[۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] [۵۴] [۵۵] [۵۶] [۵۷] [۵۸] [۵۹] [۶۰] [۶۱] [۶۲] [۶۳] [۶۴] [۶۵] [۶۶] [۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] [۷۱] [۷۲] [۷۳] [۷۴] [۷۵] [۷۶] [۷۷] [۷۸] [۷۹] [۸۰] [۸۱] [۸۲] [۸۳] [۸۴] [۸۵] [۸۶] [۸۷] [۸۸] [۸۹] [۹۰] [۹۱] [۹۲] [۹۳] [۹۴] [۹۵] [۹۶] [۹۷] [۹۸] [۹۹] [۱۰۰] [۱۰۱] [۱۰۲] [۱۰۳] [۱۰۴] [۱۰۵] [۱۰۶] [۱۰۷] [۱۰۸] [۱۰۹] [۱۱۰] [۱۱۱] [۱۱۲] [۱۱۳] [۱۱۴] [۱۱۵] [۱۱۶] [۱۱۷] [۱۱۸] [۱۱۹] [۱۲۰] [۱۲۱] [۱۲۲] [۱۲۳] [۱۲۴] [۱۲۵] [۱۲۶] [۱۲۷] [۱۲۸] [۱۲۹] [۱۳۰] [۱۳۱] [۱۳۲] [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] [۱۳۶] [۱۳۷] [۱۳۸] [۱۳۹] [۱۴۰] [۱۴۱] [۱۴۲]
اموری که روزه را باطل میکند (مفطرات روزه)
ج۲، مسئله ۵۰ . چند مورد روزه را باطل میکند که عبارت است از:
- اوّل: خوردن و آشامیدن؛
- دوّم: جماع؛
- سوّم: استمناء؛
- چهارم: بنابر احتیاط واجب، دروغ بستن به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و جانشینان پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)؛
- پنجم: رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط واجب؛
- ششم: باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح؛
- هفتم: باقی ماندن زن بر حیض و نفاس تا اذان صبح؛
- هشتم: إماله کردن با اشیای روان؛
- نهم: قی کردن.
و احکام این موارد، در مسائل بعد ذکر میشود.
۱. خوردن و آشامیدن
ج۲، مسئله ۵۱ . اگر روزهدار با توجّه به اینکه روزه دارد عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزۀ او باطل میشود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد، مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاک و شیره درخت و چه کم باشد چه زیاد، حتّی اگر آب کمی از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان برده و آن را فرو برد، روزهاش باطل میشود؛ مگر آنکه آن مقدار آب آنقدر اندک باشد که در آب دهان از بین رفته (مستهلک) حساب شود و در این حکم، فرقی بین اقسام روزه نیست.
ج۲، مسئله ۵۲ . اگر فرد هنگامی که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل است و با توضیحی که بعداً ذکر خواهد شد، کفّاره هم بر او واجب میشود.
ج۲، مسئله ۵۳ . اگر روزهدار چیزی را که بین دندانها مانده است، عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل میشود.
ج۲، مسئله ۵۴ . کسی که میخواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خِلال کند یا مسواک بزند، ولی اگر بداند غذایی که بین دندانها مانده، در روز فرو میرود، باید خِلال کند یا مسواک بزند.
ج۲، مسئله ۵۵ . اگر روزهدار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزهاش باطل نمیشود و در این حکم فرقی بین اقسام روزه نیست.
ج۲، مسئله ۵۶ . فرو بردن آب دهان، هرچند به علّت تصوّر کردن ترشی و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمیکند.
ج۲، مسئله ۵۷ . فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا زمانی که به فضای دهان نرسیده باشد، اشکال ندارد؛ بلکه اگر داخل فضای دهان شود و آن را فرو ببرد، باز هم روزهاش باطل نمیشود، هرچند احتیاط مستحب است که آن را فرو نبرد.
ج۲، مسئله ۵۸ . آمپول و سِرُم، روزه را باطل نمیکند، هرچند آمپول تقویتی یا سرم قندی نمکی باشد.
ج۲، مسئله ۵۹ . ریختن دارو در چشم و گوش، روزه را باطل نمیکند، هرچند مزۀ آن به گلو برسد؛ امّا اگر فرد دارو را در بینی بریزد، چنانچه نداند به حلق میرسد یا نه و قصد رساندن آن به حلق را هم نداشته باشد، روزه را باطل نمیکند.
ج۲، مسئله ۶۰ . اگر به جهت عارضهای مَنفذ و سوراخی در بدن ایجاد نمایند که از طریق آن آب و غذا وارد معده و دستگاه گوارش شود و بر داخل شدن غذا از طریق آن، عرفاً صدق خوردن و آشامیدن کند، روزه باطل میشود؛
همچنان که اگر فرد آب یا چیز دیگر را از طریق بینی وارد حلق و مری نماید، آشامیدن صدق نموده و روزه را باطل میکند.
ج۲، مسئله ۶۱ . وارد کردن دستگاه آندوسکوپی در معده برای عکسبرداری – بدون اینکه چیزی که مبطل روزه است همراه آن داخل مری یا معده شود – روزه را باطل نمیکند؛
امّا اگر دستگاه به جهت تسهیل در وارد شدن به بدن یا مانند آن، به روغن یا مواد طبّی آغشته شده که وارد مری یا معده میشود، موجب باطل شدن روزه میگردد.
ج۲، مسئله ۶۲ . اگر فرد در حال روزه خون دماغ گردد و نداند که – مثلاً – بلند کردن سر و مانند آن موجب وارد شدن خون به حلقش میشود یا نه و اتّفاقاً و بدون قصد خون وارد حلق گردد، اشکال ندارد و روزه اش صحیح است؛
ولی اگر با اطلاع و توجّه، اقدام به این کار کند، در صورتی که مقدار خون وارد شده به حلق طوری باشد که عرفاً صدق خوردن یا آشامیدن نماید – هرچند کم – روزهاش باطل میشود.
