نماز را به جماعت تمام کند و در غیر این صورت، باید نماز را به نیّت فرادی تمام نماید.

ج۱، مسئله ۱۹۵۰ . اگر مأموم در رکعت دوّم امام جماعت اقتدا کند، لازم نیست حمد و سوره را بخواند؛ ولی مستحب است قنوت و تشهّد را با امام ‏بخواند و احتیاط واجب آن است که مأموم موقع نشستن برای تشهّد، به صورت تجافی و نیم‌خیز بنشیند[۱۳] (یعنی انگشتان دست و سینۀ پا را به زمین بگذارد و زانوها و ساق پا را از زمین کمی بلند کند)‌[۱۴] هرچند نخواهد در حال تجافی تشهّد را بخواند.

همچنین، مأموم باید بعد از تشهّد با امام جماعت برخیزد و حمد و سوره را آهسته بخواند و بنابر احتیاط لازم، باید در صورت امکان حمد را طوری سریع بخواند که فرصت خواندن سوره را داشته باشد و اگر برای سوره وقت ندارد، حمد را تمام کند و در رکوع خود را به امام برساند و اگر برای تمام حمد وقت ندارد، به گونه‌ای که چنانچه حمد را تمام کند به رکوع امام نمی‌رسد، می‌تواند یا نماز را فرادی نماید و یا حمد را به مقداری که وقت دارد خوانده، سپس حمد را قطع کرده و خود را به رکوع امام جماعت برساند، هرچند احتیاط مستحب آن است که نماز را به نیّت فرادی تمام کند.

ج۱، مسئله ۱۹۵۱ . اگر مأموم هنگامی که امام جماعت در رکعت دوّم نماز چهار رکعتی است اقتدا کند، باید مأموم در رکعت دوّم نمازش که رکعت سوّم امام است، بعد از دو سجده بنشیند و تشهّد را به مقدار واجب، بدون مستحبات بخواند، سپس برخیزد و چنانچه برای گفتن سه مرتبه تسبیحات اربعه وقت ندارد، باید تسبیحات اربعه را یک مرتبه بگوید و در رکوع خود را به امام جماعت برساند و اگر وقت برای گفتن یک بار تسبیحات اربعه نباشد، باز هم لازم است فوراً یک بار تسبیحات اربعه را بخواند و در این صورت اگر به رکوع امام نرسد معذور است و جماعتش صحیح می‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۵۲ . اگر امام جماعت در رکعت سوّم یا چهارم باشد و مأموم بداند یا احتمال بدهد که اگر اقتدا کند و حمد را بخواند، به رکوع امام نمی‌رسد، بنابر احتیاط لازم، باید صبر کند تا امام به رکوع برود و بعد اقتدا نماید.

ج۱، مسئله ۱۹۵۳ . اگر مأموم در حال قیام رکعت سوّم یا چهارم امام اقتدا کند، باید حمد و بنابر احتیاط لازم، یک سورۀ کامل را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد، باید حمد را تمام کند و در رکوع، خود را به امام جماعت برساند.

امّا اگر مأموم در حال قیام رکعت سوّم یا چهارم امام با اطمینان به اینکه می‌‌تواند حمد را تمام نماید، اقتدا کند، ولی پس از اقتدا متوجّه ‌‌شود برای تمام حمد وقت ندارد به گونه‌ای که چنانچه آن را تمام کند به رکوع امام جماعت نمی‌رسد، در این صورت، حمد را به مقداری که وقت دارد خوانده، سپس آن را قطع کرده و بدون آنکه باقیماندۀ حمد را بخواند خود را به رکوع امام جماعت برساند، هرچند احتیاط مستحب در این حالت آن است که قصد فرادی کرده و نماز را فرادی تمام کند.

ج۱، مسئله ۱۹۵۴ . اگر مأموم در حال قیام رکعت سوّم امام جماعت در نماز چهار رکعتی اقتدا کند، در رکعت چهارم امام که رکعت دوّم مأموم می‌‌باشد، باید حمد و بنابر احتیاط لازم یک سورۀ کامل را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد، باید حمد را تمام کند و در رکوع، خود را به امام جماعت برساند، و اگر برای تمام حمد وقت ندارد، حکمی که در مسأله قبل ذکر شد، جاری می‌شود.

