[۵۳۱] [۵۳۲] [۵۳۳] [۵۳۴] [۵۳۵] [۵۳۶] [۵۳۷] [۵۳۸] [۵۳۹] [۵۴۰] [۵۴۱] [۵۴۲] [۵۴۳] [۵۴۴] [۵۴۵] [۵۴۶]
تعریف اقسام طلاق (بائن و رجعی) و موارد طلاق بائن[۱]
ج۴، مسئله ۵۳۱ . طلاق دو قسم است، طلاق بائن و طلاق رجعى.
«طلاق بائن» آن است که بعد از طلاق، مرد حق ندارد به همسر خود رجوع کند؛ یعنى بدون انجام عقد جدید، رابطۀ زوجیّت قبلی را ادامه دهد.
امّا اگر طلاق «رجعی» باشد، شوهر میتواند در ایام عدّه به زن رجوع نماید و بدون انجام عقد جدید، رابطه زوجیّت را برقرار سازد.[۲]
ج۴، مسئله ۵۳۲ . طلاق در شش مورد «بائن» است و در بقیّۀ موارد، «رجعی» است؛ مواردی که طلاق بائن میباشد، عبارت است از:
۱. طلاق دختر بچّۀ نابالغ (دختری که نه سال قمریش تمام نشده است)؛
۲. طلاق زن یائسه (معناى یائسگى در مسألۀ «۵۰۸» گذشت)؛
۳. طلاق زنى که شوهرش بعد از عقد با او (از جلو یا پشت) نزدیکى نکرده، مگر موردی که در مسألۀ بعد خواهد آمد؛
۴. طلاق سوّم در مورد زنی که با شرایط ویژهای دو بار طلاق داده شده، (توضیح آن در مسألۀ «۵۳۴»خواهد آمد)؛
۵. طلاق خُلع و مبارات، (توضیح احکام آن بعداً ذکر میشود)؛
۶. طلاق توسط حاکم شرع یا به امر وی، در موارد خاصّی[۳] که توضیح آن در مبحث «طلاق ولایتی توسط حاکم شرع» ذکر میشود.
رجعی بودن طلاق زن حامله
ج۴، مسئله ۵۳۳ . اگر زن در حالی طلاق داده شود که شوهرش با وی نزدیکی نکرده، ولی به سبب ورود منی شوهرش در مَهْبِل وی بهطور طبیعی، یا به شیوۀ دیگری حامله باشد، طلاق مذکور طلاق رجعی محسوب میشود.
همین طور است حکم، اگر نزدیکی صورت نگرفته و زن با شیوۀ تلقیح مصنوعی بدون ورود منی به مَهْبِل حامله شده باشد، بدین صورت که اسپرم مرد و تخمک همسرش در خارج از فضاى رحم و مَهْبِل (مثلاً در آزمایشگاه) بارور شده، سپس نطفه بارور شده (رویان) در رحم همسرش قرار داده شده و زن حامله شود.
مسائل مربوط به سه طلاقه کردن زن
ج۴، مسئله ۵۳۴ . اگر شوهر، همسرش را دو بار طلاق دهد و بعد از هر بار طلاق، در ایّام عدّه به وی رجوع نماید (در صورتی که طلاق رجعی باشد) یا وی را مجدّداً به عقد خویش در آورد (در صورتی که طلاق بائن باشد یا طلاق رجعی بوده و ایام عدّه سپری شده باشد)، آن زن بعد از طلاق سوّم بر او حرام میشود.[۴]
ج۴، مسئله ۵۳۵ . اگر زن با توضیحات مسألۀ قبل سه بار طلاق داده شود، چنانچه بعد از طلاق سوم، آن زن با مرد دیگری[۵] ازدواج نماید، با وجود پنج شرط، شوهر اوّلش میتواند با آن زن ازدواج نماید:
شرط اوّل: عقد شوهر دوّم دائمی باشد؛ امّا اگر ازدواج دوّم موقّت باشد، بعد از آنکه از او جدا شد، شوهر اوّل نمیتواند او را عقد کند.
شرط دوّم: شوهر دوّم با او نزدیکى کند و احتیاط واجب آن است که نزدیکى از جلو (مَهْبِل) باشد، نه از پشت؛
شرط سوّم: شوهر دوّم طلاقش دهد یا بمیرد؛
شرط چهارم: عدّۀ طلاق، یا عدّۀ وفات شوهر دوّم تمام شود؛
شرط پنجم: بنابر احتیاط واجب شوهر دوّم در زمان نزدیکى، بالغ باشد.
