[۱۳۸۵] [۱۳۸۶] [۱۳۸۷] [۱۳۸۸] [۱۳۸۹] [۱۳۹۰] [۱۳۹۱] [۱۳۹۲] [۱۳۹۳] [۱۳۹۴] [۱۳۹۵] [۱۳۹۶] [۱۳۹۷] [۱۳۹۸] [۱۳۹۹] [۱۴۰۰] [۱۴۰۱] [۱۴۰۲] [۱۴۰۳] [۱۴۰۴] [۱۴۰۵] [۱۴۰۶] [۱۴۰۷] [۱۴۰۸] [۱۴۰۹] [۱۴۱۰] [۱۴۱۱] [۱۴۱۲] [۱۴۱۳] [۱۴۱۴] [۱۴۱۵] [۱۴۱۶] [۱۴۱۷] [۱۴۱۸] [۱۴۱۹] [۱۴۲۰] [۱۴۲۱] [۱۴۲۲] [۱۴۲۳] [۱۴۲۴] [۱۴۲۵] [۱۴۲۶] [۱۴۲۷] [۱۴۲۸]
ب. خوراکیها (غیر حیوانات)
ج۲، مسئله ۱۳۸۵. از میان اشیاء و فرآوردههای غیر حیوانی، بعضی از چیزها حرام محسوب میشود که از جملۀ آنها موارد ذیل است:
- ۱. خون؛
- ۲. شراب و چیزهای مست کننده و فقّاع و آب انگور جوشیده؛
- ۳. سایر اشیای نجس؛
- ۴. گل و خاک و شن و سنگریزه (بنا بر فتوا یا احتیاط واجب)؛
- ۵. اشیاء مضرّ؛
- ۶. خبائث؛
- ۷. اموال دیگران.
توضیح این موارد در مسائل بعد ذکر میشود.
۱. خون
ج۲، مسئله ۱۳۸۶. خوردن خون – هرچند پاک باشد – حرام است؛[۱] به نمونههایی از آن در موارد ذیل اشاره میشود:
الف. خون باقیمانده در ذبیحه: اگر حیوان حلال گوشتی ذبح شرعی شود و خون به مقدار متعارف از بدنش خارج گردد، خون باقیمانده در اعضای بدنش پاک است، ولی خوردن آن حرام میباشد؛[۲] مگر آنکه در خوردنیها – مانند آب گوشت – از بین رفته و مستهلک شود یا آنکه عرفاً جزئی از بافت گوشت، جگر و مانند آن محسوب شود.
بنابراین، خوردن خون لختۀ موجود در گوشت، جگر و نیز خوردن خونابه در صورتی که عرفاً صدق خون نماید جایز نیست؛ ولی اگر خون مثلاً هنگام طبخ غذا یا جوشاندن قلم گاو، گوسفند یا شتر جهت تهیّه آب قلم یا بعد از چرخ کردن با گوشت عرفاً مستهلک شده و از بین رفته به حساب آید، خوردن غذا یا آب قلم یا گوشت چرخ کردۀ مذکور حلال خواهد بود.
همین طور، خوردن خون اندک موجود در مویرگها و مانند آنکه عرفاً تابع گوشت یا جگر و جزء بافت آن محسوب میشود و دارای وجود عرفی مشخّص و متمایزی نیست، به همراه گوشت یا جگر اشکال ندارد.
ب. خون داخل تخم مرغ یا سایر پرندگان حلال گوشت: خونی که داخل تخم مرغ میباشد، پاک است ولی خوردن آن حرام میباشد.
بنابراین، اگر ذرّۀ خون را بردارند یا خون را در تخم مرغ مخلوط کنند که در آن عرفاً از بین رفته و مستهلک شود، خوردن تخم مرغ مانعی ندارد، هرچند احتیاط مستحب آن است که از خوردن زردۀ تخم مرغی که ذرّۀ خون در آن باشد، اجتناب شود.[۳]
ج. خون لثه و مانند آن: خونى که از لثه و اجزای داخل دهان بیرون مىآید، نجس[۴] و فرو بردن آن حرام است و اگر با آب دهان یا غذا و مانند آن در دهان مستهلک شود فرو بردن آن جایز است و تطهیر داخل دهان با مضمضه و مانند آن واجب نیست.
۲. شراب و چیزهای مست کننده و فقّاع و آب انگور جوشیده
ج۲، مسئله ۱۳۸۷. حرام بودن آشامیدن شراب، از ضروریّات دین است و در روایات، از بزرگترین گناهان شمرده شده است و اگر کسى آن را حلال بداند، در صورتى که ملتفت باشد که لازمۀ حلال دانستن آن، تکذیب رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) مىباشد، حکم به کفر او میشود.
خداوند متعال در قرآن کریم نسبت به شراب میفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید، شراب و قمار و بتها و ازلام (نوع خاصّی از بختآزمایى) پلید و از عمل شیطانند، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید؛ شیـــطان میخواهــد به وسیــلۀ شراب و قمار در میان شما عداوت و دشمنی ایجاد کند و از ذکر خدا و نماز باز دارد…».[۵]
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمودند «شراب، ریشۀ بدیها (أمّ الخبائث) و سرچشمۀ هر شرّی است و کسى که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهى باک ندارد و آن را مرتکب میشود و احترام هیچ کس را نگه نمیدارد و حقّ خویشان نزدیک را رعایت نمیکند و قطع رحم مینماید و از زشتیهاى آشکار روی نمیگرداند و آن را انجام میدهد، انسان مست افسارش به دست شیطان است، اگر به او دستور دهد براى بت سجده نماید خواهد کرد و به هر کجا میخواهد او را میبرد».[۶]
از امام صادق روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «هر مسکری (مست کنندهای)حرام است و آنچه زیاد آن مسکر است، خوردن کم آن نیز حرام است».[۷]
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد، به خدا سوگند او بر من در حوض کوثر وارد نمیشود؛ شفاعت من به کسی که مسکر مینوشد نمیرسد، به خدا سوگند او بر من در حوض کوثر وارد نمیشود».[۸]
ج۲، مسئله ۱۳۸۸. آشامیدن شراب انگور و سایر مسکرات – چه جامد و چه مایع – حرام میباشد، هرچند فرد آن قدر کم بیاشامد که مست نشود و نیز «فُقّاع» که غالباً از جو گرفته میشود و موجب درجۀ خفیفی از مستی است، خوردن آن حرام است؛
امّا آب جو که برای خواصّ طبّی از جو میگیرند و به آن «ماء الشعیر» میگویند و موجب هیچ گونه مستی نیست، خوردن آن حلال میباشد.
