[۵۳۰] [۵۳۱] [۵۳۲] [۵۳۳] [۵۳۴] [۵۳۵] [۵۳۶] [۵۳۷] [۵۳۸] [۵۳۹] [۵۴۰] [۵۴۱] [۵۴۲] [۵۴۳] [۵۴۴] [۵۴۵] [۵۴۶] [۵۴۷] [۵۴۸] [۵۴۹] [۵۵۰] [۵۵۱]
احکام مجالس مذهبی
ج۲، مسئله ۵۳۰. سینهزنی و گریه کردن و سیلی زدن به صورت، هرچند شدید باشد، اگر به سبب حزن و ناراحتی برای حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام) باشد، از مصادیق «جَزَع» و «بُکاء»[۱] و «عزاداری» بر آن حضرت(علیه السلام) محسوب میشوند که مستحب بوده و موجب تقرّب به درگاه خداوند متعال میباشد؛ مشروط بر اینکه موجب ضرر شدید (ضرر فوقالعاده و مهمّ)[۲] در بین نباشد. این حکم، در مورد عزای سایر معصومین(علیهم السلام) نیز جاری است.
شایان توجّه است مراسم عزاداری اهل بیت(علیهم السلام) خصوصاً حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام) ، از مهمترین شعائر دینی است و نباید در اهتمام به برگزاری آن کوتاهی شود و در این زمینه، همچنان که حفظ وقار و عظمت و شکوه قدسی این مراسم و سایر مجالس مربوط به اهل بیت(علیهم السلام) از وظایف مؤمنین به شمار میرود، باید از کارهایی که موجب وَهن عزاداری است اجتناب شود.
ج۲، مسئله ۵۳۱. سیاه پوشیدن از مصادیق عرفی «عزاداری» بر حضرت اباعبداللّه الحسین(علیه السلام) و سایر ائمّۀ هدیٰ(علیهم السلام) میباشد که امری مستحب بوده و به آن تأکید زیادی شده است.
همچنین، شایسته است مؤمنین و مؤمنات، ایّام مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) را ایّام حزن و اندوه خویش و خانوادهشان قرار دهند و از نمادها و مظاهر حزن استفاده کنند و از استعمال نمادها و مظاهر سرور اجتناب نمایند، که شیعیان با حزن اهل بیت(علیهم السلام) محزون میشوند و در شادی آنان شاد میگردند.
ج۲، مسئله ۵۳۲. در مورد قمهزنی در مراسم عزاداری، نفیاً و إثباتاً اظهارنظر نمیکنیم، مؤمنین میتوانند در این مسأله از مرجع تقلید جامع الشرایط دیگری با رعایت الأعلم فالأعلم تقلید نمایند.
ج۲، مسئله ۵۳۳. برهنه شدن مردان در عزاداریها برای سینهزنی یا زنجیر زنی به خودی خود[۳] اشکال ندارد؛ ولی نگاه کردن زنان به اندام برهنه مردان یا به تصاویر مربوط به آن، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
ج۲، مسئله ۵۳۴. نکاتی که در مورد مداحی و مرثیهخوانی باید مورد توجّه قرار گیرد، از قرار ذیل است:
۱. به صورت غنایی نباشد (بنا بر احتیاط واجب) که توضیح آن در مسألۀ «۳۹۷» بیان شد.
۲. محتوای آن مشتمل بر دروغ، قول به غیر علم یا حجّت، اشعار یا مطالب غلوّ آمیز[۴] نباشد.
۳. محتوا و همین طور کیفیّت مداحی یا مرثیهخوانی و حواشی آن، موجب هتک و وهن نسبت به مجالس اهل بیت(علیهم السلام) و مقام شامخ آن بزرگواران نباشد.
۴. مداحی یا مرثیهخوانی بانوان، چنانچه با تلطیف و ترقیق صدا یا مانند آن همراه است طوری که عادةً موجب تهییج شنونده میشود، لازم است از رساندن صدا به نامحرم پرهیز گردد.
شایسته است در مدح و مرثیۀ معصومین(علیهم السلام) ، از بهترین و رساترین مدایح و مراثی که شامل محتوای صحیح و اقتباس از آیات قرآن و احادیث است استفاده شود و دیگران را نیز بر رعایت این امر تشویق و ترغیب نمایند.