ج۱، مسئله ۱۹۵۵ . اگر مأموم به خیال اینکه امام جماعت در رکعت اوّل یا دوّم است، حمد و سوره را نخواند و بعد از رکوع بفهمد که در رکعت سوّم، یا چهارم بوده، نمازش صحیح است؛ ولی اگر مأموم پیش از رکوع بفهمد، باید حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد، طوری که در مسألۀ «۱۹۵۳» ذکر شد، عمل نماید.

ج۱، مسئله ۱۹۵۶ . اگر مأموم به خیال اینکه امام در رکعت سوّم یا چهارم است، حمد و سوره را بخواند و پیش از رکوع یا بعد از آن بفهمد که در رکعت اوّل یا دوّم بوده، نمازش صحیح است و اگر در بین حمد و سوره بفهمد، لازم نیست آنها را تمام کند و در صورتی که بخواهد آن را تمام کند، تنها در مواردی که در مسائل «۱۸۸۶ و ۱۸۸۷ و ۱۸۸۹» مطرح شده، می‌تواند این کار را انجام دهد.

ج۱، مسئله ۱۹۵۷ . کسی که یک رکعت از امام عقب مانده، بهتر آن است که وقتی امام جماعت تشهّد رکعت آخر را می‌خواند، به حالت تجافی بنشیند؛ یعنی انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگه دارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد، و اگر در همان جا بخواهد قصد فرادی نماید، مانعی ندارد و نماز را فرادی ادامه می‌دهد.

ج۱، مسئله ۱۹۵۸ . اگر فرد موقعی برسد که امام مشغول خواندن تشهّد آخر نماز است، چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، باید بعد از نیّت و گفتن تکبیرة الاحرام بنشیند (نشستن معمولی، نه نیم خیز) و می‌تواند تشهّد را به قصد قربت مطلقه با امام بخواند (یعنی قصد خواندن خصوص تشهّد نماز را نداشته باشد؛ بلکه نیّتش در خواندن تشهّد، به‌طور کلّی قربةً إلی اللّه باشد)؛ همچنان که می‌تواند خواندن آن را ترک نماید؛ ولی سلام را بنابر احتیاط واجب نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بایستد بدون آنکه دوباره نیّت کند یا تکبیرة الاحرام بگوید، حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اوّل نماز خود محسوب نماید و نماز را ادامه دهد.

شایان ذکر است، اگر فرد به خیال اینکه تشهّد آخر امام جماعت است اقتدا کرده و تکبیرة الاحرام را بگوید و بنشیند و بعد از اتمام تشهّد ملتفت شود که تشهّد رکعت دوّم امام بوده است، نمازش به جماعت صحیح است و آن را ادامه داده و رکعت سوّم امام را رکعت اول خود قرار می‌دهد.

ج۱، مسئله ۱۹۵۹ . اگر هنگامی که نمازگزار مشغول نماز مستحبی است، نماز جماعت بر پا شود و وی ترس این داشته باشد که چنانچه نماز مستحبی را تمام کند به جماعت ‏نرسد، هرچند به این مقدار که تکبیرة الاحرام امام را درک نکند، مستحب است نماز را رها کرده و مشغول نماز جماعت شود؛ بلکه در این صورت بعید نیست با شروع گفتن اقامه در نماز جماعت، قطع نماز مستحبی، مستحب باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۶۰ . اگر موقعی که نمازگزار مشغول نماز واجب سه رکعتی یا چهار رکعتی است، نماز جماعت بر پا شود، چنانچه برگزاری نماز جماعت برای همان نمازی باشد که نمازگزار مشغول خواندن آن است و وارد قیام رکعت سوّم نشده، مستحب است نیّت نماز واجبش را به مستحبی برگرداند و آن را به نیّت نماز مستحبی دو رکعتی تمام کند و خود را به جماعت برساند؛

البتّه چنانچه فرد بعد از برگرداندن نیّت تصمیم بگیرد که نماز مستحبی را بشکند، مانعی ندارد و حکمی که در مسأله ‌قبل برای نماز مستحبی ذکر شد، در مورد این نماز مستحبی نیز جاری می‌شود؛

امّا اگر نمازگزار برای رکعت سوّم ایستاده و به رکوع نرفته، بنابر احتیاط واجب، برگرداندن نیّت از نماز واجب به نماز مستحبی صحیح نیست.