ج۲، مسئله ۱۳۸۹. اگر خوردن یا آشامیدن شیئی به مقدار زیاد موجب مستی – هرچند در حدّ خیلی خفیف – شود، تناول آن شیء هرچند به مقدار اندک که موجب مستی نشود حرام است.
ج۲، مسئله ۱۳۹۰. غذا خوردن یا آشامیدن از سفره یا میزی که در آن شراب یا مسکرات مینوشند، حرام است، هرچند آن غذا و آشامیدنی حلال و مباح باشد. همچنین، نشستن بر سر چنین سفره یا میزی بنابر احتیاط واجب، حرام است.
ج۲، مسئله ۱۳۹۱. اگر آب انگور به جوش آید – خواه به خودی خود جوش آید یا به سبب پختن یا به سبب آفتاب و مانند آن – خوردن آن حرام میشود و بنابر احتیاط واجب، آب درون دانۀ انگور نیز حکم آب انگور را دارد؛
امّا غوره، خرما، مویز و کشمش یا آب آنها حکم آب انگور را ندارد. بنابراین، اگر جوش بیایند، پاک و خوردن آنها حلال است؛ مگر آنکه مسکر و مست کننده باشد.[۹]
ج۲، مسئله ۱۳۹۲. تبخیر شدن دو سوّم آب انگور[۱۰] که موجب حلال شدن آن میگردد،[۱۱] به یکی از روشهای زیر ثابت میشود:
۱. خود انسان یقین یا از راه معقول اطمینان کند که دو قسمت آن تبخیر شده است.
۲. دو مرد عادل شهادت دهند که دو قسمت آن تبخیر شده است؛ البتّه باید شهادت آنان مستند به حسّ باشد نه حدس و گمان؛ مثلاً بگویند: «خودمان دیدهایم که دو قسمت آن تبخیر شده است» و احتیاط واجب آن است که به شهادت یک مرد عادل اکتفا نشود، مگر آنکه موجب اطمینان گردد.
۳. در اختیار مسلمان باشد و او خبر دهد که دو قسمت آن تبخیر شده است؛ البتّه به شرط آنکه وی از کسانی نباشد که آب انگور جوشیده را قبل از تبخیر شدن دو قسمت آن، میآشامند.
ج۲، مسئله ۱۳۹۳. اگر آب انگور چه قبل از جوش آمدن و چه بعد از آن با آب مخلوط شود، برای حلال شدن آن کافی است دو سوم مجموع آن تبخیر شود.
بنابراین، اگر آب انگور قبل از تبخیر شدن دو سوّم آن بر اثر جوشاندن غلیظ شود و جوشیدن بیشتر، موجب سوختنش میشود، میتوان مقداری آب به آن اضافه کرد تا رقیق شود، که در این صورت برای حلال شدن آن، کافی است دو سوّم مجموع آن تبخیر شود.
ج۲، مسئله ۱۳۹۴. اگر آب انگور جوشانده شود، ولی قبل از تبخیر شدن دو سوّم آن تبدیل به شیرۀ انگور گردد، بنابر احتیاط لازم حلال نمیشود و میتوان برای حلال شدن آن به روشی که در مسألۀ قبل ذکر شد، عمل نمود.
ج۲، مسئله ۱۳۹۵. اگر چیزهایى مانند کدوى حلوایى، گلابى، سیب و غیر آنها به آب انگور جوشیده قبل از آنکه دو سوم آن تبخیر شود، اضافه گردد، در صورتی که آب انگور به داخل این اشیاء نفوذ میکند، برای حلال شدن آنها باید دو سوّم آنچه که به درونشان نفوذ کرده، تبخیر شود و تبخیر شدن دو سوّم آب انگور داخل ظرف به تنهایی، موجب حلال شدن آنها نمیشود.
خوردن خوراکیها، آشامیدنیها و داروهای دارای اندکی الکل
ج۲، مسئله ۱۳۹۶. خوردن و آشامیدن خوراکیها، آشامیدنیها و داروهایی که حاوی مقدار اندکی الکل مست کننده است، طوری که عرفاً از بین رفته و مستهلک محسوب میشود، چنانچه نجس بودن الکل آن ثابت نباشد،[۱۲] اشکال ندارد.
شایان ذکر است، منظور از استهلاک، معدوم شدن عرفی آن از نظر کمّی و کیفی است؛ به این صورت که الکل به کار رفته در خوردنی یا آشامیدنی، عرفاً از بین رفته به حساب آید، هرچند به دقّت علمی ذرّات یا مولکولهای آن موجود باشد. بنابراین، در تحقّق استهلاک، علاوه بر کمی مقدار الکل به کار رفته در اشیای مذکور، شرط است که آثار الکل در آنها محسوس نباشد، وگرنه انحلال مذکور، استهلاک محسوب نمیشود.
