[۱۴۰۲] [۱۴۰۳] [۱۴۰۴] [۱۴۰۵] [۱۴۰۶] [۱۴۰۷] [۱۴۰۸]
ج۳، مسئله ۱۴۰۲ . رعایت حقّ همسایه و معاشرت نیکو با همسایگان در روایات زیادی تأکید شده و آزار و اذیّت آنان، حرام شمرده شده است؛ اهتمام در رعایت آداب و حقوقی که برای همسایگان توصیه شده، سرچشمۀ برکتهای فراوان دنیوی و اخروی و پاداش الهی است. در این زمینه، به برخی از روایات اشاره میکنیم:
روایت شده که امیرالمؤمنین(علیه السلام) در آخرین وصیتهای خود چنین فرمودند: «خدا را، خدا را (در نظر بگیرید)، دربارۀ همسایگان حقوقشان را رعایت کنید که وصیت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) شماست، همواره به خوشرفتاری با همسایگان سفارش میکردند تا آنجا که گمان بردیم برای آنان ارثی معیّن خواهد کرد».[۱]
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «خوب همسایگی کردن، روزی را زیاد میکند».[۲]
در حدیث است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «همسایگی نیکو، باعث آبادانی سرزمینها و زیاد شدن عمرهاست».[۳]
در حدیثی دیگر به نقل از حضرتش(علیه السلام) چنین ذکر شده: «بدانید کسی که با همسایۀ خود به نیکویی مجاورت نکند، از ما نیست».[۴]
ابو بصیر میگوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که فرمودند: «هر کس از آزار رساندن به همسایهاش خودداری کند، خداوند متعال در روز قیامت از لغزش او میگذرد…».[۵]
روایت شده که امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: «همسایهداری نیکو، تنها خودداری از آزار رساندن به همسایه نیست، بلکه همسایهداری نیکو، در صبر و شکیبایی بر آزار همسایه است».[۶]
در حدیث است که امام صادق، از امام باقر از پدران بزرگوارش(علیهم السلام) از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت کردند که آن حضرت فرمودند: «مردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و پرسید: ای رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) تصمیم دارم خانهای بخرم، به نظر شما کدام محلّه را انتخاب کنم؟ آیا در محلّۀ جُهینه خانه بخرم یا محلّۀ مُزینه یا در ثقیف یا در قریش؟
حضرت(صلی الله علیه وآله وسلم) (بدون آنکه محلّۀ خاصّی را به او پیشنهاد نمایند) فرمودند: اَلْجَارُ ثُمَّ الدّارُ، اَلرَّفیقُ ثُمَّ السَّفَرُ. اوّل همسایه را بنگر سپس خانه بخر، ابتدا رفیق برگزین سپس سفر کن».[۷]
روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) از اصحاب خود پرسیدند: «آیا میدانید حقّ همسایه چیست؟ حاضران پاسخ دادند: نه، آن حضرت(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:
حقّ همسایه آن است که اگر از شما درخواست کمک کرد، به او کمک کنید، اگر وام خواست، به او بپردازید، هر گاه تهیدست و فقیر شد، از او دستگیری کنید، اگر مصیبتی به وی وارد شد به او تسلیت بگویید و چنانچه خیری به او رسید، به او تبریک بگویید، هنگام بیماری به عیادتش بروید، اگر از دنیا رفت، در تشییع جنازهاش حاضر شوید، بر ارتفاع خانۀ خود بدون موافقت او نیفزایید تا مانع وزش نسیم و جریان هوا گردد، هر گاه میوهای خریدید، مقداری به او هدیه دهید و اگر مایل به این کار نبودید، آن را پنهانی به خانه ببرید، و دقّت نمایید که فرزندتان آن را از خانه بیرون نبرد که فرزند او ببیند و به خاطر آن بهانهگیری کند، با بوی دیگ غذای خود، او را اذیت نکنید، مگر آنکه مقداری برایش بفرستید».[۸]