ج۲، مسئله ۶۳ . فردی که مبتلا به بیماری خونریزی لثه است و میداند در حال خواب، خون لثه بیاختیار فرو میرود، اشکال ندارد و روزهاش صحیح است و بیدار ماندن برای پیشگیری از فرو رفتن خون بر وی لازم نیست؛
ولی به محض بیدار شدن چنانچه دهان خونی باشد و خون مستهلک (از بین رفته) محسوب نشود، باید مراقبت کرده خون را بیرون بریزد یا دهان را شستشو دهد و اگر آب دهان خود را که همراه با خون غیر مستهلک است – هرچند به جهت مشقّت فوقالعاده که معمولاً تحمّل نمیشود – عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل میشود؛ ولی اگر خون بدون اختیار فرو رود یا فراموش کند که روزه است و آن را فرو دهد، روزهاش صحیح است.
ج۲، مسئله ۶۴ . احساس تشنگی یا ضعف داشتن، به تنهایی، عذر شرعی برای افطار روزه نیست، ولی اگر تشنگی یا ضعف فرد به قدری زیاد است که در اثر آن به سختی زیادی بیفتد که معمولاً نمیشود آن را تحمّل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد؛
ولی چنین شخصی در ماه مبارک رمضان بنابر احتیاط واجب باید به مقدار ضرورت و از بین رفتن آن ضعف یا تشنگی فوقالعاده – با توضیحاتی که ذکر شد – اکتفا نموده و در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند، پرهیز نماید، هرچند در هر صورت، روزه، با خوردن یا آشامیدن وی باطل میشود.
البتّه کسی که مریض است و مثلاً مبتلا به بیماری سنگ کلیه یا زخم معده میباشد و روزه برای وی ضرر قابل توجّه دارد و لازم است جهت درمان یا پیشگیری از شدّت مرض، در بین روز زیاد آب بیاشامد یا غذا بخورد، روزه بر وی واجب نیست و آشامیدن آب یا خوردن غذا برایش جایز میباشد و واجب نیست در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند، خودداری نماید.
ج۲، مسئله ۶۵ . جویدن غذا برای بچّه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که فرد قصد فرو بردن آن را ندارد و معمولاً نیز به حلق نمیرسد، هرچند اتّفاقاً فرو برود، روزه را باطل نمیکند؛ ولی اگر انسان از اوّل بداند که به حلق میرسد و این کار را عمداً انجام دهد، روزهاش باطل شده و قضا و کفّاره بر او واجب میشود.
ج۲، مسئله ۶۶ . مضمضۀ زیاد برای روزهدار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو ببرد، باید آبی که از بیرون دهان در هنگام مضمضه، وارد دهان شده – و آن قدر کم نیست که در آب دهان از بین رفته (مستهلک) حساب شود – را بیرون بریزد و بهتر آن است که سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد، هرچند با یک بار هم آن آب، از دهان خارج شده باشد.
ج۲، مسئله ۶۷ . اگر انسان بداند به جهت مضمضه، بیاختیار یا از روی فراموشی آب وارد گلویش میشود، نباید مضمضه کند و اگر در این صورت، در روزۀ ماه مبارک رمضان مضمضه کرد، ولی اتّفاقاً آب فرو نرفت، صحیح بودن روزهاش محلّ اشکال است و بنابر احتیاط واجب روزۀ آن روز را تمام کند و بعداً قضای آن را بهجا آورد؛
بلکه اگر فرد روزهدار نداند به جهت مضمضه بیاختیار آب فرو میرود، چنانچه با توجّه به اینکه روزه است برای «رفع عطش و تشنگی» مضمضه کند و بیاختیار آب فرو رود روزهاش باطل میشود و قضای آن واجب است و تفصیل این مطلب در مسألۀ «۱۶۰» مورد نهم خواهد آمد.
۲. جِماع
ج۲، مسئله ۶۸ . جماع (آمیزش) روزه را باطل میکند، هرچند فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید.
ج۲، مسئله ۶۹ . اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود؛ ولی در مورد شخصی که ختنهگاه ندارد، اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود نیز روزهاش باطل میشود.
ج۲، مسئله ۷۰ . اگر فرد عمداً قصد جماع نماید و شک کند که به انداز ختنهگاه داخل شده یا نه، حکم این مسأله از مسألۀ «۴۳» معلوم میشود و در هر صورت اگر فرد کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، کفّاره بر او واجب نیست.
ج۲، مسئله ۷۱ . اگر انسان فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، طوری که از اختیار او خارج شود روزۀ او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید، یا اجبار از او برداشته شود و اختیار پیدا کند باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود روزهاش باطل است.
۳. استمناء
ج۲، مسئله ۷۲ . اگر روزهدار استمناء کند روزهاش باطل میشود. استمناء، یعنی اینکه مرد با خود یا به صورت دیگری غیر از جماع، کاری کند که منی از او بیرون آید و محقّق شدن این امر در مورد زنان[۱] با انجام کاری – غیر از جماع – است که موجب جنابت آنان گردد و توضیح آن در جلد اول مبحث «جنابت» مسألۀ «۴۳۲» ذکر شد.
ج۲، مسئله ۷۳ . اگر بیاختیار منی از انسان بیرون آید، روزهاش باطل نیست.
ج۲، مسئله ۷۴ . هر گاه روزهدار بداند که اگر در روز بخوابد محتلم میشود، یعنی در خواب منی از او بیرون میآید، جایز است بخوابد، هرچند به سبب نخوابیدن به زحمت نیفتد و اگر محتلم شود، روزهاش باطل نمیشود.
ج۲، مسئله ۷۵ . اگر روزهدار در حال بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود، واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیری کند.
ج۲، مسئله ۷۶ . روزهداری که محتلم شده، میتواند ادرار کند هرچند بداند به سبب ادرار کردن، باقیماندۀ منی از مجرا بیرون میآید.
ج۲، مسئله ۷۷ . روزهداری که محتلم شده، اگر بداند منی در مجرا مانده و در صورتی که قبل از غسل ادرار نکند، بعد از غسل منی از او بیرون میآید، احتیاط مستحب آن است که پیش از غسل ادرار کند.
ج۲، مسئله ۷۸ . کسی که عمداً به قصد بیرون آمدن منی، مثلاً با زن خود بازی و شوخی کند و منی از او بیرون نیاید، در صورتی که توجّه به مفطر بودن این عمل داشته، اگر دوباره نیّت روزه نکند، روزۀ او باطل است و چنانچه دوباره نیّت روزه کند، بنابر احتیاط واجب، باید روزه را به قصد قربت مطلقه[۲] تمام کند و قضا هم بنماید.