خوردن مواد خوراکی یا آشامیدنی دارای عصارۀ مالت
ج۲، مسئله ۱۳۹۷. «عصارۀ مالت جو»[۱۳] از قبیل آب جوی حرام (فقّاع) نیست و نجس نمیباشد؛
البتّه گاهی بر اثر تغییرات شیمیایی در فن آوری آن[۱۴] مادهای مسکر محسوب میشود که در این صورت خوردن عصارۀ مالت و خوردنیها و آشامیدنیهایی که دارای عصارۀ مالت باشد جایز نیست؛ مگر آنکه عصارۀ مذکور در آن عرفاً از بین رفته و مستهلک محسوب شود؛ توضیح معنای استهـلاک در مسألۀ قبل بیان شد.[۱۵]
۳. سایر اشیای نجس
ج۲، مسئله ۱۳۹۸. خوردن و آشامیدن عین نجس و چیزهایی که نجس شدهاند، مثل غذای متنجّس حرام است.[۱۶]
ج۲، مسئله ۱۳۹۹. خوردن مردار (میته) حرام است، هرچند مربوط به حیوانی – مانند ماهی – باشد که خون جهنده ندارد و میتۀ آن پاک است. همین طور، خوردن اجزای بدن مردار حرام است و از این حکم، شیر داخل پستان[۱۷] و پنیر مایه و تخم مرغ که پوسته روی آن تشکیل شده هرچند سفت نشده باشد، در صورتی که مربوط به حیوان حلال گوشت باشد، استثنا میشود.[۱۸]
ج۲، مسئله ۱۴۰۰. اجزای بدون روح مردار حلال گوشت – مانند استخوان، شاخ، ناخن – هرچند دارای خون جهنده باشد پاک محسوب میشوند؛ ولی خوردن آنها محلّ اشکال است و بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
۴. گِل، خاک، شن، سنگریزه
ج۲، مسئله ۱۴۰۱. خوردن انواع گِل و کلوخ حرام است و نیز خوردن خاک، شن و سنگریزه (رَمل) بنابر احتیاط واجب، حرام میباشد؛
ولی خوردن سنگ در صورتى که سنگریزه و شن (رمل) به آن نگویند حلال است؛ مگر آنکه برای بدن ضرر شدید (فوقالعاده و مهمّ) داشته باشد.
ج۲، مسئله ۱۴۰۲. خوردن گِل ارمنی و داغستانی و غیر آن برای معالجۀ بیماری، در صورتی که درمان منحصر به آن باشد، اشکال ندارد، وگرنه جایز نیست.
ج۲، مسئله ۱۴۰۳. اگر همراه گندم و جو و سایر حبوبات، اندکی خاک باشد که هنگام آرد کردن در آن عرفاً از بین رفته و مستهلک محسوب میشود، خوردن آرد یا خمیر یا نانی که از آن تهیّه شده اشکال ندارد.
همچنین، خوردن میوه و مانند آنکه رویش مقداری خاک یا گرد و غبار وجود دارد و به قدری کم است که مردم نمیگویند خاک میخورد، اشکال ندارد.
ج۲، مسئله ۱۴۰۴. خاک یا گِل که با آب مخلوط شده، اگر مقدارش به قدری کم است که آب را مضاف نکرده و مردم همچنان به آن، آب میگویند خوردن آن اشکال ندارد؛ البتّه اگر در آب طعم خاک محسوس باشد، احتیاط مستحب است از آشامیدن آن اجتناب شود.
خوردن تربت امام حسین و سایر معصومین(علیهم السلام)
ج۲، مسئله ۱۴۰۵. خوردن تربت حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام) ، با وجود سه شرط جایز است:[۱۹]
۱. براى شفا خورده شود؛
۲. بیش از مقدار یک نخود متوسط نباشد؛
۳. یقین یا از راه معقول اطمینان حاصل شود یا بیّنه – دو مرد عادل – شهادت دهند که تربت مربوط به قبر مطهّر آن حضرت(علیه السلام) یا نزدیک آن میباشد، طوری که عرف آن را ملحق به قبر مطهّر بداند و احتیاط واجب آن است که از خوردن تربت خارج از محدودۀ مذکور اجتناب گردد.
ج۲، مسئله ۱۴۰۶. خوردن تربت حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و سایر ائمّۀ طاهرین(علیهم السلام) ، هرچند براى شفا باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
شایان ذکر است، برای استفاده از تربت مشاهد مشرّفۀ مذکور و نیز تربت حضرت امام حسین(علیه السلام) (که از مکانی غیر از محدودۀ مذکور در مسألۀ «۱۴۰۵» به دست آمده است)، میتوان آن را در مقدارى از آب و مانند آن حلّ نمایند، طوری که در آن عرفاً از بین رفته و مستهلک محسوب شود، سپس آن را بیاشامند.
۵. اشیای مضرّ
ج۲، مسئله ۱۴۰۷. خوردن و آشامیدن هر چیزى یا انجام هر کاری که موجب هلاکت یا ضرر و زیان شدید (ضرر فوقالعاده و مهمّ) برای بدن شود، مثل نقص اعضا یا از بین رفتن بعضی از حواسّ،[۲۰] حرام است.[۲۱]
ج۲، مسئله ۱۴۰۹. اگر انسان احتمال دهد خوردن یا آشامیدن چیزی یا انجام کاری برای او ضرر شدید (ضرر فوقالعاده و مهمّ) دارد – هرچند در آینده – چنانچه احتمال مذکور قابل توجّه و عقلایی باشد، طوری که چنین احتمالی موجب ترس و نگرانی شود،[۲۲] خوردن و آشامیدن آن شیء یا انجام آن کار حرام است و لازم نیست یقین یا اطمینان به ضرر حاصل شود.
ج۲، مسئله ۱۴۰۹. خوردن نان و غذای سوخته مثل برنج، نخود، سیب زمینى، گوشت و مانند آن، که گاهى در تنور یا دیگ یا روى آتش مىسوزد، جایز است؛ مگر آنکه برای شخص ضرر شدید (ضرر فوقالعاده و مهمّ) داشته باشد.
۶. خباثات
ج۲، مسئله ۱۴۱۰. خوردن هر چیزی که عرفاً جزء «خبائث» باشد – یعنى اشیایی که طبع انسان از آنها متنفرّ است – از قبیل چرک و کثافتهاى بدن و زخم انسان و حیوانات و مانند آن حرام است.
ج۲، مسئله ۱۴۱۱. فرو بردن اخلاط سر و سینه که از مجاری داخلی وارد فضای دهان شده، حرام نیست.
۷. اموال دیگران
ج۲، مسئله ۱۴۱۲. خوردن اموال دیگران و هر نوع تصرّف دیگری بدون رضایت آنان حرام است و از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: «کسى که از غذایى که به آن دعوت نشده بخورد، در حقیقت پارهاى از آتش را خورده است».[۲۳]
ج۲، مسئله ۱۴۱۳. اگر شخصی غذایی را به انسان تعارف کند، خوردن آن جایز است، هرچند اطمینان به رضایت قلبی وی وجود نداشته باشد؛
ولی اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد که صاحب غذا قلباً راضی نیست، هرچند به زبان ابراز رضایت کند، نمیتواند از آن غذا استفاده نماید.
