[۱۱۵۳] [۱۱۵۴] [۱۱۵۵] [۱۱۵۶] [۱۱۵۷] [۱۱۵۸] [۱۱۵۹] [۱۱۶۰] [۱۱۶۱] [۱۱۶۲] [۱۱۶۳] [۱۱۶۴] [۱۱۶۵] [۱۱۶۶] [۱۱۶۷] [۱۱۶۸] [۱۱۶۹] [۱۱۷۰] [۱۱۷۱] [۱۱۷۲]
دستهبندی کلّی وارثین بهطور خلاصه
ج۴، مسئله ۱۱۵۳ . افرادی که به سبب خویشاوندی ارث میبرند[۱] سه دسته هستند:
دستۀ اوّل: «پدر و مادر و اولاد میّت» میباشند؛
البتّه، چنانچه میّت اولاد نداشته باشد، فرزندان اولاد هر چه پایین بروند، هر کدام آنان که به میّت نزدیکتر باشند، ارث میبرند و با وجود طبقۀ نزدیکتر از اولادِ اولاد به میّت، طبقات دورتر آنان ارث نمیبرند.
بنابراین، در صورت وجود فرزند متوفّی (حتّی یک نفر)، نوههای وی ارث نمیبرند و همین طور با بودن نوۀ متوفّی، ارث به فرزندان نوه نمیرسد.
شایان ذکر است، تا یک نفر از «دستۀ اوّل» در زمان وفات فرد، زنده باشد، «دستۀ دوّم» ارث نمیبرند.
دستۀ دوّم: «پدربزرگ (جدّ) و مادربزرگ (جدّه) و خواهر و برادر میّت» میباشند؛
البتّه اگر میّت، خواهر و برادر نداشته باشد، فرزندان ایشان هر کدام که به میّت نزدیکتر باشند، ارث میبرند و با وجود طبقۀ نزدیکتر از اولادِ برادر و خواهر متوفّی، طبقات دورتر آنان ارث نمیبرند؛ مثلاً اگر میّت دارای یک فرزندِ خواهر باشد، هیچ کدام از نوههای خواهر و برادر وی ارث نمیبرند.
همین طور، با نبودن جدّ و جدّۀ میّت، جدّ و جدّۀ پدر و مادر میّت، هر چه بالا رود هر کدام که به میّت نزدیکتر باشد ارث میبرند.
شایان ذکر است، تا یک نفر از «دستۀ دوّم» در زمان وفات فرد، زنده باشد، «دستۀ سوّم»، ارث نمیبرند.
دستۀ سوّم: «عمو و عمّه و دایى و خالۀ میّت» میباشند؛
البتّه با نبودن آنان، اولادشان و با نبودن اولاد، اولادِ اولادِ آنان هر چه پایین بروند، هر کدام آنان که به میّت نزدیکتر باشند، ارث میبرند.
بنابراین، چنانچه از عموها و عمّهها و داییها و خالههاى میّت، هرچند یک نفر زنده باشد، اولادِ آنان ارث نمیبرند.[۲]
ج۴، مسئله ۱۱۵۴ . اگر فرد در زمان وفات، عمو، عمّه، دایى و خاله نداشته باشد و نیز اولاد و اولادِ اولاد آنان (هر چه پایین برود) نباشند، در این صورت «عمو و عمّه و دایى و خالهٔ پدر و مادرِ میّت» ارث میبرند و اگر اینها نیز نباشند، ارث به اولادشان میرسد و با نبودن آنان، فرزندانِ اولاد هر چه پایین بروند، هر کدام آنان که به میّت نزدیکتر باشند، ارث میبرند.
در صورتی که افراد مذکور هم نباشند، «عمو و عمّه و دایى و خالۀ جدّ و جدّه میّت» ارث میبرند و اگر اینها نیز نباشند، به اولادشان با ترتیب فوق ارث میرسد.
