[۱۱۷] [۱۱۸] [۱۱۹] [۱۲۰] [۱۲۱] [۱۲۲] [۱۲۳] [۱۲۴] [۱۲۵] [۱۲۶] [۱۲۷] [۱۲۸] [۱۲۹] [۱۳۰] [۱۳۱] [۱۳۲] [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] [۱۳۶] [۱۳۷] [۱۳۸] [۱۳۹] [۱۴۰] [۱۴۱] [۱۴۲] [۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] [۱۴۶] [۱۴۷] [۱۴۸] [۱۴۹] [۱۵۰] [۱۵۱] [۱۵۲] [۱۵۳] [۱۵۴] [۱۵۵] [۱۵۶] [۱۵۷] [۱۵۸] [۱۵۹] [۱۶۰] [۱۶۱]
(ادامۀ افرادی که ازدواج با آنان حرام و باطل است)
۲. زن شوهردار
ج۴، مسئله ۱۱۷ . اگر مردی بداند زنی شوهر دارد و با او ازدواج کند (دائم یا موقّت)، چه با او نزدیکی کرده باشد یا نه، ازدواج مذکور باطل است و بعداً هم نباید او را برای خود عقد کند و بر وی حرام ابدی می شود.
ج۴، مسئله ۱۱۸ . اگر مرد نمیدانسته که زن شوهر دارد و با او ازدواج نموده (دائم یا موقّت)، در صورتی که بعد از ازدواج، با او نزدیکی کرده، بنابر احتیاط واجب بر وی حرام ابدی میشود و چنانچه با او نزدیکی نکرده باشد، عقد ازدواج باطل است؛ ولی بر او حرام ابدی نمیشود، هرچند زن آگاهانه بر این امر اقدام کرده باشد.
۳. زنی که در عدّه است
ج۴، مسئله ۱۱۹ . اگر مردی با زنی که در عدّۀ شخص دیگری است ازدواج کند، این ازدواج باطل است؛
امّا حکم ازدواج بعدی آن دو و اینکه آیا آن زن بر آن مرد حرام ابدی میشود یا نه چند صورت دارد:
الف. زن و مرد یا یکی از آن دو بداند که زن در ایّام عدّه است و بداند ازدواج در عدّه حرام میباشد؛
در این صورت، آن زن بر آن مرد حرام ابدی میشود، هرچند مرد بعد از عقد با آن زن نزدیکی نکرده باشد.
ب. هیچ یک از زن و مرد نمیدانستهاند که زن در ایّام عدّه است یا از حرام بودن ازدواج در عدّه اطلاع نداشتهاند یا نسبت به هر دو امر آگاهی نداشتهاند[۱] و در ایّام عدّه نزدیکی[۲] کرده باشند.
در این صورت نیز، آن زن با آن مرد حرام ابدی میشود.
ج. هیچ یک از زن و مرد نمیدانستهاند که زن در ایّام عدّه است یا از حرام بودن ازدواج در عدّه اطلاع نداشتهاند یا نسبت به هر دو امر آگاهی نداشتهاند[۳] و نزدیکی انجام نشده یا اینکه نزدیکی پس از سپری شدن ایّام عدّه صورت گرفته یا معلوم نیست نزدیکی در ایّام عدّه انجام شده یا پس از آن؛
در این صورت، ازدواج مذکور موجب حرمت ابدی نمیشود و میتوانند پس از تمام شدن ایّام عدّه، دوباره ازدواج نمایند.
ج۴، مسئله ۱۲۰ . در مواردی که ازدواج در عدّه موجب حرمت ابدی میشود، بین عقد دائم و موقّت فرقی نیست؛
همین طور، حکم مذکور شامل هر یک از انواع عدّه مانند عدّۀ طلاق رجعی، عدّۀ طلاق بائن، عدّۀ ازدواج موقّت، عدّۀ وفات، عدّۀ وطی به شبهه، عدّۀ فسخ و انفساخ میشود.[۴]
ج۴، مسئله ۱۲۱ . اگر زمانی که مرد ازدواج میکند، هنوز عدّۀ زن شروع نشده، عقد مذکور باطل است؛ ولی حکم ازدواج در عدّه را ندارد و موجب حرمت ابدی نمیشود، هرچند نزدیکی صورت گرفته باشد؛
بنابراین، اگر مرد با زنی که شوهرش فوت نموده، ولی زن به سبب غایب بودن شوهرش هنوز از وفات وی اطلاع پیدا نکرده ازدواج نماید، حرمت ابدی حاصل نمیشود، زیرا ابتدای عدّۀ وفات از هنگام اطلاع زوجه از وفات شوهرش میباشد.[۵]
ج۴، مسئله ۱۲۲ . اگر فردی شخص دیگری را وکیل کند تا زن معیّنی را برای او در زمان معلوم عقد کند و وکیل، آن زن را در همان زمان برای وی عقد نماید، در حالی که آن زن هنگام عقد در ایّام عدّه بوده، عقد ازدواج مذکور باطل است و حکمی که در مسألۀ «۱۱۹» بیان شد در این مورد نیز جاری میباشد.