شایان ذکر است، توجّه به دو نکتۀ ذیل، در مورد برگرداندن نیّت به نماز مستحبی لازم است:

الف. جایز بودن برگرداندن نیّت، شامل نماز دو رکعتی واجب مثل نماز صبح نمی‌‌شود و مشروعیّت برگرداندن نیّت از نماز دو رکعتی واجب به نماز دو رکعتی مستحبی ثابت نیست.

ب. جایز بودن برگرداندن نیّت از واجب به مستحب، چنانچه فرد از ابتدا بنای بر قطع نماز مستحب را داشته باشد، محلّ اشکال است و احتیاط واجب در ترک این طور برگرداندن نیّت است.

شرط نهم: امام در نزد مأموم معیّن باشد

ج۱، مسئله ۱۹۶۱ . در نماز جماعت شرط است که مأموم در هنگام نیّت، امام را معیّن نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست و معیّن بودن اجمالی کافی است و اگر نیّت کند اقتدا می‌کنم به امام جماعت حاضر، نمازش صحیح است هرچند نیّت را به زبان نیاورد.

ج۱، مسئله ۱۹۶۲ . اگر فرد به امام جماعت به اعتقاد اینکه مثلاً حسین است و شرایط امامت را داراست اقتدا نماید و بعد از اتمام نماز جماعت معلوم شود که امام جماعت، شخص دیگری بوده است، نماز جماعتش صحیح است و فرق ندارد شخص مذکور عادل بوده یا عادل نبوده است؛ امّا اگر در اثنای نماز متوجّه شود امام جماعت، شخص دیگری است در صورتی که آن شخص در نزد مأموم عادل نیست، باید مأموم نمازش را فرادی تمام کند.

ج۱، مسئله ۱۹۶۳ . مأموم نمی‌تواند در نماز جماعت، از یک امام به امام دیگر عدول نماید، مگر آنکه برای امام اوّل، حادثه‌ای رخ بدهد که او را از تمام نمودن نمازش یا ادامۀ امامتش عاجز نماید؛

مثل اینکه وضوی امام باطل شود یا متوجّه شود برای نماز سهواً وضو نگرفته است یا وضو گرفته امّا در اعضای وضوی او مانع بوده و وضویش باطل بوده است یا آنکه امام توانایی بر نماز ایستاده نداشته باشد و وظیفه‌اش تبدیل به نماز نشسته شود یا امام بیهوش شود که در این صورت، مأمومین می‌توانند فرد دیگری که شرایط امامت را داراست به عنوان امام جلو فرستاده و نماز جماعت را با او ادامه دهند و احتیاط مستحب است امامی که با او می‌خواهند نماز جماعت را ادامه دهند از بین مأمومین باشد.

همچنین است حکم، اگر امام جماعت مسافر است و نماز او شکسته است، ولی نماز مأمومین تمام است، در این حال برای مأمومین جایز است رکعت سوّم و چهارم، نماز خود را با امام دیگر ادامه دهند.

ج۱، مسئله ۱۹۶۴ . اگر برای امام جماعت عذری پیش آید که مانع از ادامۀ نماز باشد و نماز را رها نماید و مأمومین نخواهند به امام دیگری اقتدا نمایند، نماز مأمومین باطل نمی‌شود، بلکه فرادی محسوب می‌ شود و باید مطابق احکام نماز فردای عمل نمایند.

شرط دهم: امام جماعت دارای شرایط امامت باشد

برای صحیح بودن نماز جماعت، امام جماعت باید دارای شرایطی باشد که این شرایط در مسائل بعد ذکر می‌شود.

شرایط امام جماعت

شرط اوّل، دوّم، سوّم و چهارم: بالغ، عاقل، حلال‌زاده و شیعۀ دوازده امامی باشد

ج۱، مسئله ۱۹۶۵ . امام جماعت باید بالغ باشد و اقتدا به بچّۀ نابالغ صحیح نیست؛ البتّه اقتدا به بچّه‌‌ای که ده سال قمریش کامل شده، هرچند احتمال دارد جایز باشد، ولی احتیاط واجب در ترک این کار است. همچنین، بنابر احتیاط واجب، امامت فرد غیر بالغ برای افراد غیر بالغ صحیح نیست.