روایت شده که حضرت امام سجّاد زین العابدین(علیه السلام) فرمودند:
«امّا حقّ همسایهات این است که در غیاب او آبرویش را حفظ کنی و در حضورش او را احترام کنی، اگر به او ظلمی شد یاریش رسانی، دنبال عیبهایش نباشی، اگر از بدیش آگاه شدی بپوشانی، اگر بدانی نصیحت تو را میپذیرد او را در خفا نصیحت کنی، در سختیها رهایش نکنی، از لغزشش درگذری، گناهش را ببخشی و با او به خوبی و کریمانه معاشرت نمایی».[۹]
ج۳، مسئله ۱۴۰۳ . اگر انسان در ملک خود کاری کند یا تصرّفی نماید که بر اثر آن، ضرر قابل توجّهی به همسایهاش میرسد، در صورتی که چنین ضررهایی در بین همسایگان معمول و متعارف نباشد، مرتکب حرام شده و واجب است آن را برطرف نماید؛
مثل اینکه فرد در خانۀ خود باغچهای احداث کند که آب جمع شود و این امر موجب نم کشیدن دیوار همسایه گردد، یا چاه فاضلابی در خانۀ خود و در نزدیکی چاه آب همسایه حفر کند و باعث آلوده شدن آب آن شود، یا اینکه از خانۀ خود که در محلّ مسکونی واقع شده، به عنوان کارگاه آهنگری یا کارهای پر سر و صدای دیگر استفاده نماید و باعث شود خانههای اطراف از قابلیّت سکونت خارج شود.
ج۳، مسئله ۱۴۰۴ . در موارد مذکور در مسألۀ قبل که تصرّف فرد در ملک خود، به علّت ایجاد ضرر برای همسایه حرام است، فرقی ندارد که ترک آن کار، به خود فرد ضرر برساند یا نه؛
پس اگر مثلاً حفر چاه فاضلاب به چاه آب همسایه ضرر میزند، نباید آن را حفر کند، هرچند خودش بر اثر نداشتن آن متضرّر شود؛
البتّه، در صورتی که چاه آب همسایه بعد از چاه فاضلاب حفر شده باشد، وی تکلیفی ندارد و لازم نیست چاه فاضلاب خود را پر کند، هرچند موجب ضرر چاه آب همسایه شود.
ج۳، مسئله ۱۴۰۵ . تصرّفاتی که انسان بر دیوار همسایه یا بام منزل وی یا دیوار مشترک با همسایهاش انجام میدهد باید با اجازۀ او یا اطمینان به رضایتش باشد[۱۰] و توضیحاتی که در مسألۀ «۷۲۰» ذکر شد، در مورد آن جاری است؛[۱۱]
البتّه، در تصرّفات اندکی مانند تکیه دادن به دیوار یا قرار دادن لباس روی دیوار معمولاً رضایت فرد از قرائن وشواهد به دست میآید؛ ولی همین تصرّفات نیز اگر همسایه از آن منع کند یا اظهار نارضایتی نماید، جایز نیست.
شایان ذکر است، استفادۀ متعارف و معمول از قسمتهای مشترک و مشاعات مجتمعهای مسکونی، آپارتمانها و مانند آن همچون درب ورودی، راهروها، آسانسور، پلّهها، انشعابات مشترک که شرعاً حقّ انتفاع از آنها برای همۀ ساکنین مجتمع یا آپارتمان بهطور مستقل میباشد، نیاز به کسب اجازه از بقیّۀ همسایگان ندارد؛[۱۲]
امّا استفاده از مکانهای اختصاصی – مانند انبار، سرویس بهداشتی، بالکن، بهار خواب اختصاصی برخی واحدهای آپارتمانی – بدون رضایت مالک آن جایز نیست.
ج۳، مسئله ۱۴۰۶ ر. اگر مثلاً تیرآهن خانۀ فردی بر دیوار خانۀ همسایه قرار داشته و معلوم نباشد این امر به وجه شرعی صورت گرفته (طوری که شرعاً، همچنان حقّ باقی ماندن آن برای فرد وجود داشته باشد) یا به وجه شرعی صورت نگرفته است، در ظاهر[۱۳] حکم میشود که استحقاق آن وجود داشته و به صورت شرعی محقّق شده است، مگر آنکه خلافش ثابت شود.