ج۴، مسئله ۱۱۵۵ . «زن و شوهر» همراه با طبقاتِ سهگانۀ ارث، به تفصیلى که در مبحث «ارث زن و شوهر» ذکر خواهد شد، از یکدیگر ارث مىبرند.[۳]
ج۴، مسئله ۱۱۵۶ . اگر برای وارث دو سبب ارث بردن باشد، از طریق هر دو سبب ارث میبرد؛ مانند اینکه شخصی هم «عمو» و هم «دایی» فردی به حساب آید[۴] یا آنکه شخصی هم جدّ پدری مادرِ فردی و هم جدّ مادری پدرِ همان فرد باشد؛[۵]
البتّه، اگر یکی از دو سبب، مانع از ارث بردن به سبب دیگر باشد، وارث مذکور فقط از طریق سببِ مانع ارث میبرد؛ مانند اینکه شخصی هم «برادر مادری» و هم «پسر عموی» فردی محسوب شود.[۶]
ج۴، مسئله ۱۱۵۷ . اگر انسان از دنیا برود، باید اموال بجا مانده از او در مواردی که توضیح آن در فصل «وصیّت» مسألۀ «۱۰۴۹» ذکر شد، صرف گردد[۷] و چنانچه از داراییهای وی مالی باقی بماند، در صورتی که متوفّی وصیّتی داشته باشد، به وصایای شرعی[۸] او عمل میشود و باقیماندۀ اموال به عنوان ارث بین ورثهاش حسب موازین شرعی تقسیم میگردد.[۹] پس منظور از عبارت «اصل اموال» که در مسائل فصل «ارث» مطرح میشود، همین «بخش سوّم از اموال متوفّی» میباشد.[۱۰]
مثلاً وقتی گفتــه میشــود: مرد یک چهارم از اصل اموال همســر دائمیــش را ارث میبــرد یا مادر یک ششم از اصل اموال فرزندش را ارث میبرد، مراد از «اصل اموال» مقدار باقیمانده از داراییهای متوفّی بعد از کسر موارد فوق میباشد.
ج۴، مسئله ۱۱۵۸ . ورثه (غیر از زوجه) در طبقات سهگانۀ ارث، از همۀ اموال مورّث خود – اموال منقول و غیر منقول، زمین[۱۱] و غیر زمین – ارث میبرند و حکم ارث بردن زوجه از اموال شوهرش در مسألۀ «۱۲۵۲» بیان میشود.[۱۲]
تفصیل و جزئیّات ارث هر یک از وارثین
ارث دستۀ اوّل
ج۴، مسئله ۱۱۵۹ . اگر وارث میّت فقط یک نفر از دستۀ اول باشد، مثلاً «پدر» یا «مادر» یا «یک پسر» یا «یک دختر» باشد، همۀ اموال میّت به او ارث مى رسد.
همچنین، اگر پدر و مادر زنده نباشند و ورثه تنها «چند پسر» یا «چند دختر» باشند، همۀ اموال را بهطور مساوی بین خود قسمت میکنند و چنانچه «پسر و دختر» هر دو باشند، هر پسر دو برابر هر دختر ارث خواهد برد.
ج۴، مسئله ۱۱۶۰ . اگر وارث میّت فقط «پدر و مادر» او باشند، دو صورت دارد:
الف. مادر «حاجِب» نداشته باشد؛ در این صورت، یک سوم اصل اموال میّت[۱۳] به مادر و باقیمانده یعنی دو سوم آن به پدر ارث میرسد؛
ب. مادر «حاجِب» داشته باشد؛ در این صورت، یک ششم اصل اموال میّت به مادر و باقیمانده یعنی پنج ششم آن به پدر ارث میرسد.
منظور از «حاجِب» در این مسأله آن است که میّت، حدّاقل «دو برادر یا چهار خواهر، یا یک برادر و دو خواهر» داشته باشد که همۀ آنان مسلمان و آزاد و پدرشان با پدر میّت یکى باشد، خواه مادرشان با مادر میّت یکى باشد یا نه، ولی مشروط به اینکه به دنیا آمده باشند. بنابراین، اگر به صورت حَمْل باشند کافی نیست.
شایان ذکر است، افراد مذکور که در دستۀ دوم ارث هستند ارث نمیبرند، امّا به سبب بودن این افراد، سهم الارث مادر از یک سوم به یک ششم کاهش مییابد.