ج۴، مسئله ۵۳۶ . اگر فرد سه بار صیغۀ طلاق را جاری نماید، ولی بعد از هر بار – با توضیحی که گذشت – رجوع به همسر یا عقد جدیدی صورت نگیرد، فقط طلاق اوّل – با رعایت شرایط آن – صحیح است، هرچند قصد زوج محقّق شدن سه طلاق باشد.
پایان رابطۀ زوجیّت با طلاق بائن
ج۴، مسئله ۵۳۷ . زنی که طلاق وی بائن بوده، با اجرای صیغۀ طلاق رابطۀ زوجیّت با همسرش و حقوق متقابل بین زوجین بهطور کلّی از بین میرود؛
البتّه اگر زن حامله باشد، نفقهاش تا هنگام وضع حمل، بر عهدۀ شوهر است.[۶]
باقی بودن احکام زوجیّت در عدّۀ طلاق رجعی
ج۴، مسئله ۵۳۸ . زنی که طلاق وی رجعی بوده، در ایّام عدّه، تمام احکام زوجیّت بین او و همسرش باقی است. بنابراین:
– زن باید نسبت به استمتاعات متعارف زناشویی تمکین نماید و مستحب است زینت خویش را برای شوهرش آشکار نماید.
– زن نمیتواند بدون اذن شوهر از منزل خارج شود.[۷]
– نفقۀ زن – در صورتی که ناشزه نباشد[۸] – در دوران عدّه بر عهدۀ شوهر است، چه حامله باشد یا نباشد و بر شوهر حرام است او را از خانهاى که موقع طلاق در آن خانه ساکن بوده است، بیرون کند؛ ولى در مواردی که فحشای واضح و آشکاری انجام داده مانند وقتی که وی مرتکب زنا شده، بیرون کردن او جایز است.
– مرد نمیتواند در دوران عدّۀ آن زن، با خواهر وی ازدواج کند.
– در صورت فوت هر یک از زن یا شوهر در ایّام عدّه، دیگرى از او ارث میبرد.
احکام رجوع کردن
ج۴، مسئله ۵۳۹ . همان طور که در مسألۀ «۵۳۱» ذکر شد، تا وقتى که زن در عدّۀ طلاق رجعی است، شوهرش میتواند به او رجوع نماید و بدون انجام عقد جدید رابطۀ زوجیّت را برقرار سازد؛ رجوع مرد به دو صورت میتواند محقّق شود:
۱. گفتار؛ یعنی به قصد رجوع سخنی بگوید و معنای آن سخن این باشد که دوباره ازدواج با همسرش را بر قرار نموده است.
۲. عمل؛ توضیح آن در مسألۀ بعد ذکر میشود.
ج۴، مسئله ۵۴۰ . اعمالی که با آنها رجوع محقّق میشود از قرار ذیل است:
الف. مرد با همسرش نزدیکى نماید، هرچند قصد رجوع نداشته باشد.
ب. با قصد رجوع، نگاه شهوتانگیز و همراه با لذّت جنسی به همسرش نماید و چنانچه این کار بدون قصد رجوع باشد، اثری ندارد.
ج. با قصد رجوع، اقدام به بوسیدن یا لمس کردن همسرش با شهوت نماید و چنانچه این کارها بدون قصد رجوع باشد، محقّق شدن رجوع محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود. بنابراین، اگر نخواهد رجوع کند بنابر احتیاط واجب دوباره زن را طلاق دهد.
ج۴، مسئله ۵۴۱ . اگر عملی از اعمال مذکور در مسألۀ قبل از فرد غافل یا خواب یا سایر افرادی که قصد انجام عمل را ندارند سر بزند، رجوع به آن محقّق نمیشود.[۹]
همچنین، رجوع با عملی که مرد آن را با التفات و توجّه انجام داده، ولی اصلاً قصد انجام آن را با زن مطلّقهاش نداشته، محقّق نمیشود؛ مانند اینکه زنی را به اعتقاد اینکه همسر غیر مطلّقهاش است از روی شهوت ببوسد یا لمس نماید یا با وی نزدیکی کند و بعد از آن ملتفت شود که اشتباه کرده و آن عمل را با همسر مطلّقهاش انجام داده است.