بنابراین، در مورد حرمت ابدی زن و مرد، اطلاع داشتن یا اطلاع نداشتن وکیل نسبت به اینکه زن در عدّه است (و نیز علم و جهل وکیل نسبت به حکم حرام بودن ازدواج در عدّه) تأثیری ندارد و ملاک، علم و جهل زوج و زوجه است.
ج۴، مسئله ۱۲۳ . اگر انسان شخصی را وکیل کند که زنی را برای او عقد نماید و زن را هم معیّن نکند و وکیل زنی را که در ایّام عدّه بوده برای آن مرد عقد نماید، این عقد فضولی است.[۶]
بنابراین چنانچه فرد، این عقد فضولی را در ایّام عدّه اجازه نماید، حکم ازدواج در عدّه -که در مسألۀ «۱۱۹» بیان شد – در مورد آن جاری میشود و در غیر این صورت، عقد مذکور لغو محسوب شده و موجب حرمت ابدی نمیگردد و ازدواج با آن زن بعد از سپری شدن ایّام عدّه اشکال ندارد.
ج۴، مسئله ۱۲۴ . اگر فرد با زنی که در عدّۀ شخص دیگری است ازدواج کند، ولی ازدواج مذکور با صرف نظر از اینکه زن در عدّه است، باطل باشد – مانند ازدواج موقّت بدون تعیین مدّت یا مهریّه، یا ازدواج با خواهر زن یا ازدواج با دختر باکرهای که در شؤون زندگی خویش استقلال ندارد بدون اذن ولیّ شرعیش – محقّق شدن حرمت ابدی با توضیحی که در مسأله «۱۱۹» بیان شد، محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود؛
البتّه، اگر بعضی از ارکان و مقوّمات عقد محقّق نشده باشد، طوری که ازدواج صدق نکند، موجب حرمت ابدی نمیشود.
ج۴، مسئله ۱۲۵ . زنى که در ایام عدّه بوده و شک دارد که عدّهاش تمام شده یا نه، باید بنا را بر باقی بودن عدّه بگذارد. بنابراین، نمیتواند با مرد دیگری ازدواج نماید.[۷]
ج۴، مسئله ۱۲۶ . اگر زن به جهتى از زوجیّت شوهرش خارج شود، مثل آنکه شوهرش او را طلاق داده یا مدّت عقد موقّت او با شوهرش تمام شده یا وی باقیماندۀ مدّت را به وی بخشیده باشد، چنانچه آن زن بعد از مدّتى با مرد دیگری ازدواج کرده و پس از ازدواج شک نماید هنگام عقد ازدواج با شوهر دوّم، عدّهاش از شوهر اوّل تمام بوده یا نه، به شک خود اعتنا نمیکند.
۴. زن شوهرداری که فرد با او زنا کرده
ج۴، مسئله ۱۲۷ . اگر فردی (نعوذ باللّه) با زن شوهردار زنا نماید، بنابر احتیاط واجب آن زن بر وی حرام ابدی میشود.
شایان ذکر است، در این حکم فرقی نیست بین اینکه زن شوهردار در عقد دائم همسرش بوده یا عقد موقّت، مسلمان باشد یا کافر اهل کتاب، بالغ باشد یا نابالغ.
همین طور، فرقی نیست نزدیکی از طرف زن، زنا محسوب شود یا وطی به شبهه و نیز فرقی ندارد نزدیکی (زنا) از جلو انجام شده است یا از پشت.
حکم مذکور شامل موردی که مرد (زانی) از شوهردار بودن زن اطلاع نداشته یا بر انجام این عمل مجبور (اکراه) شده نیز میشود.
ج۴، مسئله ۱۲۸ . اگر زن شوهردار (نعوذ باللّه) مرتکب زنا شود، بر شوهر خود حرام نمیشود، هرچند بر این عمل اصرار ورزد؛ ولی چنانچه توبه نکند، بهتر است که شوهرش او را طلاق دهد.[۸]
۵. زنی که در عدّه بوده و فرد با وی زنا کرده
ج۴، مسئله ۱۲۹ . اگر فردی با زنی که در عدّۀ طلاق رجعی است زنا کند، حکم زنا با زن شوهردار – که در مسألۀ «۱۲۷» بیان شد – در مورد آن جاری میشود. بنابراین، آن زن بنابر احتیاط واجب بر وی حرام ابدی میشود.
ج۴، مسئله ۱۳۰ . اگر فردی با زنی که در عدّهای غیر از عدّۀ طلاق رجعی است – مانند عدّۀ طلاق بائن، عدّۀ عقد موقّت، عدّۀ وفات، عدّۀ وطی به شبهه، عدّۀ فسخ و انفساخ – زنا کند، موجب حرمت ابدی نمیشود و میتوانند پس از سپری شدن ایّام عدّه – با رعایت آنچه در مسائل«۱۵۶ و ۱۵۸» ذکر میشود – با هم ازدواج نمایند.