ج۴، مسئله ۱۱۶۱ . اگر وارث میّت فقط «پدر و مادر و یک دختر» باشد، دو صورت دارد:
الف. مادر «حاجِب»[۱۴] نداشته باشد؛ در این صورت اموال میّت را پنج قسمت میکنند و پدر و مادر هر کدام یک پنجم اصل اموال و دختر سه پنجم آن را ارث میبرد.
ب. مادر «حاجِب» داشته باشد؛ در این صورت اموال را «۳۰» قسمت نموده و پدر شش سی ام، دختر هجده سی ام و مادر پنج سی ام اموال را به ارث میبرند.
امّا نسبت به باقیمانده – یعنی یک سی ام اموال میّت – مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود و بنابر احتیاط واجب، پدر و مادر و دختر میّت با هم مصالحه نمایند.[۱۵]
ج۴، مسئله ۱۱۶۲ . اگر وارث میّت فقط «پدر و مادر و یک پسر» باشد، اموال وی را «۶» قسمت میکنند؛ به این صورت که پدر و مادر هر کدام یک قسمت، یعنی یک ششم اصل اموال و پسر، «۴» قسمت یعنی چهار ششم آن را ارث میبرد.
همین طور، اگر میّت به جای یک پسر، «چند پسر» یا «چند دختر» داشته باشد، آن چهار قسمت بهطور مساوى بین پسران یا دختران قسمت میشود و چنانچه میّت دارای «پدر و مادر و پسر و دختر»باشد، آن چهار قسمت را به گونهای تقسیم میکنند که هر پسر دو برابر هر دختر ارث ببرد.
ج۴، مسئله ۱۱۶۳ . اگر وارث میّت فقط «پدر یا مادر و یک یا چند پسر» باشند، اموالش را «۶» قسمت میکنند؛ به این صورت که پدر یا مادر یک قسمت یعنی یک ششم اصل اموال و پسر پنج قسمت، یعنی پنج ششم آن را ارث میبــرد و اگر چند پســر باشنــد، آن پنج قسمت را بهطور مساوى بین پسران تقسیم مینمایند.
ج۴، مسئله ۱۱۶۴ . اگر ورثۀ میّت فقط «پدر یا مادر به همراه چند پسر و دختر» باشند، اموال را «۶» قسمت میکنند؛ به این صورت که پدر یا مادر یک قسمت یعنی یک ششم اصل اموال را ارث میبرد و باقیمانده، یعنی پنج ششم آن را طورى قسمت میکنند که هر پسر دو برابر هر دختر ارث ببرد.
ج۴، مسئله ۱۱۶۵ . اگر وارث میّت فقط «پدر یا مادر و یک دختر» باشد، اموال را «۴» قسمت میکنند؛ به این صورت که پدر یا مادر یک قسمت، یعنی یک چهارم اصل اموال و دختر «۳» قسمت، یعنی سه چهارم آن را ارث میبرد.
ج۴، مسئله ۱۱۶۶ . اگر وارث میّت فقط«پدر یا مادر و چند دختر» باشد، اموال را «۵» قسمت میکنند؛ به این صورت که پدر یا مادر یک قسمت، یعنی یک پنجم اصل اموال را ارث میبرد و «۴» قسمت دیگر، یعنی چهار پنجم آن را دختران بهطور مساوى بین خودشان تقسیم میکنند.
جانشینی نوهها در جایگاه اولاد
ج۴، مسئله ۱۱۶۷ . «نوههای میّت» در صورتی ارث میبرند که هیچ یک از «فرزندان بدون واسطۀ میّت» در هنگام وفات وی زنده نباشند و در این صورت زنده بودن پدر و مادر میّت، مانع از ارث بردن نوههای او نمی شود.
ج۴، مسئله ۱۱۶۸ . اگر میّت فرزند نداشته باشد، نوۀ پسرى او – چه پسر باشد و چه دختر – سهم پسرِ میّت را ارث میبرد، و نوۀ دخترى او نیز – چه پسر باشد و چه دختر – سهم دختر میّت را ارث میبرد.
مثلاً چنانچه میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، اموالش «۳» قسمت میشود؛ به این صورت که یک قسمت به پسر دختر و دو قسمت به دختر پسر میرسد.
