ملاک در جنسیّت افراد
ج۴، مسئله ۶۹۷ . ملاک در جنسیّت واقعی افراد از جهت مذکّر یا مؤنّث بودن، نوع اندام های تناسلی آنان است، کسی که آلت تناسلی حقیقی مردانه و بیضه های طبیعی دارد، مرد است و کسی که مَهْبِل و رحم و تخمدان طبیعی دارد، زن است، هرچند به علّتی آن را برداشته یا از بین رفته باشد.
بنابراین، معیار تشخیص جنسیّت، نوع اندام تناسلی خارجی و داخلی فرد است، نه تمایلات رفتاری و روحی و احساسی و نه نوع کروموزمها و ساختار ژنتیکی فرد، هرچند غالباً نوع کروموزمها و ساختار ژنتیکی افراد، متناسب با نوع اندام تناسلی خارجی و داخلی آنها میباشد.
تغییر جنسیّت صوری
امروزه در برخی از کشورها عملی به نام «تغییر جنسیّت» رایج شده و گاه امری قانونی محسوب میشود و بعضی از افراد مبتلا به اختلالات هویّت جنسی[۱] اقدام به عمل مذکور مینمایند، که شرح آن از قرار ذیل است:
تغییر جنسیّت صوری مرد به زن
مردی که قصد تغییر جنسیّت دارد با مراجعه به پزشک و تزریق هورمونهای زنانه، علامات زنانگى از قبیل ریختن موهاى صورت، نازک شدن صدا، برآمدگی سینه در او پدید میآید و پزشک با قطع اندام تناسلى مردانه و ایجاد تغییرات موضعی، برای او اندام ساختگی شبیه اندام تناسلی بانوان درست میکند یا آنکه برای وی اندام تناسلى مصنوعى (پروتز) قرار میدهد؛
گاه فرد برای تشابه سازی بیشتر، اقدام به اعمال جراحی بینی، فک، گونه و مانند آن نموده تا از نظر ظاهری شبیه زنان شود و معمولاً هورمونتراپی بعد از آن نیز جهت بقای علامات زنانگی ادامه مییابد، ولی در هر حال خبری از رحم و تخمدان نیست و در نتیجه چنین فردی برای همیشه عقیم میشود.
تغییر جنسیّت صوری زن به مرد
زنى که قصد تغییر جنسیّت دارد با مراجعه به پزشک و تزریق هورمونهای مردانه، علامات مردى از قبیل روییدن موى صورت یا درشت شدن صدا در او پدید میآید و پزشک بعد از برداشتن سینه ها، رحم، تخمدانها و واژن، با ایجاد تغییرات موضعی، براى او اندام ساختگی شبیه اندام تناسلى مردانه درست میکند یا برایش اندام تناسلی مصنوعی (پروتز) قرار میدهد؛
گاه فرد برای تشابهسازی بیشتر اقدام به اعمال جراحی بینی، گونه، فک و غیره مینماید تا از نظر ظاهری شبیه مردان شود و معمولاً هورمونتراپی بعد از آن نیز جهت بقای علامات مردانگی ادامه مییابد، ولی در هر حال خبری از آلت تناسلی طبیعی و بیضه های واقعی نیست و در نتیجه چنین فردی نیز برای همیشه عقیم میشود.
حکم تغییر جنسیّت به صورت فوق
ج۴، مسئله ۶۹۸ . انجام امور مذکور در قسمت قبل که به عنوان تغییر جنسیّت انجام میشود، موجب تغییر واقعى جنسیّت در فرد نمیگردد و هویّت اصلی انسان تغییر نمیکند، بلکه ظاهر جسمی وی تغییر کرده و فرد «پسرنما» یا «دخترنما» میشود و لذا احکام شرعى او نیز تغییر نمىکند.
بنابراین، ازدواج با مرد یا زنی که تغییر جنسیّت صوری داده، باطل و ازدواج با همجنس محسوب میشود، همچنان که صدور مدارک شناسایی با هویّت جنس مخالف برای وی جایز نیست و لازم است تمامی احکام نگاه، لمس، ارتباط با نامحرم و… را که قبل از تغییر جنسیّتِ صوری، خود وی و دیگران مکلّف به آن بودند، پس از آن نیز رعایت کنند.
شایان ذکر است، از آنجا که این عمل جراحی، مستلزم نقص عضو مثل برداشتن رحم یا تخمدانها یا قطع اندام تناسلی مردانه و بیضه ها است حرام میباشد؛ همچنان که اگر این عمل جراحی موجب کشف عورت یا نگاه یا لمس آن – هرچند توسط پزشک همجنس – باشد، جایز نیست و صرف تمایلات رفتاری فرد، مطابق با جنس مخالف خویش،[۲] مجوّز شرعی برای عمل مذکور محسوب نمیشود.