ج۲، مسئله ۷۹ . اگر روزهدار بدون قصد بیرون آمدن منی مثلاً با زن خود بازی و شوخی کند، چنانچه یقین یا اطمینان داشته باشد که منی از او خارج نمیشود – هرچند اتّفاقاً منی بیرون آید – روزۀ او صحیح است، ولی اگر اطمینان ندارد، در صورتی که منی از او بیرون آید، روزهاش باطل است.
۴ . دروغ بستن به خداوند متعال و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) بنابر احتیاط
ج۲، مسئله ۸۰ . اگر روزهدار با گفتن یا نوشتن یا اشاره و مانند اینها به خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) عمداً نسبتی را – چه در امور دینی و چه در امور دنیوی – بدهد که آن نسبت دروغ باشد، هرچند فوراً بگوید «دروغ گفتم» یا توبه کند، روزۀ او بنابر احتیاط واجب باطل است.
بنابراین، اگر مثلاً در روزۀ ماه رمضان چنین کند، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه[۳] تمام کند و قضای آن را هم بگیرد.
این حکم بنابر احتیاط مستحب، در مورد دروغ بستن به حضرت زهرا(علیها السلام) و سایر پیامبران و جانشینان آنان(علیهم السلام) نیز جاری است.[۴]
شایان ذکر است اگر روزهدار خبر دروغ مذکور را در خلوت بگوید یا در حضور شنوندهای که معنای آن را نمیفهمد بگوید – مثل اینکه به فارسی سخن بگوید و مخاطب انگلیسیزبان یا عربزبان بوده و معنای آن را نفهمد – روزهاش باطل نمیشود؛ امّا اگر کسی که معنای خبر مذکور را میفهمد بشنود یا در معرض شنیدن چنین کسی باشد – مانند صورتی که صدا ضبط شده و در اختیار وی قرار گیرد - روزهاش بنابر احتیاط واجب – با توضیحی که گذشت – باطل میشود.
ج۲، مسئله ۸۱ . اگر روزهدار بخواهد خبری را بگوید که دلیل معتبری بر راست بودن آن ندارد و نمیداند راست است یا دروغ، چنانچه آن را به صورت نقل بگوید و آن را مستقیماً به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نسبت ندهد، روزهاش صحیح است، وگرنه بنابر احتیاط واجب روزهاش به معنایی که در مسألۀ قبل ذکر شد، باطل است.
ج۲، مسئله ۸۲ . اگر انسان چیزی را به اعتقاد اینکه راست است از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
ج۲، مسئله ۸۳ . اگر فرد چیزی را که میداند دروغ است، به خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نسبت دهد و بعد بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، اگر توجّه داشته که این کار روزه را باطل میکند، بنابر احتیاط واجب، باید روزه را به قصد قربت مطلقه تمام کند و قضای آن را هم بهجا آورد.
ج۲، مسئله ۸۴ . اگر انسان دروغی را که دیگری ساخته، عمداً به خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نسبت دهد، بنابر احتیاط لازم، روزهاش به معنایی که در مسألۀ «۸۰» ذکر شد، باطل میشود؛ ولی اگر از قول کسی که آن دروغ را ساخته، بدون تأیید گفتۀ وی آن را نقل کند، روزهاش باطل نمیشود.[۵]
ج۲، مسئله ۸۵ . اگر از روزهدار بپرسند که آیا پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) چنین مطلبی فرمودهاند؟ و او جایی که در جواب باید بگوید: «نه»، عمداً بگوید: «بلی»، یا جایی که باید بگوید: «بلی»، عمداً بگوید: «نه»، روزهاش بنابر احتیاط واجب، به معنایی که در مسألۀ «۸۰» ذکر شد، باطل میشود و این حکم، در مورد خداوند متعال یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نیز جاری است.
ج۲، مسئله ۸۶ . اگر از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) حرف راستی را بگوید، بعد در هنگامی که روزه است، بگوید: «دروغ گفتم» یا به آنان دروغی را نسبت بدهد و موقعی که روزه میباشد، بگوید: «آنچه قبلاً گفتهام راست است»، بنابر احتیاط لازم، روزهاش به معنایی که در مسألۀ «۸۰» ذکر شد، باطل میشود، مگر آنکه منظورش، بیان حال خبرش باشد که در این صورت، روزهاش باطل نمیشود.[۶]
ج۲، مسئله ۸۷ . فردی که قرآن کریم را غلط میخواند یا بعضی از کلمات آن را اشتباه تلفّظ میکند، میتواند در حال روزه قرآن بخواند در صورتی که قصد حکایت از قرآنی که حقیقةً از طرف خداوند متعال نازل شده است را نداشته باشد و در این صورت روزهاش، صحیح است.
۵. رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط
ج۲، مسئله ۸۸ . رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط واجب روزه را باطل میکند، چه غبار از چیزی باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد، یا غبار چیزی باشد که خوردن آن حرام است مثل خاک.
بنابراین، روزهداری که مثلاً در روزۀ ماه مبارک رمضان غبار غلیظ به حلقش رسانده، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه[۷] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد؛ البتّه اگر ذرّات غبار غلیظ در داخل دهان طوری جمع شود که فرو بردن آن عرفاً خوردن محسوب شود، روزه باطل میشود.
ج۲، مسئله ۸۹ . احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها از سایر دخانیات را به حلق نرساند. همچنین، از رساندن سایر دودهای غلیظ به حلق، بنابر احتیاط واجب، پرهیز نماید.
بنابراین، اگر عمداً این کار را انجام دهد، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه[۸] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد.
ج۲، مسئله ۹۰ . رساندن غبار غیر غلیظ به حلق، روزه را باطل نمیکند.
ج۲، مسئله ۹۱ . بخار آب روزه را باطل نمیکند، هرچند غلیظ باشد؛ البتّه اگر در فضای دهان تبدیل به قطرات آب شود و روزهدار عمداً آن را فرو دهد، که در این صورت روزهاش باطل میشود؛ مگر آن قدر اندک باشد که در آب دهان، از بین رفته حساب شود.