فرزند خوانده
ج۴، مسئله ۱۱۶۹ . «فرزند خوانده»[۱۶] فرزند انسان محسوب نمیشود. بنابراین، هیچ کدام از آن دو، از یکدیگر ارث نمیبرند؛ البتّه انسان میتواند از ثلث اموالش برای فرزند خوانده وصیت نماید.
ارث زن یا شوهر به همراه طبقۀ اول ارث
ج۴، مسئله ۱۱۷۰ . اگر زنی فوت نماید و علاوه بر دستۀ اوّل ارث، شوهر وی نیز جزء ورثه باشد، مسأله دارای صورتهای مختلفی است که در ادامه احکام آن ذکر میشود:
۱. اگر همراه شوهر متوفّی، یک یا چند پسر یا دختر یا دختر و پسر باشـد، به شوهر، یک چهارم از اصل اموال و باقیمانده به فرزند یا فرزندان وی ارث میرسد، که در صورت متعدّد بودن آنان، چنانچه تمام فرزندان همجنس باشند، بهطور مساوی بین آنان قسمت میشود، وگرنه ارث هر پسر دو برابر دختر است.
۲. اگر همراه شوهر متوفّی، فقط پدر یا مادر وی باشد، ارث شوهر یک دوم از اصل اموال بوده و باقیماندۀ اموال به پدر یا مادر میرسد.
۳. اگر همراه شوهر متوفّی، پــدر و مــادر وی باشــد، شوهر یک دوم از اصل اموال و مادر در صورتی که «حاجِب»[۱۷] نداشته باشد یک سوم از اصل اموال و چنانچه «حاجِب» داشته باشد یک ششم از اصل اموال ارث میبرد و باقیمانده به پدر متوفّی ارث میرسد.
۴. اگر همراه شوهر متوفّی، پدر یا مادر وی و یک دختر باشد، شوهر یک چهارم از اصل اموال ارث میبرد و سه چهارم باقیمانده به چهار قسمت تقسیم میشود که یک قسمت آن سهم الارث پدر یا مادر و سه قسمت آن، سهم الارث دختر میباشد. بنابراین، سهم الارث شوهر چهار شانزدهم و سهم پدر یا مادر سه شانزدهم و سهم دختر نُه شانزدهم اموال میباشد.
۵. اگر همراه شوهر متوفّی، پدر یا مادر وی و چند دختر، یا یک یا چند پسر، یا دختر و پسر باشد، شوهر یک چهارم از اصل اموال و پدر یا مادر یک ششم از اصل اموال ارث میبرند و باقیمانده به فرزند یا فرزندان وی ارث میرسد، که در صورت متعدّد بودن، چنانچه فرزندان همجنس باشند، بهطور مساوی بین آنان قسمت میشود، وگرنه هر پسر، دو برابر دختر ارث میبرد.
۶. اگر همراه شوهر متوفّی، پدر و مادر وی و یک یا چند پسر یا دختر یا دختر و پسر باشد، شوهر یک چهارم از اصل اموال و پدر و مادر هر کدام یک ششم از اصل اموال ارث میبرند و باقیمانده به فرزند یا فرزندان وی ارث میرسد که در صورت متعدّد بودن آنان، چنانچه فرزندان همجنس باشند، بهطور مساوی بین آنان قسمت میشود، وگرنه هر پسر، دو برابر دختر ارث میبرد.
ج۴، مسئله ۱۱۷۱ . اگر مردی فوت نماید و علاوه بر دستۀ اوّل ارث، همسر وی نیز جزء ورثه باشد، مسأله دارای صورتهای مختلفی است که در ادامه، احکام آن ذکر میشود:
۱. اگر همراه زوجۀ متوفّی، یک یا چند پسر یا دختر یا دختر و پسر باشد، زوجه یک هشتم از اصل اموال[۱۸] ارث میبرد و باقیمانده به فرزند یا فرزندان وی میرسد، که در صورت متعدّد بودن آنان، چنانچه تمام فرزندان همجنس باشند، بهطور مساوی بین آنان قسمت میشود، وگرنه هر پسر، دو برابر دختر ارث میبرد.