تغییر جنسیّت واقعی
ج۴، مسئله ۶۹۹ . اگر مقصود از تغییر جنسیّت، تغییر واقعی دستگاه تناسلى داخلى و خارجى باشد که معیار اختلاف زن و مرد محسوب میشود، چنانچه این عمل با امور حرام (مانند کشف عورت یا نگاه یا لمس آن هرچند توسط پزشک همجنس) همراه باشد، شرعاً جایز نیست؛
علاوه بر آن، هرچند امر مذکور به خودی خود (فى حدّ ذاته) با قطع نظر از ملازمات حرام آن جایز است، ولى تا کنون این نوع تغییر جنسیّت محقّق نشده[۳] و آنچه تا به حال صورت پذیرفته، همان تغییر ظاهرى است که تأثیرى در تغییر احکام شرعی ندارد.
آشکارسازی و کشف واقعیّت جنسی
ج۴، مسئله ۷۰۰ . کسانى که دچار ناهنجارى در اندام تناسلى هستند و با عمل جرّاحى، واقعیّت جنسی آنان آشکار میشود، مانند مردى که ظاهرى زنانه دارد، ولى دارای دستگاه تناسلى داخلى زنانه نیست و از جهت خلقت مرد است، چنانچه اندام تناسلى مردانۀ وی را که مخفى شده، نمایان سازند، یا زنى که اندام تناسلى زنانۀ داخلى دارد و از جهت خلقت زن است، اندام تناسلى ظاهرى مردانۀ وی را قطع کنند، این عمل به خودی خود (فى حدّ ذاته) جایز است و ارتباطى با تغییر جنسیّت ندارد، بلکه «کشف هویّت جنسی فرد» محسوب میشود؛
البتّه، چنانچه عمل مذکور مستلزم امور حرام (مانند کشف عورت یا نگاه یا لمس حرام) باشد جایز نیست، مگر آنکه انجام آن ضرورت داشته باشد مثل اینکه ترک آن مستلزم مشقّت فوقالعاده شدید که معمولاً تحمّل نمیشود (حَرَج) یا ضرر قابل توجّه باشد و راه چارۀ مشروع دیگری وجود نداشته نباشد.
شبیهسازی
«شبیهسازی»[۴] عبارت است از تولید نسخهای مطابق اصل (مثل) از انسان، حیوان،[۵] گیاه یا اجزاء و اعضای آنها، بدون تلقیح سلولهای جنسی مذکّر و مؤنّث با استفاده از روشهای علمی جدید، که دارای انواع مختلفی است.[۶]
ج۴، مسئله ۷۰۱ . شبیهسازی با توضیح فوق، فی نفسه[۷] حرام نیست؛ ولی کسی که دارای ولایت شرعی در این گونه موارد است (مجتهد جامع الشرایط) میتواند حسب مصالح عمومی و اجتناب از خطرات احتمالی آن[۸] از انجام برخی از اقسام شبیهسازی نهی نماید و در این صورت، ارتکاب آن جایز نیست.
شایان ذکر است، اگر این عمل در مورد انسان محقّق شود، لازم است از تمام امور حرام – مانند نگاه یا لمس بدن نامحرم، آشکار نمودن عورت یا لمس و نگاه به آن حتّی توسط پزشک همجنس با توضیحاتی که در فصل مربوط به آن بیان شد – پرهیز گردد و در صورتی که تخمک از زن و سلول انسانی از مرد باشد، بنابر احتیاط واجب زن و مرد مذکور، از محارم یکدیگر مانند برادر و خواهر – هرچند رضاعی – نباشند.
الف. افراد تراجنسی یا ترنسسکچوال (transsexual) یا ترانسها به کسانی گفته میشود که به دلیل نارضایتی از جنس خود، خواستار تغییر جنسیّتشان هستند؛ آنان جنسیّتی که در روانشان حسّ میکنند با جنسیّت جسمشان متضادّ است، این افراد احساس میکنند به جنس دیگر تعلّق دارند، غالباً این گروه نابسامانی یا مشکلی در اندام تناسلی خود و بافتهای داخلی جنسی ندارند و جنسیّتشان از این جهت معلوم است، ولی از نظر ذهنی و روحی با مشکل روبرو هستند و منکر صحّت نوع جنسیّت خود میباشند؛ مثلاً فرد دارای اندامهای تناسلی مردانه است و حتّی از نظر ژنتیکی نوع کروموزمهای او XY است و مذکّر محسوب میشود، یا بر عکس مثلاً فرد دارای اندامهای تناسلی زنانه است و حتّی از نظر ژنتیکی نوع کروموزمهای او XX است و مؤنّث محسوب میشود، با این وجود احساسات و تمایلات مردانه دارد؛ برخی، اصطلاح «خنثای روانی» را برای افراد تراجنسی، که علایم جنس بدنی آنان با گرایشهای روحی آنان مطابق نیست، به کار میبرند.