ج۲، مسئله ۹۲ . اگر به علّت باد یا طوفان، غباری غلیظ پیدا شود و طوری باشد که معمولاً چنین غباری، در صورت عدم مراقبت، به حلق میرسد و انسان با اینکه متوجّه است و میتواند مواظبت کند، مواظبت نکند و آن غبار به حلق برسد، بنابر احتیاط واجب روزهاش – با توضیحی که در مسألۀ «۸۸» ذکر شد – باطل میشود؛ امّا لازم نیست از گرد و غباری که در اثر وزش باد یا طوفان پدید میآید و پرهیز از آن معمولاً دشوار و سخت است، پرهیز شود.
ج۲، مسئله ۹۳ . اگر روزهدار مواظبت نکند و غبار یا دود و مانند اینها وارد حلق وی شود، چنانچه یقین یا اطمینان داشته که به حلق نمیرسد، روزهاش صحیح است. همچنین است حکم، اگر گمان میکرده که به حلق نمیرسد و بدین جهت مواظبت ننموده است، ولی احتیاط مستحب آن است که در این صورت، قضای آن روزه را نیز بهجا آورد.
ج۲، مسئله ۹۴ . اگر فرد فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بیاختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمیشود.
ج۲، مسئله ۹۵ . «اسپری آسم» که برای تنگی نفس استعمال میشود، اگر دارو را فقط وارد ریه و ششها میکند و دارو وارد مری نمیشود، روزه را باطل نمیکند.
۶. باقیماندن بر جنابت تا اذان صبح
ج۲، مسئله ۹۶ . فردی که جنب است، باید قبل از اذان صبح ماه مبارک رمضان غسل کند یا چنانچه وظیفهاش تیمّم است تیمّم کند. توضیح احکام باقی ماندن بر جنابت در اقسام مختلف روزه، در مسائل آینده ذکر میشود.
ج۲، مسئله ۹۷ . اگر فرد جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند یا اگر وظیفهاش تیمّم است تیمّم ننماید، باید روزۀ آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه[۹] انجام دهد؛ سپس باید روز دیگری را نیز روزه بگیرد و چون معلوم نیست روزۀ آن روز دیگر، قضا است یا عقوبت، آن روز را نیز به قصد آنچه وظیفۀ اوست قربةً إلی اللّه روزه بگیرد.
ج۲، مسئله ۹۸ . باقی ماندن غیر عمدی بر جنابت تا اذان صبح در ماه مبارک رمضان اشکال ندارد؛
نیز کسی که از جنابت خویش اطلاع نداشته است (جاهل به موضوع بوده، نه اینکه حکم جنابت را نمیدانسته) چنانچه در بین روز ماه مبارک رمضان یا بعد از آن متوجّه شود که جنب بوده و با حال جنابت روزه گرفته است، روزه اش صحیح میباشد.
همچنین، کسی که میدانسته جنب است و با اعتقاد به اینکه در اعضای بدنش مانعی نیست، غسل جنابت انجام داده و روزه گرفته، سپس در بین روز یا بعد از آن متوجّه شود که اتّفاقاً مانعی در اعضای بدن به هنگام غسل بوده یا به دلیل دیگری (به علّت جهل به موضوع)، غسلش باطل بوده، مثل اینکه بفهمد غسل برایش ضرر قابل توجّهی داشته یا آب غسل نجس بوده است، روزه او صحیح میباشد و قضا نیز ندارد، ولی اگر با آن حال نماز خوانده، نمازش باطل است.
ج۲، مسئله ۹۹ . کسی که میخواهد قضای روزۀ ماه رمضان را بگیرد، هر گاه تا اذان صبح عمداً جنب بماند، نمیتواند آن روز را روزه بگیرد و اگر از روی عمد نباشد، میتواند در آن روز، روزۀ قضای ماه مبارک رمضان بگیرد، هرچند احتیاط مستحب است که آن روز را روزۀ قضا نگیرد.
مثلاً فردی که میخواهد قضای روزۀ ماه رمضان را بگیرد، اگر بعد از اذان صبح از خواب بیدار شود و متوجّه شود محتلم شده و بداند قبل از اذان محتلم شده است، میتواند آن روز را به قصد قضای ماه رمضان روزه بگیرد، هرچند احتیاط مستحب ترک این کار است.
ج۲، مسئله ۱۰۰ . اگر فرد جنب در غیر روزۀ ماه رمضان و قضای آن – هر روزۀ واجب یا مستحب دیگر – عمداً تا اذان صبح بر حال جنابت باقی بماند، اشکال ندارد و میتواند آن روز را روزه بگیرد.
ج۲، مسئله ۱۰۱ . اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک روز یادش بیاید، باید روزۀ آن روز را قضا نماید و اگر بعد از چند روز یادش بیاید، روزۀ هرچند روزی را که میداند جنب بوده قضا نماید؛ مثلاً اگر نمیداند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا کند و اگر در همان روز یادش بیاید، باید روزۀ آن روز را تمام کند و احتیاط واجب آن است که در آن، قصد قربت مطلقه داشته باشد و علاوه بر آن، قضای روزه را نیز باید انجام دهد و منظور از قضا در این مسأله، به معنایی است که در مسألۀ «۹۷» ذکر شد.
شایان ذکر است، این حکم اختصاص به روزۀ ماه مبارک رمضان دارد و شامل سایر اقسام روزه نمیشود.
ج۲، مسئله ۱۰۲ . کسی که میدانسته جنب است، ولی واجب بودن روزۀ فردا یا روزهای بعد در ماه رمضان را فراموش نموده، مثلاً فراموش کرده که فردا اوّل ماه رمضان است و بعد از اذان صبح ملتفت واجب بودن روزۀ آن روز میشود، حکمی که در مسألۀ «۹۸» بیان شد در مورد آن جاری میشود. بنابراین، اگر مفطری انجام نداده و قبل از ظهر است باید آن روز را روزه بگیرد و روزهاش صحیح میباشد و قضا بر عهدۀ او ثابت نیست.
ج۲، مسئله ۱۰۳ . کسی که در شب ماه رمضان برای هیچ کدام از غسل و تیمّم وقت ندارد و به وقت نداشتن هم توجّه دارد، اگر خود را جنب کند، حکم باقیماندن عمدی بر جنابت را دارد که در مسألۀ «۹۷» ذکر شد.