ج۲، مسئله ۵۳۵. اگر سخن یا واقعهای به معصوم(علیه السلام) نسبت داده میشود، باید مستند به منبع صحیحی باشد.
بنابراین، در مواردی که صدور آن از معصوم(علیه السلام) مشکوک است و به دلیل معتبر ثابت نشده، ولی کذب بودن آن نیز معلوم نیست، چنانچه از دیگری نقل شود، اشکال ندارد، مانند اینکه انسان آن را به کتاب یا شخصی که از او شنیده، نسبت دهد یا بهطور احتمال و اینکه نقل شده یا گفتهاند آن را بیان کند.
بهطور کلّی، شایسته است سعـیشود با مراجعه به کتب معتبر و مقاتل مورد قبول علما، از نوحــهها و مدّاحیهای متقن و صحیح استفاده شود.
ج۲، مسئله ۵۳۶. زبان حال به صورت شعر یا نثر، چنانچه منافی با شأن و مقام معصوم(علیه السلام) نبوده و متناسب با اقتضای حال آن معصوم(علیه السلام) باشد[۵] و زبان حال بودن آن – هرچند با قرائن و شواهد – معلوم باشد، اشکال ندارد.
ج۲، مسئله ۵۳۷. ریا در عزاداری و اقامۀ مجالس حسینی و مانند آن جایز نیست و شؤون مرتبط با حضرت ابا عبداللّه الحسین(علیه السلام) نسبت به سایر شؤون، سزاوارتر به رعایت قصد قربت است؛
ولی تظاهر به حزن و عزا (مثل حالت تباکی) به قصد قربت، ریا محسوب نمیشود، بلکه رجحان دارد و مطلوب است.
ج۲، مسئله ۵۳۸. استعمال نی و مانند آن در مجالس سوگواری و عزاداری اگر به صورت لهوی باشد جایز نیست و در مواردی که کیفیّت نواختن غیر لهوی است، در صورتی که با شأن و منزلت عزاداری و سوگواری اهل بیت(علیهم السلام) ناسازگار باشد و هتک عزاداری محسوب شود، باید از آن اجتناب شود.
شایسته است مؤمنین و شیعیان مخلص اهل ولاء در ترویج شعائر حسینی و برگزاری مراسم عزاداری، طوری که معهود و معروف بین طائفۀ بر حقّ شیعۀ امامیّه است عمل نمایند و از سیرهای که از سلف صالح در مورد عزاداری اهل بیت(علیهم السلام) رسیده، پیروی نمایند.
ج۲، مسئله ۵۳۹. کف زدن به صورتی که معمولاً جهت تشویق و تأیید و مانند اینها انجام میگیرد مانعی ندارد و امّا کف زنی به خودی خود، به صورتی که دارای نظم خاص و مناسب مجالس لهو و لعب است، شایستۀ اماکن مقدّسه مثل مسجد و حسینیّه و نیز مجالس اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) نمیباشد؛ بلکه اگر موجب وهن و بیاحترامی باشد، جایز نیست.[۶]
عید سعید غدیر
ج۲، مسئله ۵۴۰. عید غدیر یکی از بزرگترین و مهمترین عیدهای مسلمانان است؛ بلکه بر اساس روایات متعدّدی که در این زمینه نقل شده، این عید با فضیلتترین اعیاد میباشد؛
در چنین روزی (۱۸ ذی الحجّه سال ۱۰ هجری قمری) پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در آخرین روزهای عمر شریف خویش، در حضور جمعیّت زیاد مسلمانان در بازگشت از آخرین حجّ خود، به امر خداوند متعال بهطور رسمی حضرت علیّ بن ابیطالب(علیه السلام) را به عنوان «خلیفه و جانشین بلافصل» و همین طور «مولا و سرپرست و صاحب اختیار مردم» منصوب فرمودند.[۷]
ج۲، مسئله ۵۴۱. بزرگداشت عید غدیر در سیرۀ معصومین(علیهم السلام) جایگاه خاصّی داشته و آن بزرگواران تأکید زیادی نسبت به برپایی باشکوه این عید داشتهاند و سزاوار است مؤمنین، علاوه بر بازگویی و انتقال معارف غدیر و ولایت امیر المؤمنین(علیه السلام) در این ایّام، در تعظیم و تکریم آن با برگزاری مراسم و رعایت سایر آدابی که برای روز غدیر سفارش شده، اهتمام ورزند.