ج۴، مسئله ۵۴۲ . مرد براى رجوع کردن لازم نیست شاهد بگیرد، هرچند شاهد گرفتن افضل است؛
بنابراین، اگر بدون اینکه همسرش یا شخص دیگری بفهمد با یکی از شیوههای ذکر شده در مسألۀ «۵۳۹» به همسرش رجوع کند – مثل اینکه در مکانی که همسرش حضور ندارد بگوید: «به همسرم رجوع کردم» – رجوعش صحیح است.
ج۴، مسئله ۵۴۳ . وکیل گرفتن برای رجوع در طلاق صحیح است. بنابراین، اگر وکیل در ایّام عدّه خطاب به زن بگوید: «تو را به ازدواج موکّلم برگرداندم» یا «به تو رجوع کردم» و با گفتن آن، قصد رجوع نمودن موکّل به زوجهاش را نماید، کافی است و رجوع محقّق میشود.
ج۴، مسئله ۵۴۴ . اگر مرد در ایّام عدّه ادّعا نماید که به همسرش رجوع کرده، ادّعایش پذیرفته میشود؛
ولی چنانچه بعد از تمام شدن عدّه چنین ادّعایی نماید و همسرش او را تصدیق نکند، ادّعای وی در صورتی پذیرفته میشود که «بیّنۀ شرعی»[۱۰] بر آن شهادت دهند.[۱۱]
ج۴، مسئله ۵۴۵ . اگر مرد در ایّام عدّه، اصل طلاق رجعی را انکار نماید، این امر رجوع محسوب میشود، هرچند انکار وی کاذبانه و دروغ باشد.
ج۴، مسئله ۵۴۶ . اگر مرد در طلاق رجعی حقّ رجوع خود را ساقط نماید، اثری ندارد و باز هم میتواند به همسرش در ایّام عدّه رجوع نماید؛
امّا چنانچه مرد مثلاً در ازای دریافت عوض با همسرش مصالحه نماید که دیگر به او رجوع نکند، این مصالحه صحیح است و نباید به وی رجوع نماید، ولى در این صورت نیز حقّ رجوعش از بین نمیرود و در صورتى که در ایّام عدّه رجوع کند، ازدواج دوباره بر قرار خواهد شد، هرچند به جهت تخلّف از قرارداد مصالحه، مرتکب معصیت شده است و در این صورت زوجه میتواند مصالحۀ مذکور را فسخ نماید.
[۲] . با توضیحی که در احکام رجوع بیان میشود.
[۳] . طلاق توسط حاکم شرع در برخی موارد، طلاق بائن است و برخی موارد دیگر، رجعی است که توضیح موارد مذکور در مبحث «طلاق ولایتی» ذکر میشود.
[۴] . شایان ذکر است، اگر در اثنای سه طلاق، مرد دیگری با آن زن ازدواج دائم و نزدیکی نماید، موجب حرمت نمیشود و اگر بعد از سه طلاق مرد دیگری با او ازدواج کند، حکم آن در مسألۀ بعد ذکر میشود.
[۵] . چنین شخصی را «مُحَلِّل» مینامند.
[۶] . توضیح احکام نفقه در فصل «نفقات» بیان شد.
[۷] . مگر موارد استثنایی که در مسائل «۲۶۴ و بعد از آن» بیان شد.
[۸] . اگر زن در حالی که ناشزه است طلاق رجعی داده شود، در ایّام عدّه نفقه ندارد؛ مگر آنکه توبه نماید و ناشزه محسوب نشود.
[۹] . مثل اینکه مرد در حالی که خواب است همسرش را ببوسد یا با وی نزدیکی نماید.
[۱۰] . منظور از آن، شهادت «دو مرد عادل» یا «یک مرد عادل به انضمام دو زن عادل» میباشد؛ امّا شهادت یک مرد عادل به انضمام قسم زوج در نزد حاکم شرع کافی نیست.
[۱۱] . در صورت فقدان بیّنۀ شرعی، رجوع ثابت نمیشود؛ البتّه مرد میتواند در مرافعۀ شرعیه نزد حاکم شرع، در صورتی که زن منکر رجوع است بخواهد که زن قسم بخورد بر اینکه مرد در ایّام عدّه رجوع نکرده است و اگر زن میگوید: از رجوع اطلاع ندارم، بخواهد که بر این امر قسم یاد کند (یعنی زن قسم بخورد بر اینکه نسبت به رجوع مرد به وی در ایّام عدّه، اطلاعی ندارد).