ج۲، مسئله ۱۰۴ . اگر فرد بداند وقت برای غسل ندارد و وقت او تنها به اندازۀ تیمّم است و خود را جنب کند و در وقت باقیمانده تیمّم نماید، روزهاش صحیح است.
شایان ذکر است، به لحاظ حکم تکلیفی، احتیاط واجب در ترک این کار است.[۱۰]
ج۲، مسئله ۱۰۵ . کسی که در شب ماه رمضان جنب است و وقت برای غسل دارد، چنانچه عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، باید تیمّم کند و روزه بگیرد و در این صورت روزهاش صحیح است، هرچند گناهکار میباشد.
ج۲، مسئله ۱۰۶ . اگر روزهدار در روز محتلم شود،[۱۱] واجب نیست فوراً غسل کند.
ج۲، مسئله ۱۰۷ . کسی که مسّ میّت کرده، یعنی جایی از بدن خود را به بدن میت رسانده، میتواند بدون غسل مسّ میّت، روزه بگیرد و اگر در حال روزه هم میّت را مسّ نماید، روزۀ او باطل نمیشود.
ج۲، مسئله ۱۰۸ . کسی که در شب ماه رمضان جنب است، چنانچه بداند یا احتمال عقلایی دهد که اگر بخوابد تا اذان صبح بیدار نمیشود، بنابر احتیاط واجب نباید غسل نکرده بخوابد و در این حکم، فرقی بین مرتبه اوّل خوابیدن و دفعات بعد نیست.
ج۲، مسئله ۱۰۹ . اگر فردی که جنب است در شب ماه رمضان برای «بار اوّل»، عمداً بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، حکم روزۀ او صورتهای مختلفی دارد:
۱. یقین یا اطمینان داشته باشد که اگر بخوابد قبل از اذان صبح بیدار میشود و با تصمیم به اینکه بعد از بیدار شدن غسل کند، بخوابد؛ در این صورت، روزۀ وی صحیح است.
۲. یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال عقلایی دهد که اگر بخوابد قبل از اذان صبح بیدار میشود، ولی نسبت به اینکه بعد از بیدار شدن باید غسل کند، توجّه نداشته و غافل باشد؛
در این صورت، باید روزۀ آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب، آن را به قصد قربت مطلقه انجام دهد و قضای آن را نیز به معنایی که در مسألۀ «۹۷» ذکر شد، بهجا آورد.
۳. اطمینان به بیدار شدن نداشته باشد، ولی احتمال معقول دهد که بیدار شود و با تصمیم بر غسل کردن بخوابد؛
در این صورت، باید روزۀ آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب آن را به قصد قربت مطلقه انجام دهد و بنابر احتیاط واجب قضای آن را نیز به معنایی که در مسألۀ «۹۷» ذکر شد، بهجا آورد.
۴. بداند اگر بخوابد تا اذان صبح بیدار نمیشود؛
۵. یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال معقول دهد که قبل از اذان صبح بیدار شود، ولی نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند؛
در این دو صورت (۴ و ۵)، باید روزۀ آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد و قضا – به معنایی که در مسألۀ «۹۷» ذکر شد – و کفّاره بر او واجب میشود.
۶. یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال معقول دهد که قبل از اذان صبح بیدار میشود، ولی تردید داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند یا نه؛
این صورت، بنابر احتیاط واجب حکم مورد قبل را دارد.
ج۲، مسئله ۱۱۰ . اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال معقول دهد که اگر دوباره بخوابد، قبل از اذان صبح بیدار میشود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بیدار نشود، باید آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد. سپس باید روزۀ آن روز را به معنایی که در مسألۀ «۹۷» ذکر شد، قضا کند؛
حکم مذکور برای کسی که از خواب دوّم بیدار شده و با شرایطی که ذکر شد، برای مرتبه سوّم بخوابد، نیز جاری است؛ البتّه در این صورت (خواب سوّم) بهطور کلّی و در صورت اوّل (خواب دوّم) اگر احتمال عقلایی بیدار شدن میداده، امّا اطمینان به آن نداشته است، احتیاط مستحب است که کفّاره هم بدهد.
ج۲، مسئله ۱۱۱ . خوابی که در آن احتلام صورت گرفته است، «خواب اول» حساب میشود. بنابراین، اگر فرد پس از بیدار شدن از خواب احتلام، دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، همچنانکه در مسألۀ قبل ذکر شد، باید به معنایی که در مسألۀ «۹۷» بیان شد، روزۀ آن روز را قضا کند.
ج۲، مسئله ۱۱۲ . اگر فرد جنب در شب ماه مبارک رمضان، به دلیل تنگی وقت یا ضرر داشتن آب و مانند آن وظیفهاش تیمّم باشد، واجب است تیمّم نماید؛ ولی بعد از انجام تیمّم لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند و میتواند بخوابد.
۷. باقیماندن زن بر حیض و نفاس تا اذان صبح
ج۲، مسئله ۱۱۳ . زنی که در شب ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شده است قبل از اذان صبح ماه مبارک رمضان باید غسل کند یا چنانچه وظیفهاش تیمّم است تیمّم کند و توضیح احکام باقیماندن بر حیض یا نفاس در اقسام مختلف روزه در مسائل بعد ذکر میشود.
ج۲، مسئله ۱۱۴ . اگر زن در شب ماه رمضان قبل از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند و اگر وظیفهاش تیمّم است تیمّم ننماید، روزۀ آن روز را باید تمام کند و بنابر احتیاط واجب آن را به نیّت قربت مطلقه[۱۲] انجام دهد، سپس باید در روز دیگری قضای آن را نیز بگیرد و چون معلوم نیست روزۀ آن روز دیگر، قضا است یا عقوبت است، آن روز را نیز به قصد قربت مطلقه روزه بگیرد.