خوردن و آشامیدن از منزل کسانی که در آیۀ مبارکۀ سورۀ نور ذکر شده
ج۲، مسئله ۱۴۱۴. خوردن و آشامیدن مواد غذایی (خوردنیها و آشامیدنیها) در منزل افراد ذیل – که در سورۀ مبارکۀ نور آیه ۶۱ ذکر شده – بدون اجازۀ آنها – با شرایطی که خواهد آمد – جایز است:
- ۱. پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ، هرچه بالا روند؛
- ۲. فرزند و نوه، هرچه پایین رود؛
- ۳. برادر و خواهر؛
- ۴. عمو و عمّه؛
- ۵. دایى و خاله؛[۲۴]
- ۶. رفیق و دوست.
حکم مذکور، در مورد زن نسبت به منزل شوهر و در مورد وکیل نسبت به منزل موکّل خویش که حفظ منزل و امور مربوط به آن را به او سپرده است نیز جاری میباشد.[۲۵]
ج۲، مسئله ۱۴۱۵. حکم مذکور در مسألۀ قبل، دارای شرایط ذیل میباشد:
۱. انسان احتمال عقلایی دهد که صاحب منزل راضی است. بنابراین، اگر بداند راضی نیست، نمیتواند از مواد غذایی منزل استفاده کند.
۲. بنابر احتیاط لازم، شخص فقط از غذاها و میوهها و نوشیدنیهای متعارف استفاده کند و از خوراکیها و آشامیدنیهای گران قیمت که معمولاً برای میهمانیها و مواقع خاص نگهداری میشود، پرهیز نماید.
ج۲، مسئله ۱۴۱۶. حکم ذکر شده در مسألۀ «۱۴۱۴»، فقط شامل آنچه در «منزل» افراد مذکور است میباشد.
بنابراین، انسان نمیتواند از مغازۀ آنان یا باغ و مانند آن چیزی بخورد یا بیاشامد و نیز حقّ برداشتن پول و مانند آن برای تهیّۀ مواد خوراکی یا آشامیدنی ندارد و تصرّفات مذکور نیاز به اجازۀ آنان یا احراز رضایتشان از طریق معتبری مانند یقین یا اطمینان به راضی بودن آنان دارد.
حقّ المارّه
ج۲، مسئله ۱۴۱۷. اگر انسان از کنار درخت یا زراعتی عبور کند، با چند شرط میتواند در همان مکان از میوه یا محصول آن بخورد، هرچند خوردن آن ضروری نباشد یا از همان ابتدا به قصد خوردن میوه یا محصولات دیگر از آن مسیر آمده باشد:
۱. به باغ، زمین زراعی، درختان و شاخههای آنها، میوهها و غیر آن، آسیب و خسارت وارد نکند.
۲. بنابر احتیاط لازم، باغ یا زراعت، دیوار یا حصار و مانند آن نداشته باشد.
۳. بنابر احتیاط لازم، گمان به نارضایتی مالک نداشته باشد.
۴. بنابر احتیاط لازم، مالک آن، فرد محجور مثل بچّۀ نابالغ یا دیوانه نباشد.[۲۶]
شایان ذکر است، انسان حقّ ندارد میوه یا محصول را با خود ببرد که در این صورت، مقداری را که به همراه خود برده حرام، ولی آنچه را خورده است حلال میباشد.
ج۲، مسئله ۱۴۱۸. درخت میوهاى که شاخۀ آن از دیوار باغ یا منزل بیرون آمده، اگر انسان نداند صاحبش راضى است یا نه، نمىتواند از میوۀ آن بخورد، هرچند میوه در بیرون منزل یا باغ روى زمین ریخته باشد؛
مگر آنکه نشانه و قرینهای باشد بر اینکه صاحبش از میوههای ریخته شده اعراض کرده یا رضایت وی از راه معتبر دیگری، احراز گردد.
ج۲، مسئله ۱۴۱۹. خوردن از میوۀ درختانی که در خیابانها یا باغها و پارکهای عمومی توسط نهادها و بخشهای دولتی کاشته شدهاند، اگر از آن منع نشده است، اشکال ندارد.[۲۷]
مواردی که خوردن اشیای حرام، جایز میشود
ج۲، مسئله ۱۴۲۰. خوردن و آشامیدن اشیای حرام در حال اضطرار[۲۸] یا اکراه[۲۹] به مقدار ضرورت – نه بیشتر[۳۰] – در صورتی که فرد غیر از استفاده از حرام چارۀ دیگری نداشته باشد، جایز است.[۳۱]
برخی از موارد اضطرار عبارتند از:
۱. جان خود شخص یا فرد مسلمان دیگر در خطر باشد؛ مثلاً در موقعیّتی قرار گیرد که به جز غذای حرام چیز دیگری نیست و اگر نخورد، از گرسنگی میمیرد، یا زن حامله براى حفظ جنین یا زن شیرده براى حفظ نوزادش ناچار باشد غذای حرام را بخورد.
۲. انسان در معرض گرسنگی یا تشنگی قرار گیرد، به گونهای که معمولاً غیر قابل تحمّل و موجب حَرَج باشد.
۳. فرد ترس مبتلا شدن به بیماری یا ضرر شدیدی داشته باشد که معمولاً تحمّل نمیشود.
۴. فرد مریض باشد و بترسد بیماریش طولانی یا شدیدتر گردد ،طوری که معمولاً تحمّل نمیشود.
۵. انسان در مقام تقیّه باشد، به گونهای که اگر اقدام به خوردن یا آشامیدن نکند، جان یا آبرو یا مقدار قابل توجّهی از اموالش به خطر میافتد.
شایان ذکر است، در کلّیۀ موارد فوق چنانچه راه دیگری – غیر استفاده از حرام – وجود داشته باشد، فرد حقّ ندارد مرتکب خوردن یا آشامیدن اشیای حرام گردد.