برخی از آدابی که برای عید غدیر در روایات نقل شده، عبارتند از:
«حمد و شکر خداوند متعال بر نعمت ولایت»، «روزه»، «غسل»، «نماز»، «زیارت امیر المؤمنین(علیه السلام) »، «دعا و درخواست حاجت»، «ذکر فضائل و مناقب حضرت امیر المؤمنین(علیه السلام) »، «صلوات فراوان بر محمّد و آل محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) »، «بیزاری از دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) »، «تبریک و تهنیت گفتن»، «پوشیدن پاکیزهترین و فاخرترین لباس»، «عطر زدن»، «سرور و شادمانی و تبسّم و لبخند به روی مؤمنین»، «دید و بازدید»، «هدیه دادن»، «برپایی جشن»، «انفاق»، «اطعام»، «افطاری دادن به روزهداران»، «توسعۀ زندگی بر خانواده و برادران دینی»، «نیکی و احسان»، «انفاق و کمک به نیازمندان»، «برآوردن حوائج مؤمنین».
چند مسألۀ متفرّقه در مورد بعضی از معروفها و منکرهای دیگر
ج۲، مسئله ۵۴۲. بر پایی مجلس عقد یا عروسی در روزها و شبهای شهادت ائمّۀ معصومین(علیهم السلام) و راهاندازی کاروانهای شادی، در صورتی که موجب هتک حرمت این ایّام و مناسبتها شود، جایز نیست.
ج۲، مسئله ۵۴۳. گرفتن جشن تولّد برای خود یا دیگری، اگر همراه با عمل و رفتار خلافی نباشد، اشکال ندارد؛ ولی بهتر است انسان هنگام تولّد خود را، موقعیّتی برای محاسبۀ نفس و اعمال خویش قرار دهد.
ج۲، مسئله ۵۴۴. استمناء و خود ارضایی، حرام است چه با دست باشد یا با نگاه به فیلم یا عکس یا تخیّل و مانند آن و فرقی بین زن و مرد نیست. همین طور، اقدام به لذّتهای جنسی دیگر – هرچند به حدّ انزال منی نرسد – که از طریق اموری همچون نگاه به نامحرم یا تصاویر مهیّج شهوت حاصل میشود، حرام میباشد. البتّه استمتاعات بین زن و شوهر نسبت به یکدیگر جایز است، هرچند موجب انزال منی گردد.
ج۲، مسئله ۵۴۵. استفاده از علامت سیادت برای کسی که سیّد نیست یا تنها مادرش سیّده است، محلّ اشکال میباشد و احتیاط لازم در ترک آن است؛ بلکه اگر فرد مذکور امر را بر دیگران مشتبه نماید و بدین سبب خود را برخلاف واقع، سیّد یا سیّد از ناحیۀ پدر معرّفی نماید، جایز نیست.
ج۲، مسئله ۵۴۶. اگر فردی ادّعای ارتباط خاص با حضرت حجّت(عجل الله تعالی) در زمان غیبت آن بزرگوار نماید، دیگران موظّفاند او را تصدیق نکرده و بر آن ترتیب آثار ندهند. همچنین، تعیین وقت خاص برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی) به هیچ وجه صحیح نیست.
همین طور، تطبیق وقایعی که در روایات به عنوان علایم ظهور نقل شده بر شخص خاص یا مورد معیّن، غالباً مبنی بر حدس و گمان است و حجیّت شرعی ندارد و گاه از قبیل گفتار بدون علم یا حجّت میباشد که از جمله محرّمات و گناهان میباشد.
ج۲، مسئله ۵۴۷. ذکر نام مبارک حضرت ولیّ اللّه الأعظم صاحب الزمان(عجل الله تعالی) به اسم خاصّ آن حضرت «محمّد» یا «محمّد بن الحسن العسکریّ» در محافل، مجالس و مجامع عمومی اشکال ندارد، و روایاتی که از این امر نهی نموده، شامل زمان معاصر نمیشود.