ج۲، مسئله ۱۱۵ . باقیماندن غیر عمدی بر حیض یا نفاس تا اذان صبح در ماه مبارک رمضان اشکال ندارد. بنابراین، هر گاه زن در شب ماه رمضان پیش از اذان صبح در واقع پاک شده باشد، ولی خودش با یقین یا اطمینان به اینکه هنوز پاک نشده، غسل ننماید و پس از اذان صبح، مثلاً بینالطّلوعَیْن متوجّه شود، باید روزه بگیرد و روزهاش صحیح است.
ج۲، مسئله ۱۱۶ . در روزه قضای ماه رمضان اگر زن عمداً غسل و تیمّم را ترک کند، بنابر احتیاط واجب نمیتواند آن روز را روزۀ قضا بگیرد و چنانچه غیر عمدی بوده، اشکال ندارد.
ج۲، مسئله ۱۱۷ . در غیر روزۀ ماه رمضان و قضای آن، از اقسام روزههای واجب و مستحب، اگر زن عمداً غسل و تیمّم را ترک کند و تا اذان صبح بر حیض یا نفاس باقی بماند اشکال ندارد و میتواند آن روز را روزه بگیرد.
ج۲، مسئله ۱۱۸ . اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد، باید قبل از اذان صبح تیمّم نماید و در این صورت روزهاش صحیح است. همچنین، اگر وقت وسعت دارد ولی آب برای زن ضرر داشته باشد، وظیفۀ او تیمّم است.
ج۲، مسئله ۱۱۹ . زنی که در شب ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شده، اگر عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، باید تیمّم نماید و در این صورت روزۀ آن روزش صحیح است.
ج۲، مسئله ۱۲۰ . اگر زن نزدیک اذان صبح در ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمّم وقت نداشته باشد، روزهاش صحیح است.
ج۲، مسئله ۱۲۱ . اگر زن در ماه مبارک رمضان غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک یا چند روز یادش بیاید، روزههایی که گرفته صحیح است. بنابراین، مسألۀ «۱۰۱»، شامل غسل حیض یا نفاس نمیشود.
ج۲، مسئله ۱۲۲ . اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود، ولی بخوابد و در انجام غسل کوتاهی کرده و تا اذان غسل نکند و در تنگی وقت تیمّم هم ننماید، باید روزۀ آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد. سپس روزۀ آن روز را به معنایی در مسألۀ «۱۱۴» ذکر شد، قضا کند؛
ولی چنانچه کوتاهی نکند، هرچند سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند و در تیمّم کردن نیز کوتاهی نکند، روزۀ او صحیح است. بنابراین، احکام خاصّی که برای خواب اول و دوم و بیشتر، برای فرد جنب بیان شد، در مورد فرد حائض و نفساء، جاری نیست.
ج۲، مسئله ۱۲۳ . اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و وظیفهاش به علّت کمی وقت یا ضرر داشتن آب و مانند آن تیمّم باشد، واجب است تیمّم کند، ولی بعد از انجام تیمّم لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند و میتواند بخوابد.
ج۲، مسئله ۱۲۴ . زنی که در حال استحاضۀ کثیره است – هرچند غسلهای خود را با توضیحی که در فصل احکام استحاضه گفته شد بهجا نیاورد – روزۀ او صحیح است؛ همچنان که در استحاضۀ متوسطه – هرچند غسل نکند – روزهاش صحیح است؛ البتّه احتیاط مستحب است که مستحاضۀ متوسطه یا کثیره غسلهای روزانه خود را انجام دهد.[۱۳]
ج۲، مسئله ۱۲۵ . اگر زن روزهدار بعد از اذان مغرب متوجّه شود که حیض شده و نداند آغاز حیض وی در بین روز واقع شده یا بعد از اذان مغرب بوده، روزۀ آن روز وی صحیح است.
ج۲، مسئله ۱۲۶ . اگر زنی که حائض بوده بعد از اذان صبح ماه رمضان از خواب بیدار شود و ملتفت شود از حیض پاک شده است و شک نماید قبل از اذان صبح از حیض پاک شده یا بعد از آن، روزۀ آن روز بر وی واجب نیست و باید قضای آن را انجام دهد؛
امّا اگر زن در بین روزی که روزه گرفته شک نکند و بعد از اذان مغرب شک نماید که قبل از اذان صبح از حیض پاک شده یا بعد از آن، روزۀ آن روز وی صحیح است.
ج۲، مسئله ۱۲۷ . اگر زن حائض قبل از اذان صبح ماه رمضان احتمال عقلایی دهد که از خون حیض پاک شده، باید در صورت امکان به کیفیّتی که در جلد اول، مبحث «حیض»، مسألۀ «۶۰۰» بیان شد استبراء نماید و نمیتواند در صورت شک، بدون استبراء بنا بر باقی بودن حیض بگذارد و غسل حیض یا تیمّم بدل از غسل حیض که در فرض پاک شدن از حیض، برای ورود به صبح، واجب است را ترک نماید.
در صورت مذکور، چنانچه عمداً و بدون عذر استبراء را ترک نماید و بعد از اذان صبح خود را پاک ببیند و نداند پاکی از حیض بعد از اذان صبح حاصل شده یا قبل از آن، لازم است احتیاط نماید به اینکه آن روز را روزه بگیرد و قضای آن را نیز انجام دهد – با توضیحی که در مسألۀ «۱۱۴» ذکر شد – و بنابر احتیاط واجب کفّارۀ بقای عمدی بر حیض نیز بر عهدۀ وی ثابت میشود.
شایان ذکر است، حکم مذکور در مورد زن نفساء نیز جاری میشود.
امّا اگر چنین زنی توانایی استبراء نداشته یا اطمینان داشته که در باطن تا اذان صبح از حیض پاک نمیشود و بعد از اذان صبح خود را پاک ببیند و نداند پاکی از حیض بعد از اذان صبح حاصل شده یا قبل از آن، حکمی که در مسألۀ قبل بیان شد در مورد وی جاری میشود.
۸. إماله کردن یا تنقیه
ج۲، مسئله ۱۲۸ . إماله کردن[۱۴] با شیء روان، هرچند از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل میکند؛
ولی إماله کردن با شیء جامد مثل شیاف، روزه را باطل نمیکند؛ مگر آنکه در ابتدای ورود، به علّت حرارت بدن، تبدیل به مایع روان شده و به داخل نفوذ کند و امّا اگر در همانجا موادّ دارویی آن جذب بدن شود، اشکال ندارد. همچنین، اگر زن شیء جامد یا مایع را در مَهْبِل وارد نماید روزهاش صحیح است.