۲. اگر همراه زوجۀ متوفّی، فقط پدر یا مادر وی باشد، زوجه یک چهارم از اصل اموال ارث برده و باقیمانده به پدر یا مادر ارث میرسد.
۳. اگر همراه زوجۀ متوفّیٰ، پدر و مادر وی باشند، زوجه یک چهارم از اصل اموال و مادر در صورتی که «حاجِب»[۱۹] نداشته باشد یک سوم از اصل اموال و چنانچه «حاجِب» داشته باشد، یک ششم از اصل اموال ارث میبرد و باقیمانده به پدر متوفّیٰ ارث میرسد.
۴. اگر همراه زوجۀ متوفّی، پدر یا مادر وی و یک دختر باشد، زوجه یک هشتم از اصل اموال، و هفت هشتم باقیمانده به چهار قسمت تقسیم میشود، که یک قسمت آن سهم الارث پدر یا مادر و سه قسمت آن سهم الارث دختر میباشد. بنابراین، سهم الارث زوجه چهار سی و دوم و سهم پدر یا مادر هفت سی و دوم و سهم دختر بیست و یک سی و دوم اموال میباشد.
۵. اگر همراه زوجۀ متوفّی، پدر و مادر وی و یک دختر باشد، زوجه یک هشتم از اصل اموال ارث میبرد و چنانچه مادر «حاجِب»[۲۰] نداشته باشد هفت هشتم باقیماندۀ اموال را به پنج قسمت تقسیم کرده، پدر و مادر هر کدام یک قسمت و دختر سه قسمت آن را ارث میبرد.
امّا چنانچه مادر «حاجِب» داشته باشد، اموال را به « ۱۲۰» قسمت تقسیم کرده، پانزده صدو بیستم سهم زوجه، بیست و یک صد و بیستم سهم پدر، شصت و سه صد و بیستم سهم دختر و بیست صد و بیستم سهم مادر میباشــد، و امّا نسبــت بــه یک صد و بیستم باقیمانده، مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود و بنابر احتیاط واجب پدر و مادر و دختر میّت با هم مصالحه نمایند.[۲۱]
۶. اگر همراه زوجۀ متوفّی، پدر یا مادر وی و دو یا چند یک صد و بیستم دختر باشند یک چهارم ، سه چهارم یک صد و بیستم وجه یک هشتم از اصل اموال ارث میبرد و هفت هشتم باقیمانده را به پنج قسمت تقسیم نموده که یک قسمت آن برای پدر یا مادر، و چهار قسمت آن به دو یا چند دختر ارث میرسد و بهطور مساوی بینشان قسمت میشود.
۷. اگر همراه زوجۀ متوفّی، پدر یا مادر وی و یک یا چند پسر یا دختر و پسر باشد، زوجه یک هشتم از اصل اموال، و پدر یا مادر یک ششم از اصل اموال ارث میبرند و باقیمانده به فرزند یا فرزندان ارث میرسد که در صورت متعدّد بودن آنان، چنانچه فرزندان همجنس باشند، بهطور مساوی بین آنان قسمت میشود، وگرنه هر پسر دو برابر دختر ارث میبرد.
۸. اگر همراه زوجۀ متوفّی، پدر و مادر وی و چند دختر یا یک یا چند پسر یا دختر و پسر باشد، زوجه یک هشتم از اصل اموال و پدر و مادر هر کدام یک ششم از اصل اموال ارث میبرند و باقیمانده به فرزند یا فرزندان ارث میرسد که در صورت متعدّد بودن، چنانچه فرزندان همجنس باشند، بهطور مساوی بین آنان قسمت میشود، وگرنه هر پسر دو برابر دختر ارث میبرد.
نصیب مستحبّی جدّ و جدّه از سهم الارث پدر و مادر متوفّی
ج۴، مسئله ۱۱۷۲ . «جدّ و جدّۀ پدری یا مادری» با وجود یکی از «پدر و مادر متوفّی»، ارث نمیبرند، ولی در موردی که سهم الارث هر کدام از پدر و مادر بیش از یک ششم از اصل اموال میباشد، مستحب است یک ششم از اصل اموال متوفّی را – که به وی ارث رسیده – به پدر یا مادر خویش (جدّ یا جدّۀ متوفّی) ببخشد.