ج۲، مسئله ۵۴۸. از زمان بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و عصر ائمّۀ هدیٰ(علیهم السلام) تا زمان معاصر، همواره مسجد پایگاه اقامۀ نماز و شعائر دینی و تبلیغ معارف اسلامی بوده است و به حضور در آن ترغیب و تشویق شده است و خانقاه در نزد معصومین(علیهم السلام) ، اساس و جایگاهی نداشته است.
بنابراین، باید از حضور در اماکنی که موجب گمراهی و انحراف فرد از عقاید حقّۀ شیعه شده یا موجب سستی او در عمل به واجبات الهی و ترک محرّمات میشود اجتناب شود.
ج۲، مسئله ۵۴۹. رفاقت و معاشرت با اشخاص مسلمان یا کافر یا فرقههای ضالّه مانند بهائیّت که موجب گمراهی انسان از عقاید حقّۀ شیعه شده یا زمینۀ انحراف وی را در اصول و فروع دین و مذهب به وجود میآورند جایز نیست و شرکت در جلساتی که موجب میشود انسان در معرض ابتلا به حرام قرار گیرد جایز نیست و اگر اجتناب از ابتلا به حرام، متوقّف بر قطع ارتباط با جلسات مذکور باشد، این کار لازم است.
ج۲، مسئله ۵۵۰. ورزشهای رزمی، بُکس (مشتزنی)، شمشیرزنی و مانند آن، چنانچه موجب خطر جانی یا ضرر شدید (ضرر فوقالعاده و مهمّ) مانند نقص اعضا نباشد، اشکال ندارد، وگرنه جایز نیست.
ج۲، مسئله ۵۵۱. پول رایج که به صورت اسکناس در دست عموم مردم در گردش است، از جهتی نوعی سرمایۀ ملّی است؛ لذا مناسب است در حفظ و نگهداری آن دقّت شود و از نقّاشی کردن و نوشتن روی اسکناسها، پاره کردن، سوراخ کردن، مچاله کردن آنها و مانند آن پرهیز شود تا دیرتر دچار استهلاک و کهنگی گردد؛ علاوه بر آن، رعایت این امر موجب کاهش هزینههای چاپ اسکناس میگردد.[۸]
[۲] . مانند نقص یا از کار افتادن اعضا یا از بین رفتن برخی از حواس مثل نابینایی.
[۳] . با صرف نظر از عناوین دیگر.
[۴] . مانند من حسین اللّهیام؛ علیّ اللّهیام که زمینۀ سوء تفاهم یا سوء استفاده نسبت به مکتب تشیّع را فراهم مینماید
[۵] . یعنی حال امام(علیه السلام) مثلاً در آن وقت طوری بوده که ترجمان آن، این کلمات یا این اشعار باشد
[۶] . بهطور کلّی در مراسم موالید ائمّۀ طاهرین(علیهم السلام)، مناسب است به ذکر مدائح ائمّه(علیهم السلام) و نیز یادآوری فضائل آن بزرگواران که موجب تشدید محبّت و ولاء و در نتیجه، تکمیل معرفت نسبت به آن حضرات‰ خواهد شد پرداخت و از آنجا که در طول تاریخ اسلام و تشیّع، شعار مسلمانان ذکر صلوات و مانند آن بوده است، خصوصاً در مجالسی که به نام و یاد ائمّۀ هدیٰ(علیهم السلام) برگزار میشده، لذا مناسب است به جای کف زدن با همان شعارهای مذهبی و سنّتی مثل فرستادن صلوات و مانند آن، مجالس و محافل خود را معطّر و منوّر نموده و بر شکوه و عظمت این مجالس بیفزاییم.
[۷] . بر اساس برخی از روایات که سخنان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در غدیر را نقل کردهاند، آن حضرت(علیهم السلام) در خطبۀ غدیر، علاوه بر معرّفی و نصب امیر المؤمنین(علیه السلام) و بیان فضائل فراوان دیگر حضرت امام علیّ بن ابی طالب(علیه السلام) ، یازده امام بعد از ایشان(علیهم السلام) را هم معرّفی نموده و در خصوص امام عصر حضرت مهدیّ (عجل الله تعالی) جملات ویژهای ابراز داشته و برخی معارف دیگر را نیز بیان فرمودند
[۸] . بلکه اگر در این زمینه قانون و مقرّراتی باشد، تخلّف از آن اجازه داده نشده و مورد رخصت نیست