۹. قی کردن
ج۲، مسئله ۱۲۹ . هر گاه روزهدار عمداً قی (استفراغ) کند، هرچند به دلیل بیماری یا برای نجات از مسمومیّت و مانند آن ناچار به این کار باشد، روزهاش باطل میشود؛ ولی اگر سهواً یا بیاختیار قی کند، روزهاش صحیح است.
ج۲، مسئله ۱۳۰ . اگر فرد در شب هنگام چیزی بخورد که میداند به علّت خوردن آن، در روز بیاختیار قی میکند، روزهاش صحیح است.
ج۲، مسئله ۱۳۱ . اگر روزهدار بتواند از قی کردن خودداری کند، چنانچه قی خود به خود انجام شده – به گونهای که عرفاً نگویند فرد، خودش را وادار به قی کردن نموده – لازم نیست از آن جلوگیری کند و روزهاش صحیح میباشد.
ج۲، مسئله ۱۳۲ . اگر خردههای غذا یا اشیای ریز دیگر، در گلوی روزهدار برود، چند صورت دارد:
الف. به اندازهای پایین رفته باشد که به فرو دادن آن، خوردن گفته نشود؛ در این صورت لازم نیست آن را بیرون آورد؛ بلکه نباید آن را با قی کردن بیرون آورد و روزهاش صحیح است.
ب. به مقداری که در قسمت «الف» ذکر شد، فرو نرفته و مجبور باشد یا آن را ببلعد یا بیرون آورد؛ در این صورت نباید آن را ببلعد؛ بلکه واجب است بیرون آورد، هرچند برای این کار مجبور به قی کردن شود؛ مگر در صورتی که قی کردن برای او ضرر قابل توجّه، یا سختی زیادی – که معمولاً قابل تحمّل نیست – داشته باشد و در هر دو صورت (بلعیدن و قی کردن)، روزهاش باطل میشود.
ج۲، مسئله ۱۳۳ . اگر انسان سهواً چیزی را فرو ببرد و پیش از رسیدن به معده یادش بیاید که روزه است، چنانچه از حلق گذشته و به قدری پایین رفته باشد که اگر آن را داخل معده کند به آن خوردن نگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزۀ او صحیح است.
ج۲، مسئله ۱۳۴ . اگر روزهدار بداند به علّت آروغ زدن، چیزی از گلو بیرون میآید، چنانچه طوری باشد که عرفاً بر آن، قی کردن صدق کند، نباید عمداً آروغ بزند؛ ولی اگر نداند، اشکال ندارد.
ج۲، مسئله ۱۱۳۵. اگر فرد آروغ بزند و چیزی در فضای دهانش بیاید، باید آن را بیرون بریزد و اگر بیاختیار فرو رود، روزهاش صحیح است و چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، بنابر احتیاط واجب روزهاش باطل میشود.
بنابراین، چنانچه مثلاً در روزۀ ماه رمضان چنین کند، باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه[۱۵] به پایان برده و قضای آن را هم بهجا آورد و باید بنابر احتیاط واجب کفّاره هم بدهد.
شایان ذکر است، اگر با آروغ زدن، شیئی در دهان فرد بیاید که خوردن آن حرام است – مثل خون یا غذایی که از صورت غذا بودن خارج شده، به گونهای که عرفاً از خبائث محسوب شده – و عمداً آن را فرو برد، همین حکم در مورد آن جاری است، ولی احتیاط مستحب است در این صورت کفّارۀ جمع بدهد.
احکام مبطلات روزه
ج۲، مسئله ۱۳۶. اگر انسان عمداً و با اختیار و با اینکه حکم شرعی را میداند، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، روزۀ او باطل[۱۶] میشود.[۱۷]
ج۲، مسئله ۱۳۷. اگر انسان یکی از مفطرات روزه را بهطور غیر عمدی مرتکب شود، اشکال ندارد و روزهاش صحیح است و در موارد غیر عمد، بین سهو، فراموشی، غفلت و عدم اختیار فرقی نیست؛ ولی مواردی از این حکم استثنا میشود:
الف. اگر فرد برای «رفع تشنگی و خنک شدن»، آب در دهان بگرداند و در حالی که میداند روزه است، آب بیاختیار فرو رود، همان طور که در مورد نهم از مسألۀ «۱۶۰» ذکر میشود، قضای آن روز بر او واجب میشود.
ب. اگر فرد در ماه مبارک رمضان، غسل جنابت را فراموش کند و روزه بگیرد و بعد از سپری شدن یک یا چند روز، یادش بیاید، همان طور که در مسألۀ «۱۰۱» ذکر شد، باید قضای آن را به قصد قربت مطلقه انجام دهد.
ج. اگر جنب با توضیحی که در بخش باقیماندن بر جنابت ذکر شد، بخوابد و تا صبح غسل نکند، باید روزۀ آن روز را تمام کرده و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد، سپس روز دیگری را با نیّتی که در مسألۀ «۹۷» ذکر شد، روزه بگیرد.
ج۲، مسئله ۱۳۸. اگر انسان نداند که بعضی از آنچه به عنوان مفطرات ذکر شد، روزه را باطل میکند و به علّت ندانستن حکم، آن را انجام دهد، چنانچه آن مفطر، «خوردن» یا «آشامیدن» یا «جماع» باشد، در هر صورت روزهاش باطل میشود و اگر سایر مفطرات بوده، چند صورت دارد:
الف. اگر در یادگیری مسأله کوتاهی کرده باشد (که در این صورت جاهل مقصّر محسوب میشود) روزهاش باطل میشود.
ب. اگر در یادگیری مسأله کوتاهی نکرده و هنگام انجام مبطل، تردید هم نداشته است (که در این صورت جاهل قاصر میباشد) روزهاش صحیح میباشد.[۱۸]
ج. چنانچه فرد، در هنگام انجام مفطر، برای ارتکاب آن، حجّت شرعی داشته باشد (که در این صورت هم جاهل قاصر محسوب میشود) روزهاش باطل نمیشود.