ب. افراد دوجنسی یا هرمافرودیت (hermaphrodite) به کسانی گفته میشود که دارای اختلال ظاهری در اندام تناسلی و بافتهای داخلی جنسی و گاه سیستم هورمونی جنسی هستند و معمولاً «نمای ظاهری از اندام هر دو جنس» را دارند و از بدو تولّد اندام تناسلی بینابین داشته و از ابهام جنسیّتی رنج میبرند، آنان درصدد «کشف جنسیّت» خویش برمیآیند؛ در فصل «ارث»، مسألۀ «۱۳۱۸»، نشانههایی برای تشخیص جنسیّت آنان ذکر میگردد.
[۲] . مثل اینکه مردی است که رفتار و احساسات زنانه دارد، به گونهای که خود را زن میپندارد و تمایلات جنسی و عاطفی وی همانند زنان است و نیز میل به پوشیدن لباس زنانه، آرایش زنانه و مانند آن دارد، یا زنی است که رفتار و احساسات مردانه دارد، طوری که خود را مرد میپندارد و تمایلات جنسی و عاطفی وی همانند مردان است و نیز میل به پوشیدن لباس مردانه، هیأت مردانه و مانند آن دارد.
[۳] . در صورت تحقّق نیز، با محذورات شرعی زیادی همراه است.
[۴] . در زبان عربی «استنساخ» و در انگلیسی کلونینگ «Cloning» گفته میشود.
[۵] . بنابر آنچه گفته شده، فرآیند شبیهسازی حیوان در طیّ مراحل زیر ممکن است انجام پذیرد:
۱. گرفتن یک تخمک بارور نشده از پستاندار ماده؛
۲. بیرون کشیدن هستۀ تخمک و به دست آوردن یک تخمک فاقد هسته (تخمک مذکور، فاقد کرموزوم و فاقد اطلاعات ژنتیکی در مورد حیوان است)؛
۳. گزینش یک سلول بدنی (از حیوان، مذکّر یا مؤنّث) و بیرون کشیدن هستۀ آن و هدایت هستۀ مذکور به درون تخمک فاقد هسته، که آن را فرایند «بازسازی تخمک» مینامند؛ به این ترتیب تخمک، دارای همۀ کروموزمهای لازم از یک جنس میگردد که همۀ آنها از یک سلول بدن حیوان گرفته شده است؛
۴. تحریک تخمک به وسیلۀ داروهای شیمیایی یا جریان الکتریکی، به منظور تکثیر آن؛
۵. انتقال تخمک پس از آنکه در آزمایشگاه به مرحلۀ چند سلولی رسید، به رحم حیوان مناسب (مادر جانشین) که برای این کار در نظر گرفته شده است؛
پس از زمان لازم برای بارداری، تخمک به جنینی کامل و زنده تبدیل شده و متولّد میشود، حیوان متولّد شده از نظر ژنتیکی تطابق نسبتاً کامل به حیوانی دارد که هستۀ سلول جسمی از او گرفته شده و جنسیّت او همواره تابع آن حیوان است؛ شیوههای دیگری نیز برای شبیهسازی ذکر شده است؛
ادّعا شده مشابه آنچه برای شبیهسازی کامل حیوان گفته شده، در مورد انسان نیز قابل انجام است.
[۶] . یکی از انواع شبیهسازی، شبیهسازی عضو و اندامهای بدن است که میتوان از آن در علم پزشکی برای درمان بیماریهای مزمن و صعب العلاج استفاده نمود؛ مثلاً در آزمایشگاه از سلولهای بنیادی که توان تبدیل شدن به اعضای مختلف را دارند، برای تولید یک عضو خاص که مورد نیاز بیمار است، استفاده نمود؛ این نوع از شبیهسازی را «شبیهسازی درمانی» نیز مینامند.
[۷] . به خودی خود و با قطع نظر از لوازمی که ممکن است حرام باشد.
[۸] . مانند اینکه شبیهسازی انسان موجب اختلاط انساب و ابهام در روابط خویشاوندی، پیدایش انسانهای ناقص الخلقه، بروز امراض غیر قابل پیشبینی در انسانها، از بین رفتن نهاد ازدواج و نابودی خانواده و… گردد.