ج۲، مسئله ۱۴۲۱. اگر انسان مبتلا به بیماری شدیدی باشد که معمولاً تحمّل نمیشود، درمان آن به وسیلۀ شراب (خمر) جایز نیست؛ مگر در صورتی که ترک درمان سبب هلاکت شخص یا مانند آن گردد و تنها راه درمان، آشامیدن شراب باشد، هرچند این امر به سبب اتّفاق نظر عدّهاى از پزشکان حاذق و متدیّن برای فرد ثابت شود؛
در غیر این صورت، فرد بیمار باید بر مشقّت و سختی بیماری صبر نماید، به این امید که خداوند متعال به جهت صبر بنده بر دینداریش، او را شفا و عافیت عنایت فرماید.
اکرام نان و پرهیز از اسراف و تضییع نان و سایر مواد غذایی
ج۲، مسئله ۱۴۲۲. در روایات متعدّدی سفارش به «احترام نان» شده است؛ بعضی از موارد احترام نان که در روایت مذکور است، موارد ذیل میباشد:
- ۱. زیر پا قرار داده نشود؛
- ۲. زیر ظرف غذا و مانند آن گذاشته نشود؛
- ۳. با چاقو بریده نشود؛
- ۴. همانند حیوانات که آن را استشمام میکنند استشمام نشود؛
- ۵. انسان بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر غذای دیگر نشود؛
- ۶. به خردههای نان احترام گذاشته شود.
شایان ذکر است، احترام به نان مصادیق دیگری نیز دارد که تشخیص آنها به نظر عرف بستگی دارد.
ج۲، مسئله ۱۴۲۳. مخلوط کردن نان با اشیایی مثل زباله که عرفاً نوعی اهانت به نعمت الهی محسوب میشود، جایز نیست و باید نانهایی که مورد استفاده نیست، در محلّ دیگری که در معرض هتک نباشد، قرار داده شود.
همچنین، زیر پا رفتن و لگد مال شدن نان در صورتی که عرفاً موجب هتک و بیاحترامی باشد، جایز نیست.
ج۲، مسئله ۱۴۲۴. اسراف و تبذیر در استفاده از نان و مواد غذایی جایز نیست و تضییع کردن تکّهها و خردههای نان، برنج و غذاهای دیگر در صورتی که به اندازهای باشد که استفاده از آن عرفاً ممکن است – هرچند برای تغذیۀ حیوانات – جایز نمیباشد؛
امّا اگر کم و اندک یا کثیف و آلوده باشد، ریختن آن در زبالهدان یا مجاری فاضلاب در صورتی که عرفاً اهانت و بیاحترامی به نعمتهای پروردگار متعال محسوب نشود، اشکال ندارد.
اهمیّت غذای حلال وپرهیز از حرامخواری
در آیین اسلام به پاکی کسب و حلال بودن خوردنیها و آشامیدنیها و پرهیز از حرامخواری اهمیّت ویژهای داده شده،[۳۲] در این باره قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّبا وَلاتَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ»؛[۳۳] اى مردم از آنچه در زمین حلال و پاکیزه است بخورید و به دنبال شیطان نروید که او دشمن آشکار شماست.
«وَ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیِّباً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ»؛[۳۴] و از نعمتهاى حلال و پاکیزهاى که خداوند به شما روزى داده است، بخورید و از (مخالفت) خداوندى که به او ایمان دارید، بپرهیزید.
«یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً إِنّی بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ»؛[۳۵] اى پیامبران، از پاکیزهها بخورید و کار شایسته کنید، که من به آنچه مىکنید دانا هستم.
نقل شده که از امام صادق(علیه السلام) در مورد این آیه سؤال شد، حضرت فرمودند: «منظور از طیّبات، رزق و روزی حلال است».[۳۶]
از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمودند: «هر کس چهل روز حلال بخورد خداوند، متعال قلبش را نورانی نماید».[۳۷]
از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نقل شده که فرمودند: «هر کس غذای حلال بخورد، فرشتهای بالای سرش میایستد و برایش استغفار کند تا از خوردن فارغ شود».[۳۸]
در حدیث نقل شده است که پیشوای متّقیان امیر المؤمنین(علیه السلام) در سفارششان به کمیل فرمودند: «ای کمیل زبان از قلب و دل تراوش کند،[۳۹] و حیات و قوام قلب و دل به خوراک و غذا است، پس نظر کن قلب و جسمت از چه چیز تغذیه میکند که اگر تغذیهات از مال حلال نباشد، خداوند متعال تسبیح و شکرت را قبول نمیکند».[۴۰]
روایت شده که مردی به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) عرض کرد: «یا رسول اللّه(صلی الله علیه وآله وسلم) دوست دارم دعایم مستجاب شود، حضرت فرمودند: خوراکت را پاک گردان و حرام وارد شکمت نکن».[۴۱]
از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) روایت شده که به امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «یا علی، کسی که حرام بخورد دلش تیره میشود و دینش فاسد میگردد و نفسش ضعیف میشود و خداوند متعال دعایش را اجابت نمیکند و عبادتش کم میشود.
یا علی، کسی که از لقمههای شبههناک بخورد، دینش بر او مشتبه شود و دلش تاریک گردد.
یا علی، کسی که حلال بخورد دینش و دلش صفا یابد و اشک چشمانش از خشیّت پروردگار متعال جاری گردد و دعایش مستجاب شود».[۴۲]
آداب غذا خوردن
در متون دینی شیعه، آداب زیادی برای خوردن و آشامیدن ذکر شده که در ادامه به بیان تعدادی از آنها پرداخته میشود.
مستحبات غذا خوردن
ج۲، مسئله ۱۴۲۵. رعایت آداب ذیل در موقع غذا خوردن، برای انسان مستحب شمرده شده است:
۱. پیش از غذا دستها را بشوید و آنها را خشک نکند.
۲. بعد از غذا نیز دستها را بشوید و با دستمال خشک کند.
۳. اگر جمعی بر سر سفره نشستهاند، بهتر است ظرف آبی دور داده شده و همه دستشان را بشویند، بدین صورت که پیش از غذا، اوّل میزبان (صاحب غذا) دست خود را بشوید، بعد کسى که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسى که طرف چپ او نشسته است و بعد از غذا، اوّل کسى که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به میزبان برسد.
۴. روی زمین، متواضعانه بنشیند و غذا بخورد.
۵. میزبان پیش از مهمانان شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد.