شایان ذکر است، در موردی که متوفّی اولاد نداشته و از جدّ و جدّۀ پدری، فقط یکی در قید حیات باشد، این حکم مستحبّی، برای پدر متوفّی ثابت است همچنین در موردی که متوفّی اولاد نداشته و از جدّ و جدّۀ مادری فقط یکی در قید حیات باشد، این حکم مستحبّی، برای مادر متوفّی ثابت است؛ امّا شمول این حکم نسبت به موردی که متوفّی اولاد داشته باشد یا جدّ و جدّۀ پدری هر دو باشند یا جدّ و جدّۀ مادری هر دو در قید حیات باشند، محلّ اشکال است و عمل به آن رجاءً مانعی ندارد.
مثلاً اگر وارث میّت فقط پدر و مادر باشند و متوفّی جدّ مادری داشته و مادر «حاجِب»[۲۲] نداشته باشد، سهم الارث مادر یک سوم از اصل اموال میباشد و مستحب است مادر یک ششم اصل اموال معادل نصف سهم الارث خویش را به پدرش (جدّ مادری متوفّی) بدهد؛ امّا اگر مادر «حاجب» داشته باشد، سهم الارث وی یک ششم اصل اموال میباشد و مستحب بودن این امر برای وی ثابت نیست.
همین طور، اگر وارث میّت فقط پدر و مادر باشند و متوفّی جدّ پدری داشته باشد و مادر «حاجب» نداشته باشد، سهم الارث پدر دو سوم از اصل اموال میباشد و مستحب است پدر یک ششم اصل اموال معادل یک چهارم سهم الارث خویش را به پدرش (جدّ پدری متوفّی) بدهد؛
امّا اگر مادر «حاجب» داشته باشد سهم الارث پدر پنج ششم اصل اموال است و مستحب است پدر یک ششم اصل اموال، معادل یک پنجم سهم الارث خویش را به پدرش بدهد.
[۲] . از این قاعده استثنا میشود موردی که میّت «یک عموى پدرى» و «یک پسر عموى پدر و مادرى» داشته و دایى و خاله نداشته باشد؛ که در این صورت ارث به پسر عموى پدر و مادرى میرسد و عموى پدرى ارث نمیبرد؛ ولی اگر میّت عمو یا پسر عموهای متعدّدی داشته باشد یا اینکه همسر متوفّی زنده باشد، این حکم خالى از اشکال نیست و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
البتّه، اگر همراه آن دو (عموی پدری و پسر عموی پدر و مادری)، دایى یا خالۀ متوفّی نیز باشد، پسر عموى پدر و مادرى بهرهاى از ارث ندارد و میراث، بین عموى پدرى و دایى یا خاله طبق قواعد ارث تقسیم مىشود.
[۳] . ارث بردن زن و شوهر از هم در صورتی است که «موانع ارث» وجود نداشته باشد؛ توضیح «موانع ارث» در مسائل «۱۲۹۴ و بعد از آن» ذکر میشود.
[۴] . مانند اینکه برادر پدری شخصی با خواهر مادری او ازدواج نماید و صاحب فرزند (حسین) شوند، شخص مذکور هم «عمو» و هم «دایی» آن فرزند محسوب میشود و چنانچه فرض شود که نوبت به ارث بردن وی از حسین برسد، از هر دو جهت ارث میبرد.
[۵] . مثل اینکه محمّد دارای دو فرزند به نام علی و فاطمه باشد و علی صاحب دختری به نام زهرا و فاطمه صاحب پسری به نام رضا شود که در این صورت، زهرا و رضا، دختر دایی و پسر عمّه هم محسوب میشوند و چنانچه با هم ازدواج نمایند و صاحب فرزندی به نام حسین شوند، محمّد هم «جدّ مادری پدر حسین» و هم «جدّ پدری مادر حسین» محسوب میشود و چنانچه فرض شود که نوبت به ارث بردن وی از حسین برسد، از هر دو جهت ارث میبرد.