ج۱، مسئله ۱۹۶۶ . امام جماعت نباید مجنون و دیوانه باشد و اقتدا به ولد الزّنا (زنا‌زاده) نیز صحیح نیست.

ج۱، مسئله ۱۹۶۷ . امام جماعت باید شیعۀ دوازده امامی باشد. بنابراین، مأموم در نماز با اهل سنّت لازم است حمد و سوره را خودش هرچند آهسته بخواند و اگر نماز جمعه را با آنان خواند باید نماز ظهر را هم بخواند.

همین طور، چنانچه نماز آنان قبل از وقت شرعی، خوانده شود، کافی از نماز واجب نیست؛ البتّه اگر اذان مغرب آنها قبل از وقت در فاصلۀ زمانی بین غروب آفتاب تا مغرب (زوال حُمْرۀ مشرقیّه) باشد و نمازگزار نماز مغرب را با آنان در اوّل وقتشان بخواند، لزوم دوباره خواندن آن در وقت شرعی بنابر احتیاط واجب است.

شرط پنجم: عادل باشد

ج۱، مسئله ۱۹۶۸ . امام جماعت باید عادل باشد و اقتدا به امام جماعت غیر عادل و نیز کسی که معلوم نیست عادل است یا نه، صحیح نیست؛

«عدالت» این است که فرد، واجبات را انجام دهد و کارهای حرام را ترک کند و نشانۀ آن حُسن ظاهر در گفتار و رفتار و اعمال است، به شرط آنکه انسان اطلاع از خلاف آن نداشته باشد و توضیح کامل معنای عدالت و راه‏های اثبات آن در فصل تقلید مسألۀ «۷» ذکر شد.

ج۱، مسئله ۱۹۶۹ . کسی که خودش را عادل نمی‌داند، چنانچه افرادی که به او اقتدا می‌نمایند وی را عادل بدانند – به توضیحی که در مسألۀ قبل ذکر شد – می‌تواند امامت جماعت را برای آن افراد عهده‌دار شود و احکام جماعت نیز در مورد وی جاری می‌شود، هرچند احتیاط مستحب است خود را در معرض امامت قرار ندهد.

ج۱، مسئله ۱۹۷۰ . اگر مأموم شک در عدالت امام جماعت داشته باشد، ولی احتمال عقلایی دهد که امام عادل است، چنانچه رجاءً نماز را به جماعت بخواند و بعد از نماز برایش عدالت امام جماعت ثابت شود، کافی است و نمازش به جماعت صحیح است؛

امّا در صورتی که عدالت امام جماعت ثابت نشود، نمازش صحیح نیست و باید آن را دوباره بخواند.

ج۱، مسئله ۱۹۷۱ . اگر انسان شک کند امام جماعتی را که عادل می‏دانسته، هنوز به عدالت خود باقی است یا نه، می‏تواند به او اقتدا نماید.

ج۱، مسئله ۱۹۷۲ . خواندن نماز فرادی در مکانی که هم زمان با آن، نماز جماعت بر پا شده است در صورتی که عرفاً توهین و تفسیق عملی به امام جماعت محسوب گردد جایز نیست، هرچند نماز فرد در صورتی که قصد قربت از او حاصل شود، صحیح است.

شرط ششم: قرائتش صحیح باشد

ج۱، مسئله ۱۹۷۳ . قرائت امام جماعت باید صحیح باشد و حمد و سورۀ نماز را به عربی صحیح بخواند. بنابراین، اقتدای مأمومی که قرائتش صحیح است به امامی که قرائتش صحیح نیست – هرچند امام در عملش شرعاً معذور باشد – جایز نمی‌باشد.

همچنین، اگر امام و مأموم هر دو قرائتشان صحیح نباشد و در کلمه‌‌ای که آن را اشتباه تلفّظ می‏کنند مشترک نباشند، اقتدا صحیح نیست؛ بلکه اگر در کلمه‌‌ای که آن را اشتباه تلفّظ می‌‌کنند مشترک باشند، باز هم بنابر احتیاط واجب اقتدا صحیح نمی‏باشد.