ج۲، مسئله ۱۳۹. اگر روزهدار سهواً یکی از کارهایی که روزه را باطل میکند، انجام دهد و به اعتقاد اینکه روزهاش باطل شده، عمداً دوباره یکی از آنها را بهجا آورد، حکم مسألۀ قبل دربارۀ او جاری میشود.
ج۲، مسئله ۱۴۰. اگر چیزی به زور در گلوی روزهدار بریزند، روزۀ او باطل نمیشود، ولی اگر مجبورش کنند که روزۀ خود را به یکی از سه مورد «خوردن» یا «آشامیدن» یا «جماع» باطل کند (اکراه)، مثلاً به او بگویند: «اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی یا آبرویی به تو میزنیم» و خودش از روی ناچاری برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزۀ او باطل میشود و در غیر آن سه مورد از سایر مفطرات نیز، بنابر احتیاط واجب، روزهاش باطل میشود و این حکم در مورد تقیّه نیز که افطار بر فرد واجب می-شود، جاری است.[۱۹]
ج۲، مسئله ۱۴۱. روزهدار نباید جایی برود که میداند چیزی در گلویش میریزند یا مجبورش میکنند که خودش روزۀ خود را باطل کند و اگر برود و از روی ناچاری خودش کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، روزۀ او باطل میشود. همچنین است بنابر احتیاط لازم، چنانچه چیزی را در گلویش بریزند.
ج۲، مسئله ۱۴۲. تظاهر به روزهخواری که مصداق هتک حرمت ماه مبارک رمضان است حرام میباشد، هرچند فرد در روزه نگرفتن عذر شرعی داشته باشد؛
البتّه اگر معذور بودن وی در بین اهل عرف امر روشن و آشکاری باشد – مانند پیرمرد کهنسالی که به جهت مشقّت زیادی که معمولاً تحمّل نمیشود روزه نمیگیرد یا مریضی که رزوه برایش ضرر دارد و بیماریش عیان و آشکار است – طوری که تظاهر وی به روزهخواری عرفاً مصداق هتک نباشد اشکال ندارد؛ امّا برای بیماری که عذرش آشکار نیست، تظاهر به روزهخواری جایز نیست.
[۲] . یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد
[۳] . همان.
[۴] . البتّه، دروغ بستن به خداوند و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و معصومین(علیهم السلام) از جمله حضرت زهرا(علیها السلام) از گناهان کبیره است
[۵] . مانند اینکه شخصی نسبت دروغی را به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) بدهد و فرد روزهدار در مقام نقل گفتار وی بگوید: «آن شخص این چنین گفته است». در این مورد، روزهاش باطل نمیشود، امّا اگر بعد از نقل مطلب کذب شخص مذکور، آن را تأیید هم بنماید، مثلاً بگوید: «آنچه آن شخص گفته، صحیح و مطابق با واقع میباشد»، بنابر احتیاط واجب – به معنایی که در مسألۀ «۸۰» بیان شد – روزهاش باطل میشود
[۶] . مثل اینکه فردی، شب در مجلسی، سخن دروغی را به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت میدهد و در روز، به هنگامی که روزه است شخصی از او سؤال میکند: «آیا راست است دیشب شما، چنین سخنی را گفتهاید؟» و وی در پاسخ بگوید «بلی، راست است». در این صورت، روزهاش باطل نمیشود، زیرا منظور فرد، تنها خبر دادن از واقعهای است که در شب گذشته برایش رخ داده است و امّا اگر هنگامی که روزه است شخصی از او سؤال کند: «آیا آنچه دیشب شما به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت دادهاید، راست است یا دروغ؟» و وی در پاسخ بگوید: «بلی، سخنی که به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت دادم، راست است»، در این فرض، بنابر احتیاط واجب – به معنایی که در مسألۀ «۸۰» بیان شد – روزهاش باطل میشود
[۷] . یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد
[۸] . همان.
[۹] . یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد
[۱۰] . حرام بودن این کار از نظر حکم تکلیفی محلّ اشکال است، همچنان که فتویٰ به جواز آن نیز محلّ اشکال میباشد.
[۱۱] . یا به هر طریقیجنب شود و روزهاش صحیح باشد، مانند موارد مسألۀ «۷۳» و بعضی از موارد مسائل «۷۱ و «۷۹».
[۱۲] . یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد
[۱۳] . این احتیاط مستحبی، مربوط به حکم روزه میباشد و انجام غسلها، برای صحّت نماز لازم میباشد.
[۱۴] . منظور، داخل کردن داروی مایع و مانند آن به کمک وسیلۀ مخصوص در رودۀ بزرگ انسان است.
[۱۵] . یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی الله باشد
[۱۶] . این باطل شدن، در بعضیاز موارد مثل دروغ بستن بر خداوند متعال و پیامبر اکرمˆ بنابر احتیاط واجب میباشد و در چنین مواردی، احتیاط واجب آن است که در بقیّۀ روز ماه مبارک رمضان، امساک فرد به قصد قربت مطلقه باشد
[۱۷] . البتّه توضیح حکم در مورد باطل شدن روزۀ کسی که عمداً تا اذان صبح برجنابت یا حیض یا نفاس باقیمانده، قبلاً ذکر شد
[۱۸] . شایان ذکر است، فردی که شک در مفطر روزه بودنِ عملی دارد و احتمال مفطر بودن آن را میدهد، ولی قادر به یادگیری حکم شرعی مربوط به آن نیست، وظیفهاش احتیاط است، یعنی باید آن عمل را انجام ندهد و چنانچه با امکان احتیاط، عمداً آن عمل را انجام دهد، مقصّر محسوب میشود. بنابراین، جاهل قاصر به حساب نمیآید
[۱۹] . شایان ذکر است، در مورد تقیه یا اکراه به خوردن یا آشامیدن یا جماع، روزۀ ماه مبارک رمضان باطل است و امساک بنابر احتیاط واجب، در صورت امکان در باقیماندۀ روز لازم است و باید قضای آن را هم بعداً انجام دهد و غیر موارد سهگانه، از سایر مفطرات بنابر احتیاط واجب در صورت امکان، باید به قصد قربت مطلقه آن روز را روزه بگیرد و قضای آن را هم بنابر احتیاط واجب، باید انجام دهد