[۶] . مثلاً اگر مردی که صاحب فرزندی به نام حسین از همسرش فاطمه میباشد، فوت نماید و فاطمه با برادر آن مرد ازدواج کند و صاحب فرزندی به نام زهرا شود، در این صورت، حسین هم «پسر عموی» زهرا و هم «برادر مادری» وی محسوب میشود و چنانچه فرض شود که نوبت به ارث بردن حسین از زهرا شود، از جهت برادری از وی ارث میبرد، نه از جهت پسر عمو بودن.
[۷] . البتّه، اگر فرد وصیّت کرده باشد امور مذکور مانند بدهی و حجّة الاسلام را از ثلث وی ادا کنند، چنانچه ثلث کافی برای عمل به وصایا باشد، این موارد از ثلث که مورد وصیّت قرار گرفته، برداشته میشود و اگر کافی نباشد، مقدار باقیمانده از اصل مال برداشته میشود؛ توضیح مطلب، در فصل «وصیّت» ذکر شد.
[۸] . البتّه وصیّت به صرف مال، در صورتی صحیح و شرعی است که از ثلث اموال میّت در زمان فوت، بیشتر نباشد، وگرنه چنانچه ورثۀ بالغ و رشید (غیر محجور)، مقدار اضافه بر ثلث را اجازه دهند، وصیّت صحیح و در غیر این صورت باطل است؛ توضیح مطلب، در فصل «وصیّت» ذکر شد.
[۹] . شایان ذکر است، تقدّم و تأخّر ذکر شده در موارد فوق، تقدّم و تأخّر رتبی است. بنابراین، در بعضی اوقات لازم نیست از نظر زمانی به همین ترتیب جاری شود، بلکه گاه ممکن است حسب مورد و حسب وصیّت فرد، برخی از مراحل، هم زمان یا به گونهای دیگر، انجام گردد.
[۱۰] . بنابراین، مقصود از «اصل مال» در این فصل با آنچه در فصل «وصیت» بیان شد، متفاوت است.
[۱۱] . البتّه، «زمین موات» که مورّث در زمان حیات خویش اقدام به تحجیر و احیای آن نکرده، ولی سند رسمی آن به نام وی بوده، حکم ویژهای دارد که در جلد سوّم، مسألۀ «۱۳۶۷» ذکر شد.
[۱۲] . البتّه، ارث بردن دیۀ قتل احکام ویژهای دارد که در فصل «دیات»، مسائل «۱۳۶۳ تا ۱۳۶۶» ذکر میشود. همین طور، قاتل در قتل عمد از مقتول مطلقاً ارث نمیبرد و حکم ارث بردن وی از مقتول در قتل خطایی یا قتل شبه عمد، در مسألۀ «۱۳۰۳» ذکر میشود.
[۱۳] . منظور از «اصل اموال» در این مسأله و مسائل بعد، در مسألۀ «۱۱۵۷» ذکر شد.
[۱۴] . تعریف «حاجب» در مسألۀ قبل ذکر شد.<
[۱۵] . زیرا ممکن است وجود «حاجب» تأثیری نداشته و مقدار مذکور، یعنی یک سی ام سهم مادر باشد، هم چنان که ممکن است به سبب «حاجب»، مادر از آن ارث نبرده و در این صورت سه چهارم از یک سی ام سهم دختر و یک چهارم آن سهم پدر باشد.
[۱۶] . «فرزند خوانده» کسی است که دیگری (غیر از پدر و مادر واقعی) او را به فرزندی پذیرفته است.
[۱۷] . تعریف «حاجب»، در مسألۀ «۱۱۶۰» ذکر شد.
[۱۸] . کیفیّت ارث زوجه از اموال شوهرش، در مسائل «۱۲۵۲ و ۱۲۵۳» ذکر میشود.
[۱۹] . تعریف «حاجب»، در مسألۀ «۱۱۶۰» ذکر شد.
[۲۰] . همان.
[۲۱] . زیرا ممکن است وجود «حاجب» تأثیری نداشته و مقدار مذکور، یعنی سهم مادر باشد، هم چنان که ممکــن اســـت بـه سبـــب «حاجــب»، مــادر از آن ارث نبــرد و در ایــــن صورت از سهــم دختــر و آن سهم پدر باشد.
[۲۲] . تعریف «حاجب» در مسألۀ «۱۱۶۰» ذکر شد.