شایان ذکر است، اقتدا به امامی که قرائت حمد و سوره‌‌اش صحیح نیست و در این امر شرعاً معذور است، در غیر محلّی که امام جماعت، خواندن حمد و سوره را از طرف مأمومین به عهده می‌‌گیرد اشکال ندارد؛ مثل اینکه مأموم در رکوع رکعت دوّم یا در رکعت سوّم یا چهارم به امام اقتدا نماید که محلّ قرائت گذشته است. همچنین، اقتدا به امامی که اذکار رکوع یا سجود یا تشهّد یا تسبیحات اربعه و مانند آن را در نماز غلط می‌خواند و در این امر شرعاً معذور است اشکال ندارد.

ج۱، مسئله ۱۹۷۴ . اگر فرد در صحیح بودن حمد و سورۀ امام جماعت شک داشته باشد، بنابر احتیاط واجب، نمی‌‌تواند در محلّی که امام، خواندن حمد و سوره را از طرف مأمومین به عهده می‌گیرد – مثل رکعت اوّل یا دوّم قبل از رکوع – به او اقتدا نماید؛ البتّه اگر بداند که امام جماعت قرائتش صحیح است ولی احتمال بدهد از روی سهو و اشتباه قرائت را غلط بخواند، به این احتمال اعتنا نمی‌‌شود و قرائتش حمل بر صحّت گردیده و می‌‌تواند به او اقتدا نماید.

ج۱، مسئله ۱۹۷۵ . اگر امام جماعت در بین قرائت حمد و سوره، سهواً آیه‌ای را نخواند یا اشتباه بخواند و متوجّه سهو خویش نشود، در صورتی که مأموم متوجّه اشتباه امام بشود، نمازش را فرادی ادامه می‌دهد و صحیح است و بنابر احتیاط واجب باید مأموم حمد و سوره را از ابتدا دوباره بخواند و به کامل کردن آنچه امام صحیح خوانده اکتفا ‌نکند.

امّا اگر مأموم هم متوجّه اشتباه امام نشود تا محلّ تدارک قرائت بگذرد – مانند اینکه در رکوع یا بعد از نماز ملتفت شود – نمازش به جماعت صحیح است و نماز امام هم که در محلّ تدارک متوجّه اشتباه خویش نشده، در هر حال صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۹۷۶ . امام جماعت باید در حال قرائت حمد و سوره، طمأنینه و آرامش بدن را – همان طور که در شرایط قیام در مسألۀ «۱۲۵۳» ذکر شد – مراعات نماید،[۱۵] ولی رعایت طمأنینه و آرامش بدن برای مأموم در حال قرائت حمد و سوره توسط امام لازم نیست؛ البتّه نباید حرکات بدن مأموم به گونه‌ای باشد که صورت نماز را به هم بزند یا موجب ترک متابعت لازم در نماز جماعت گردد.

ج۱، مسئله ۱۹۷۷ . اگر امام جماعت قرائت نمازش صحیح باشد، ولی به جهت عذری مانند گرفتگی تارهای صوتی حنجره‌اش نتواند حمد و سورۀ نمازهایی که حمد و سورۀ آن بلند خوانده می‌شود را بلند بخواند، اقتدا به او اشکال ندارد.

همچنین است حکم، اگر امام جماعت از روی عذری مانند غفلت یا فراموشی، حمد و سورۀ نماز ظهر و عصرش را بلند بخواند یا حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را آهسته بخواند.

شرط هفتم: در صورتی که مأموم مرد است، امام جماعت مرد باشد

ج۱، مسئله ۱۹۷۸ . اگر مأموم مرد است امام او هم باید مرد باشد و اقتدای زنان به امامی که زن است اشکال ندارد؛ امّا زن جایز نیست امام جماعت برای مردان باشد، هرچند آن مردان از مَحرم‌های او باشند.

شرط هشتم: بنابر احتیاط واجب حدّ شرعی بر او جاری نشده باشد

ج۱، مسئله ۱۹۷۹ . به امام جماعتی که حدّ شرعی بر او جاری شده و توبه کرده است، بنابر احتیاط واجب نمی‌توان اقتدا کرد.