۶. اوّل غذا «بِسْمِ اللّه» یا «بِسْمِ اللّهِ الرّحمٰنِ الرّحیٖم» بگوید و اگر سر یک سفره چند نوع غذا باشد، هنگام خوردن هر کدام از آنها نام خداوند متعال را ببرد و کسی که نام خداوند متعال را هنگام شروع به غذا خوردن فراموش کرده، هر موقع یادش آمد، بگوید: «بِسْمِ اللّهِ عَلىٰ أوّله وآخِره».
از جمله دعاهایی که قبل از غذا خوردن روایت شده است، عبارتند از:
الف. «اللَّهُمَّ هَذَا مِنْ مَنِّکَ وَفَضْلِکَ وَعَطَائِکَ، فَبَارِکْ لَنَا فیهِ وَسَوِّغْنَاهُ وَارْزُقْنَا خَلَفاً إِذَا أَکَلْنَاهُ وَرُبَّ مُحْتَاجٍ إِلَیْهِ رَزَقْتَ فَأَحْسَنْتَ، اللَّهُمَّ وَاجْعَلْنَا مِنَ الشَّاکِرینَ».
ب. «اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا نِعْمَةً مَشْکُورَةً تَصِلُ بِهَا نِعْمَةَ الْجَنَّةِ».
ج. «سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ مَا أَحْسَنَ مَا أَثْبَتَّ لَنَا، سُبْحَانَکَ مَا أَکْثَرَ مَا تُعْطینَا، سُبْحَانَکَ مَا أَکْثَرَ مَا تُعَافینَا اللَّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَیْنَا وَعَلىٰ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمیٖنَ».
۷. بعد از غذا و همچنین قبل از شروع به غذا خوردن و بین آن، خداوند متعال را حمد کند.
از جمله حمدهایی که در روایات برای بعد از غذا خوردن نقل شده، موارد ذیل میباشد:
الف. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذی أَطْعَمَنی هٰذَا مِنْ رِزْقِهِ مِنْ غَیْرِ حَوْلٍ مِنّی وَقُوَّةٍ».
ب. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذی حَمَلَنا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ، وَرَزَقَنا مِنَ الطَّیِّباتِ، وَفَضَّلَنا عَلىٰ کَثیرٍ مِنْ خَلْقِهِ تَفْضیلاً».
ج. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذی أَطْعَمَنا وَسَقَانا وَکَفَانا وَأَیَّدَنا وَآوَانا وَأَنْعَمَ عَلَیْنَا وَأَفْضَلُ الْحَمْدِ لِلهِ الَّذی یُطْعِمُ وَلٰا یُطْعَمُ».
د. «اللَّهُمَ أَکْثَرْتَ وَأَطَبْتَ وَبَارَکْتَ فَأَشْبَعْتَ وَأَرْوَیْتَ، الْحَمْدُ لِلهِ الَّذی یُطْعِمُ وَلا یُطْعَمُ».
ه . «اللَّهُمَّ هٰذَا مِنْکَ وَمِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ، اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ».
مهمان برای میزبان چنین دعا نماید:
«اللّهُمَّ أَکْثِرْ خَیْرَهُ، اللّهُمَّ بارِکْ لَهُ فیٖما رَزَقْتَهُ وَیَسِّرْ لَهُ أَنْ یَفْعَلَ مِنْهُ خَیْراً وَقَنِّعْهُ بِما أَعْطَیْتَهُ، وَاجْعَلْنا وَإیّاهُ مِنَ الشاکِریٖنَ».
۸. با دست راست غذا بخورد.
۹. با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد.
۱۰. اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند، هر کسى از غذاى جلوى خودش بخورد.
۱۱. لقمه را کوچک بردارد.
۱۲. غذا را خوب بجود.
۱۳. سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.
۱۴. سعی نماید به جهت احترام غذا و قدرشناسی نسبت به نعمتهای الهی، چیزی از غذا – هرچند اندک – بلا استفاده باقی نماند و این مطلب به اموری محقّق میشود:
الف. باقیماندۀ غذا در دهان – غیر از آنچه با خِلال کردن از لای دندانها خارج میشود – را بخورد.
ب. انگشتها را بمکد یا بلیسد.
ج. داخل ظرف غذا را با لیسیدن و غیر آن پاک کند.
د. مقداری از غذا یا خردههای نان که داخل یا بیرون سفره میریزد را جمع کرده و بخورد؛ ولى در بیابان، جنگل و مانند آن بهتر است آنچه میریزد، براى پرندگان و حیوانات بگذارد.
۱۵. فرد بعد از غذا خِلال[۴۳] نماید؛ البتّه خلال نمودن با چوب ریحان (هر گیاه خوشبو) و شاخۀ انار و نى و برگ درخت خرما مکروه شمرده شده است.
۱۶. بعد از خوردن غذا، به پشت دراز بکشد و پاى راست را روى پای چپ بیندازد.
۱۷. در اوّل غذا و آخر آن، اندکی نمک بخورد، یا اوّل غذا و آخر آن کمی سرکه بیاشامد یا اوّل غذا کمی نمک و آخر آن کمی سرکه بخورد.
۱۸. میوهها و سبزیجات را پیش از خوردن، تمیز بشوید.
۱۹. در خوردن میانهروی نماید و قبل از سیر شدن دست از غذا خوردن بکشد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «… هنگامى که یکى از شما غذا میخورد، یک سوّم شکم را به غذا اختصاص دهد، یک سوّم را برای آشامیدن و یک سوّم دیگر را برای سهولت نَفَس کشیدن خالی نگه دارد…».[۴۴]
۲۰. اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز یا شب غذا نخورد.[۴۵]
مکروهات غذا خوردن
ج۲، مسئله ۱۴۲۶. امور ذیل در غذا خوردن، برای انسان مکروه شمرده شده است:
۱. غذا خوردن در حال سیری.
۲. پرخوری؛ از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «… نزدیکترین حالات بنده به پروردگارش، وقتی است که شکمش پُر نیست و مبغوضترین حالات بنده به پروردگارش، زمانی است که شکمش پُر شده است».[۴۶]
از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نقل شده که فرمودند: «دلها را با خوردن و آشامیدن زیاد نمیرانید، زیرا همان طور که زراعت بر اثر آب دادن زیاد از بین میرود، قلبها نیز بر اثر پرخوری میمیرند».[۴۷]
۳. غذا خوردن در حال جنابت؛ مگر آنکه وضو بگیرد یا صورت و دستها را بشوید و مضمضه کند و اگر تنها دستها را بشوید کراهت کمتر میشود.