بنابراین، همسایه نمیتواند وی را وادار به برداشتن آن کند؛ بلکه در صورت تجدید بناء نیز این حق به همان صورت سابق وجود دارد؛
شایان ذکر است، این حکم در جایی که بنای فردی در ملک دیگری بوده یا ناودان یا مجرای آب متعلّق به فردی در ملک دیگری قرار داشته و سبب آن معلوم نباشد نیز جاری است.
ج۳، مسئله ۱۴۰۷ . اگر شاخههای درخت فردی – بدون اینکه از نظر شرعی استحقاق[۱۴] داشته باشد – وارد فضای ملک دیگری شود، وی میتواند از صاحب درخت بخواهد که شاخهها را از ملک وی برگرداند یا از حدود ملک او قطع نماید و چنانچه امتناع ورزد با اجازۀ حاکم شرع خودش شاخهها را برگرداند و اگر ممکن نبود، قطع نماید.
ج۳، مسئله ۱۴۰۸ . در مکانهایی مانند مجتمعهای مسکونی یا تجاری و آپارتمانها، کیفیّت تأمین هزینههای اموری همچون تعمیر و نظافت قسمتهای مشترک ساختمان مثل راه پلّه، پارکینگ و آسانسور، وابسته به قرارداد یا توافقی است که بین افراد صورت میگیرد؛
مثلاً اگر در هنگام فروش یا اجارۀ واحد ساختمانی با خریدار یا مستأجر در ضمن قرارداد فروش یا اجاره یا عقد دیگری شرط شده باشد[۱۵] که وی ماهانه مبلغ معیّنی را جهت امور مذکور به مدیر ساختمان بدهد یا به امور مشروعی که مدیریّت ساختمان در مورد آن تصمیم میگیرد، پایبند باشد، بر وی لازم است به شرط عمل کند.
[۲] . وسائل الشیعه، ج۱۲، ابواب احکام العشرة، باب ۸۷، ص۱۲۸، ح۲.
[۳] . همان، ح۱.
[۴] . اصول کافی، ج۲، کتاب العشرة باب حقّ الجوار، ص۶۶۸، ح۱۱.
[۵] . أمالی شیخ صدوق، مجلس الثانی و الثمانون، ص۵۵۲، ح۴.
[۶] . وسائل الشیعه، ج۱۲، ابواب احکام العشرة، باب۸۵، ص۱۲۲، ح۲.
[۷] . مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۸، ابواب احکام العشرة، باب۷۵، ص۴۲۹، ح۱.
[۸] . مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد، ص۱۱۴.
[۹] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب۳، ص۱۷۷، ح۱؛ (رسالة الحقوق حضرت امام سجّاد(علیه السلام) ).
[۱۰] . نصب یا چسباندن اطلاعیّهها، آگهیهای تبلیغاتی محصولات یا خدمات و مانند آن، از نمونههای مسألۀ فوق است.
[۱۱] . البتّه، تصرّف در اموال فرد محجور ماننــد نابالغ، احکام ویژهای دارد که در فصــل «حجــر» بیان میشــود.
[۱۲] . معمولاً نقل و انتقال مالکیّت واحدهای آپارتمانی یا مجتمع مبتنی بر نوعی شرط – اعم از شرط صریح یا ضمنی یا ارتکازی که توضیح آن در مسألۀ «۳۰۲» ذکر شد – میباشد که ساکنان آنها، حقّ انتفاع و استفاده از مشاعات اماکن مذکور را حسب متعارف و معمول دارا هستند و نیاز به اجازۀ شرکا یا احراز رضایت آنان ندارد.
[۱۳] . البتّه، اگر هر دو یا یکی از دو طرف از واقع امر (استحقاق یا عدم آن) خبر داشته باشد، باید طبق وظیفۀ واقعی خود عمل کنند.
[۱۴] . استحقاق شرعی، مثل اینکه در ضمن عقد لازمی باقی ماندن شاخههای درخت در فضای ملک دیگری، شرط شده باشد.
[۱۵] . هرچند این شرط هنگام قرارداد تصریح نشده، بلکه به صورتهای دیگری که در مسألۀ «۳۰۲» ذکر شد، باشد.