شرط نهم: اگر مأموم نمازش ایستاده است، امام نیز نمازش ایستاده باشد

ج۱، مسئله ۱۹۸۰ . کسی که ایستاده نماز می‌خواند، نمی‌تواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز می‌خواند، اقتدا کند و نیز کسی که نشسته نماز می‌خواند، نمی‌تواند به کسی که خوابیده نماز می‌خواند، اقتدا نماید؛ ولی اقتدای مأمومی که وظیفۀ او نماز نشسته است به امام جماعتی که ایستاده یا نشسته نماز می‌خواند، اشکال ندارد.

ج۱، مسئله ۱۹۸۱ . کسی که خوابیده نماز می‌خواند، بنابر احتیاط واجب اقتدای او صحیح نیست؛ چه امام ایستاده باشد، چه نشسته و چه خوابیده باشد.

ج۱، مسئله ۱۹۸۲ . امام جماعتی که کمرش خمیده و این خمیدگی به حدّ رکوع نمی‌رسد و برای رکوع مقدار بیشتری خم می‌شود که صدق رکوع می‌کند، اقتدا به وی صحیح است.

همچنین، اقتدا به امام جماعتی که به علّت عذر شرعی بین دو سجده نیم‌خیز می‌نشیند یا نمی‌تواند بعضی از مواضع سجده را بر زمین بگذارد یا فاقد بعضی از مواضع سجده است یا به علّت بیماری اعصاب دچار لرزش و رَعْشۀ بی‌اختیار اعضای بدن است و نمی‌تواند آرامش و طمأنینه مربوط به قرائت یا اذکار نماز را رعایت نماید، اشکال ندارد.

شرط دهم: قبلۀ او و مأموم یکی باشد

ج۱، مسئله ۱۹۸۳ . کسی که اعتقاد دارد قبله در فلان جهت است جایز نیست به امام جماعتی اقتدا کند که اعتقاد دارد قبله در جهت دیگر است؛ مگر آنکه اختلاف بین دو جهت، کم و اندک باشد که عرفاً جماعت صادق باشد که در این صورت اقتدا اشکال ندارد.

شرط یازدهم: نمازش در نظر مأموم صحیح باشد

ج۱، مسئله ۱۹۸۴ . اگر مأموم با امام در اجزای نماز و شرایط آن از نظر اجتهاد یا تقلید اختلاف داشته باشند، در صورتی که مأموم به جهت اجتهاد یا تقلید، اعتقاد به باطل بودن نماز امام داشته باشد، هرچند امام را در این امر معذور بداند،[۱۶] در این صورت نمی‌تواند به او اقتدا کند و همچنین است حکم، در صورتی که اختلاف در موضوعات و مصادیقی باشد که در صورت جهل هم موجب باطل شدن نماز می‌شود. به عنوان نمونه، چند مثال ذکر می‌شود:

الف. اگر در کف دست امام مانعی باشد که به هیچ وجه رفع نمی‌‌شود و امام به علّت مجتهد بودن خودش یا به خاطر نظر مرجع تقلیدش معتقد باشد وظیفه‌‌اش وضوی جبیره‌‌ای یا غسل جبیره‌‌ای است، ولی مأموم از روی اجتهاد یا تقلید، معتقد باشد وظیفۀ امام، تیمّم است، در این صورت، مأموم نمی‌‌تواند به امامی که با وضو یا غسل جبیره نماز می‌‌خواند اقتدا نماید.

ب. اگر مأموم از روی اجتهاد یا تقلید خواندن سوره را بعد از حمد واجب بداند، ولی امام به جهت اجتهاد یا تقلید، خواندن سوره را بعد از حمد واجب نداند و در نماز تنها اکتفا به خواندن حمد نماید، در این صورت مأموم نمی‌تواند در حال قیام و قبل از رکوع به او اقتدا نماید، امّا اقتدا به این امام در رکوع رکعت دوّم یا در رکعت سوّم یا چهارم اشکال ندارد.

ج. اگر مأموم بداند آبی که امام با آن وضو گرفته، نجس است، ولی امام اعتقاد به پاکی آب داشته باشد، اقتدای به او جایز نیست، زیرا وضو گرفتن با آب نجس، حتّی در صورت جهل به آن هم موجب باطل شدن وضو و نماز می‌‌شود.