۴. خوردن غذای داغ.
۵. نگاه کردن به صورت دیگران در هنگام غذا خوردن.
۶. فوت کردن و دمیدن در غذا.
۷. با دست چپ غذا خوردن؛ البتّه خوردن انگور و انار با دو دست مذموم نیست.
۸. غذا خوردن با دو انگشت.
۹. تمیز کردن گوشتى که به استخوان چسبیده، طورى که اصلاً چیزى در آن نماند.
۱۰. پوست کندن میوههایى که با پوست خورده میشود.[۴۸]
۱۱. دور انداختن میوه پیش از آنکه فرد کاملاً آن را بخورد؛ البتّه اگر مقدار قابل توجّهى از میوه باقى مانده باشد، تضییع آن اسراف و حرام است.
آداب آب آشامیدن
برای آشامیدن آب، مستحبات و مکروهاتی ذکر شده که به تعدادی از آنها اشاره میشود.
مستحبات آب آشامیدن
ج۲، مسئله ۱۴۲۷. رعایت آداب ذیل در هنگام آشامیدن آب، برای انسان مستحب شمرده شده است:
- ۱. آب را بهطور مکیدن بیاشامد.
- ۲. در روز ایستاده آب را بیاشامد.
- ۳. به سه نَفَس آب را بیاشامد.
- ۴. از روى میل آب را بیاشامد.
- ۵. پیش از آشامیدن آب «بِسْمِ اللّه» یا «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم» بگوید.
- ۶. بعد از آشامیدن آب، حضرت ابى عبداللّه الحسین و اهل بیت ایشان(علیهم السلام) را یاد کند و قاتلان آن حضرت و قاتلان اصحاب آن بزرگوار – لعائن اللّه علیهم أجمعین – را لعنت نماید.
- ۷. بین آشامیدن آب و بعد از آن، حمد خداوند متعال نماید؛
و از جمله حمدهایی که برای بعد از آشامیدن در روایات نقل شده، عبارتند از:
الف. «الْحَمْدُ لِلهِ مُنْزِلِ الْمَاءِ مِنَ السَّمَاءِ وَمُصَرِّفِ الْأَمْرِ کَیْفَ یَشَاءُ بِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ».
ب. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذی سَقانی مَاءً عَذْباً وَلَمْ یَجْعَلْهُ مِلْحاً أُجاجاً بِذُنُوبی».
ج. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذی سَقانی فَأَرْوانی وَأَعْطانی فَأَرْضانی وَعَافانی وَکَفانی، اللَّهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ تَسْقیهِ فِی الْمَعَادِ مِنْ حَوْضِ مُحَمَّدٍ صلّی اللّه علیه و آله وَتُسْعِدُهُ بِمُرَافَقَتِهِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمیٖنَ».
مکروهات آب آشامیدن
ج۲، مسئله ۱۴۲۸. امور ذیل هنگام آشامیدن آب، برای فرد مکروه شمرده شده است:
- ۱. زیاد آشامیدن آب.
- ۲. آشامیدن آب بعد از غذاى چرب.
- ۳. آشامیدن آب در شب بهطور ایستاده.
- ۴. آشامیدن با دست چپ.
- ۵. آشامیدن از جاى شکستۀ کوزه یا ظرف و طرفی که دستۀ آن است.
- ۶. فوت کردن و دمیدن در آشامیدنی.
- ۷. آشامیدن در حال جنابت؛ مگر آنکه وضو بگیرد یا صورت و دستها را بشوید و مضمضه کند و اگر تنها دستها را بشوید کراهت کمتر میشود.
[۲] . توضیح بیشتر در این مورد در جلد اوّل، مسائل «۱۱۴ و ۱۱۵» ذکر شد.
[۳] . به جلد اوّل، مسألۀ «۱۱۶» مراجعه شود.
[۴] . خون هرچند از «نجاسات و اعیان نجس» محسوب میشود، ولی در سرایت نجاست آن به بدن یا سایر اشیاء و کیفیّت تطهیر آن تفصیلی است که در جلد اوّل، فصل «مطهّرات»، مطهِّر نهم «برطرف شدن عین نجاست»، مسائل «۲۳۶ تا ۲۴۳» ذکر شده است.
[۵] . سورۀ مائده، آیات ۹۱ و ۹۰.
[۶] . وسائل الشیعه، ج۲۵، ابواب الأشربة المحرّمة، باب۱۲، ص۳۱۷، ح۱۱.
[۷] . همان، باب۱۷، ص۳۳۹ و ۳۴۰، ح۸.
[۸] . همان، باب ۱۵، ص۳۲۸، ح۱۱.
[۹] . تفصیل احکام مربوط به موارد فوق در جلد اوّل، فصل «نجاسات»، مورد نهم «خمر» و نیز فصل «مطهّرات»، مورد پنجم «انقلاب» ذکر شده است.
[۱۰] . معیار تبخیر شدن دو سوّم از حجم آب انگور است، نه وزن آن.
[۱۱] . برخی از احکام مرتبط با این موضوع در جلد اول، فصل «مطهّرات»، مورد پنجم «انقلاب» ذکر شده است.
[۱۲] . الکل پاک است؛ مگر آنکه ثابت شود از تقطیر شراب انگور به دست آمده است؛ همان طور که در جلد اول، مسألۀ «۱۳۱» ذکر شد.
[۱۳] . چه به صورت شربت و مایع باشد و چه به صورت پودر و جامد.
[۱۴] . عصارۀ مالت جو را میتوان به شیوۀ حلال (بدون الکل مسکر) یا شیوۀ حرام (حاوی الکل مسکر) تهیه کرد و حلال بودن عصارۀ مالت، بستگی به کیفیّت تولید آن دارد.
[۱۵] . قرص یا پودر مخمِّر آب جو نیز همین حکم را دارد.
[۱۶] .در جلد اول ، مبحث «احکام دیگر نجاسات» مساٰئلی در این مورد بیان شده است.