د. اگر مأموم بداند امام وضو ندارد، هرچند خود امام متوجّه نباشد، نمی‏تواند به او اقتدا کند؛

امّا اگر به نظر مأموم، نماز امام به جهت معذور بودن وی صحیح باشد، می‌تواند به او اقتدا نماید؛ مثل مواردی که جهل قصوری به آن بخشیده شده است و فرد به جهت آنکه در حکم، جاهل قاصر محسوب می‌شود، نمازش صحیح می‌باشد؛ مثلاً امام به جهت اجتهاد یا تقلید معتقد است که در رکعت سوّم و چهارم نماز، جایز است به یک بار گفتن تسبیحات اربعه اکتفا نمود، ولی مأموم معتقد است باید تسبیحات اربعه سه بار گفته شود، در این صورت، اقتدای مأموم به امامی که تسبیحات را یک بار می‌گوید، اشکال ندارد.

همچنین، اگر اختلاف در موضوع و مصداقی باشد که جهل به آن، ضرر به صحّت نماز نمی‌زند؛ مثلاً اگر مأموم متوجّه شود لباس امام نجس است، ولی امام از نجاست لباسش اطلاع نداشته باشد، در این حال، اقتدا به او اشکال ندارد و بر مأموم هم لازم نیست به امام جماعت خبر دهد.

ج۱، مسئله ۱۹۸۵ . اگر امام جماعت به علّت عذری با بدن یا لباس نجس یا با تیمّم یا با وضوی جبیره‏ای نماز بخواند، می‌توان به او اقتدا کرد؛ البتّه اگر نظر اجتهادی یا تقلیدی امام و مأموم در مورد آن عذر فرق دارد، تفصیل مسألۀ قبل در آن جاری می‌شود.

احکام دیگر شرایط امام جماعت

ج۱، مسئله ۱۹۸۶ . در نماز جماعت نمی‌توان به کسی اقتدا کرد که مأموم برای امام جماعت دیگری است؛ البتّه اگر نماز جماعت تمام شده است، ولی یک رکعت یا بیشتر، از رکعات نماز مأموم باقی است و مشغول خواندن آن به صورت فرادی باشد، می‌توان به وی اقتدا نمود.[۱۷]

همچنین، اگر دو مأموم مثلاً در نماز چهار رکعتی، در رکعت دوّم یا سوّم به امام جماعتی اقتدا کرده‌اند، بعد از پایان نماز جماعت، یکی از آن مأمومین که عقب‌تر ایستاده می‌تواند به مأموم جلوتر، در رکعات باقیماندۀ نماز – با رعایت شرایط صحّت نماز جماعت – اقتدا نماید و رکعت سوّم و چهارم را به امامت وی بخواند.

ج۱، مسئله ۱۹۸۷ . اگر مأموم به اعتقاد اینکه امام شرایط امامت را داراست به او اقتدا کند و بعد از پایان نماز بفهمد که شرایط را دارا نبوده است، مثل اینکه امام عادل نبوده یا شیعه نبوده یا کافر بوده یا به جهتی نمازش باطل بوده، مثلاً سهواً بی‌وضو نماز خوانده، نماز مأموم صحیح است و جماعت محسوب می‌‌شود.

ج۱، مسئله ۱۹۸۸ . اگر امام بیماری‌ای داشته باشد که نتواند از بیرون آمدن ادرار و مدفوع خودداری کند و مطابق وظیفۀ خود نماز می‌خواند، می‌توان به او اقتدا کرد و نیز زنی که مستحاضه نیست، می‌تواند به زن مستحاضه‌‌ای که مطابق وظایف استحاضه رفتار کرده، اقتدا نماید.

ج۱، مسئله ۱۹۸۹ . بهتر است کسی که مرض خوره یا پیسی دارد، امام جماعت نشود.

ج۱، مسئله ۱۹۹۰ . امام راتب مسجد، اولی به امامت نماز جماعت از دیگران است، هرچند شخص دیگر افضل از وی باشد و احتیاط واجب در ترک مزاحمت با اوست؛ ولی بهتر است وی، شخص افضل را بر خود در امامت مقدّم نماید.

شایان ذکر است، منظور از «امام راتب»، کسی است که در مسجدی به صورت مستمرّ امام جماعت است، هرچند این امر در وقت خاصّی باشد؛ مثلاً اگر ظهرها امام جماعت مسجد است در ظهر امام راتب مسجد محسوب می‌شود.

[۱] در فرض مذکور، برای مأمومین احکام جماعت جاری می‌باشد.
[۲] البتّه حائل بودن اشیائی که دارای منافذ باز بوده، مثل بعضی از اقسام نرده که بین میله‌های آن فاصله است و برای جدا‌سازی صفوف نماز جماعت استفاده می‌شود، بنابر احتیاط واجب می‌باشد.
[۳] حتّی فاصله شدن یک انسان با قامت متوسط (ایستاده یا نشسته) که جزء نمازگزاران جماعت نیست نیز، می‌تواند از مصادیق حائل محسوب شود.
[۴] منظور، مقدار متعارف برای حفاظت و پیشگیری از خطر سقوط است و امّا اگر مانند دیوار، مرتفع و بلند باشد حائل محسوب می‌شود.
[۵] شایان ذکر است، اگر مکان مأمومین زن در طبقۀ فوقانی یا همکف کاملاً مستقل، جدا و منعزل از امام یا مأمومین مرد باشد و فقط از طریق بلندگو صدای امام جماعت به آنان برسد، صحیح بودن اقتدا محلّ اشکال است. البتّه، این در صورتی است که فاصلۀ لازم در جماعت رعایت شده باشد، وگرنه اقتدا بنابر فتوی صحیح نیست.
[۶] از جملۀ آن شروط این است که فرد نمازگزار، حمد و سورۀ نمازش را خودش، هرچند به‌طور آهسته بخواند.
[۷] بنابراین، فاصله شدن حدود «یک متر و بیست سانتیمتر» اشکال ندارد و انعقاد جماعت در صورت فاصله شدن به مقدار دو متر و مانند آن، محلّ اشکال است.
[۸] همان.
[۹] شایان ذکر است، اگر وظیفۀ شرعی فرد به جهت عذری – مانند نداشتن پا یا فلج بودن پا – نماز خواندن روی ویلچر یا صندلی باشد، ویلچر یا صندلی مذکور از شؤون نمازگزار محسوب شده و حائل به حساب نمی‌آید.
[۱۰] اگر مأموم به جهت ندانستن مسأله، متابعت را رعایت نکرده، چنانچه جاهل قاصر باشد، با صدق عرفی اقتدا اشکال ندارد؛ امّا چنانچه جاهل مقصّر باشد، حکم ترک متابعت عمدی را دارد
[۱۱] یعنی ‌نماز را از همان حال رکوع ادامه دهد و آن را یک رکعت محسوب نماید و اینکه حمد و سوره نخوانده است، اشکال ندارد.
[۱۲] البتّه، بنابر احتیاط واجب باید اطمینان داشته باشد که حدّاقل، فرصت برای خواندن حمد را دارد.
[۱۳] اگر مأموم عمداً نشستن به صورت تجافی را ترک نماید، صحّت جماعتش محلّ اشکال است، ولی اصل نمارش صحیح است، مگر آنکه به وظیفۀ فرادی عمل نکرده باشد؛ امّا ترک سهوی آن اشکال ندارد و نمازش به جماعت صحیح است.
[۱۴] آنچه در تحقّق تجافی بنابر احتیاط، لازم است نشستن به صورت نیم خیز است، طوری که دو ساق پا و زانو به صورت متعارف از زمین برداشته شود و صِرف بلند کردن نشیمنگاه از زمین، بنابر احتیاط کافی نیست.
[۱۵] مگر آنکه در این امر معذور باشد که توضیح آن در مسألۀ «۱۹۸۲» ذکر می‌شود.
[۱۶] زیرا به نظر اجتهادی یا تقلیدی امام، نماز خودش صحیح می‌باشد.
[۱۷] هرچند فردی که قصد اقتدا به رکعات باقیماندۀ وی را دارد، امام یا یکی از مأموین جماعت سابق باشد.