[۱۷] .ملاقات شیر مذکور با قسمت داخلی پستان حیوان میته ، موجب نجاست آن نمی شود.
[۱۸] .حکم طهارت یا نجاست پنیر مایه و تخم مرغ مربوط به حیوان میته در جلد اوّل، مسائل «مسائل۱۰۸ و ۱۰۹ ذکر شد.
[۱۹] . شایان ذکر است، براى گرفتن تربت مقدّس حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام) و خوردن آن، آداب و دعاهایى ذکر شده است که تمام آنها جهت زودتر اثر بخشیدن تربت میباشد. در این مورد، میتوانید به مفاتیح الجنان مرحوم محدّث قمی مراجعه نمایید.
[۲۰] . اموری مانند مرگ مغزی، کوری چشم، ناشنوایی، قطع دست و پا یا از کار افتادگی و فلج شدن آنها، از کار افتادن هر دو کلیه، برداشتن رحم یا بریدن تخمدانها و مواردی از این قبیل، ضرر فوقالعاده و مهمّ محسوب میشود؛
امّا صِرف تب و سردرد مختصر، سرماخوردگی موقّت، بریدن مقداری از پوست بدن، سرخی یا کبودی یا سیاهی پوست، برداشتن یک کلیه برای کسی که کلیۀ دیگر او سالم است و میتواند با آن ادامۀ حیات دهد و مانند آن، ضرر فوقالعاده محسوب نمیشود.
[۲۱] . حکم استعمال مواد مخدّر اعم از صنعتی یا طبیعی و سیگار و قلیان، در مسائل «۵۰۵ تا ۵۰۸» ذکر شد.
[۲۲] . به عبارتی، احتمال معقول ضرر را بدهد، طوری که منشأ خوف برایش شود.
[۲۳] . فروع کافی، ج۶، باب من مشی إلی طعام لم یدع إلیه، ص۲۷۰، ح۲.
[۲۴] .چنانچه مواد غذایی ( خوردنی ها و آشامیدنی ها ) ملک شوهر خواهر ، شوهر عمّه ، یا شوهر خاله باشد ، استفاده از آن محّل اشکال است ، مگر آنکه استفاده از آن را اجازه دهند یا رضایت آنان از راه معتبری مانند یقین یا اطمینان احراز شود.
[۲۵] .نماز خواندن در منزل افراد مذکور ، همان حکم خوردن و آشامیدن از منزل آنان را دارد.
[۲۶] . البتّه در مواردی که فرد احتمال دهد که مالک آن محجور مانند بچّۀ نابالغ و مجنون است، چنانچه احتمال مذکور مرجوح (مثلاً ۳۰ درصد) باشد، اثری بر آن مترتّب نمیشود.
[۲۷] . اموال مذکور در حکم مجهول المالک است و استفاده از آنها نیازمند اجازه از حاکم شرع میباشد؛ البتّه این اجازه با رعایت قوانین و مقرّرات صادر شده است.
[۲۸] . مسائل مربوط به استفاده از اموال دیگران در حال اضطرار در جلد چهارم، فصل «نفقات»، نفقۀ اضطرار بیان میشود.
[۲۹] . مثل اینکه اگر اقدام به خوردن یا آشامیدن نکند، جان یا آبرو یا مقدار قابل توجّهی از اموالش به خطر میافتد و راه چارهای نداشته باشد.
[۳۰] . مثلاً اگر به جهت گرسنگی جهت حفظ جانش، مضطر به خوردن مردار شده، به مقدار سدّ رمق و رفع اضطرار بخورد و خود را سیر نکند.
[۳۱] . شایان ذکر است، در برخی از موارد، اقدام به این کار واجب است و اگر شخص ترک کند مرتکب معصیت شده است، مثل اینکه حفظ جان مسلمان متوقّف بر خوردن حرام باشد.
[۳۲] . به ابتدای جلد سوّم، فصل «مباحث مقدّماتی معاملات» مراجعه شود.
[۳۳] . سورۀ بقره، آیۀ ١٦٨.
[۳۴] . سورۀ مائده، آیۀ ۸۸.
[۳۵] . سورۀ مؤمنون، آیۀ ٥١.
[۳۶] . بحار الانوار (چاپ بیروت)، ج۱۱، ص۵۸، ح۶۲.
[۳۷] . همان، ج۱۰۰، ابواب المکاسب، باب۱، ص۱۶، ح۷۱.
[۳۸] . همان، ص۱۱ و ۱۲، ح۵۰.
[۳۹] . یا نمایان و آشکار شود.
[۴۰] . بحار الانوار (چاپ بیروت)، ج۷۴، ابواب المواعظ و الحکم، باب۱۱، ص۲۷۳، ح۱.
مستدرک الوسائل، ج۵، ابواب الدعاء، باب۳۰، ص۲۱۷ و ۲۱۸، ح۵.
[۴۱] . وسائل الشیعه، ج۷، ابواب الدعاء، باب۶۷، ص۱۴۵، ح۵.
[۴۲] . لئالی الأخبار، ج۱، باب۱، فی ما یتعلّق بتنبیه النفس، ص۳.
[۴۳] . غذاهای باقیمانده در لابلای دندانها را با مسواک و چوب خلال و مانند آن تمیز نماید.
[۴۴] . وسائل الشیعه، ج۲۴، ابواب آداب المائدة، باب۱، ص۲۴۰، ح۵.
[۴۵] . البتّه حکم مذکور کلّیّت ندارد و گاهی عواملی مانند ضعف بدن، مریضی و ضرر، نوع فعالیّت بدنی، طولانی بودن مدّت روز، کیفیّت غذا و غیر آن موجب افزایش وعدههای غذایی فرد میشود.
[۴۶] . وسائل الشیعه، ج۲۴، ابواب آداب المائدة، باب۱، ص۲۳۹، ح۱.
[۴۷] . مستدرک الوسائل، ج۱۶، ابواب آداب المائدة، باب۱، ص۲۰۹ و ۲۱۰، ح۴.
[۴۸] . البتّه اگر پوست میوه در هنگام مصرف، آلوده به مواد شیمیایی و سموم دفع آفات و مواد مضرّ دیگر باشد، حکم مذکور شامل آن نمیشود.