در این حکم، فرقی نیست که نزدیکی از طرف زن، زنا باشد یا وطی به شبهه.[۹]
ج۴، مسئله ۱۳۱ . اگر فردی با زن شوهردار که شوهرش مفقود و ناپدید شده زنا کند، سپس آشکار شود که شوهر آن زن فوت شده، ولی معلوم نشود که زنا قبل از فوت شوهر انجام شده یا بعد از آن، بنابر احتیاط واجب ازدواج با او جایز نیست؛
امّا اگر معلوم شود فوت مرد قبل از وقوع زنا بوده، این زن بر آن مرد زنا کننده حرام ابدی نمیشود و بعد از سپری شدن عدّۀ وفات میتواند با او ازدواج کند.
ج۴، مسئله ۱۳۲ . اگر مردی با زنی که در عدّه است زنا نماید و نداند عدّۀ آن زن، عدّۀ رجعی بوده یا بائن، تا زمانی که این شک باقی است، بر او حرام ابدی محسوب نمیشود؛
امّا اگر مرد بداند که زن در عدّۀ رجعی بوده، ولی شک داشته باشد که عدّۀ وی تمام شده یا نه، چنانچه با او زنا نماید، بنابر احتیاط واجب بر آن زن حرام ابدی میشود.
وطی به شبهه بدون عقد ازدواج در ایام عدّه یا با زن شوهردار یا بی شوهر
ج۴، مسئله ۱۳۳ . اگر مردی بدون اجرای عقد ازدواج،[۱۰] با زنی که در ایّام عدّه (هر یک از اقسام عدّه) است یا زنی که شوهردار یا بدون شوهر است، وطی به شبهه نماید، حرمت ابدی محقّق نمیشود.
در حکم مذکور، فرقی نیست که این امر (نزدیکی) از طرف زن، وطی به شبهه یا زنا باشد.[۱۰]
۶. فرد مُحرِم
ج۴، مسئله ۱۳۴ . اگر مرد در حال احرام ازدواج کند، چنین عقدی حرام و باطل است، هرچند زنی که با او ازدواج کرده در حال احرام نباشد و چنانچه میدانسته مُحرم است و ازدواج در حال احرام حرام میباشد، آن زن بر وی حرام ابدی میشود.
ج۴، مسئله ۱۳۵ . اگر زن در حال احرام ازدواج نماید، چنین عقدی حرام و باطل است، هرچند مردی که با او ازدواج کرده، در حال احرام نباشد و چنانچه زن میدانسته مُحرم است و ازدواج در حال احرام حرام میباشد، بنابر احتیاط واجب آن مرد بر وی حرام ابدی میشود.
ج۴، مسئله ۱۳۶ . ازدواج در حال احرام که موجب حرمت ابدی میگردد، شامل احرام حج و عمره (واجب یا مستحب) میشود، هرچند حج یا عمره به نیابت از شخص دیگری انجام شود و فرقی ندارد که عقد ازدواج را خودِ فرد مُحرم انجام دهد یا فردی را برای این امر وکیل نماید.
شایان ذکر است، اگر ازدواجی که در حال احرام صورت گرفته – با صرف نظر از واقع شدن در حال احرام – باطل باشد، مشابه حکمی که در مسألۀ «۱۲۴» بیان شد در مورد آن جاری میشود.
ج۴، مسئله ۱۳۷ . فردی که از احرام خارج شده[۱۲] میتواند ازدواج کند، هرچند «طواف نساء»[۱۳] را انجام نداده باشد.
شایان ذکر است، بهطور کلّی کسی که «طواف نساء» را به جا نیاورده، استمتاعات زناشویی بر وی حلال نمیشود.
۷. زنى که سه مرتبه فرد وی را طلاق داده
ج۴، مسئله ۱۳۸ . اگر مردی همسرش را دو بار طلاق دهد و بعد از هر بار طلاق در ایّام عدّه به وی رجوع نماید (در صورتی که طلاق رجعی باشد) یا بعد از هر بار طلاق مجدّداً وی را به عقد خویش در آورد (در صورتی که طلاق بائن باشد یا طلاق رجعی بوده و ایّام عدّه سپری شده باشد)، بعد از طلاق سوّم آن زن بر او حرام میشود؛[۱۴]
البتّه، اگر بعد از طلاق سوّم آن زن با مرد دیگری ازدواج نماید، با شرایطی که در مسألۀ «۵۳۵» بیان خواهد شد، شوهر اوّلش میتواند بعداً با آن زن ازدواج نماید.
شایان ذکر است، چنانچه تعداد طلاقهایی که نسبت به زن صورت گرفته به نه طلاق برسد با شرایط ویژهای،[۱۵] آن زن بر شوهرش حرام ابدی میشود.
۸. زن و شوهری که لِعان کردهاند
ج۴، مسئله ۱۳۹ . اگر مردی به زن دائمی خویش نسبت زنا بدهد یا فرزندی که از زن دائمیش به دنیا آمده را از خودش نفی کند، یعنی بگوید: «این فرزند مال من نیست»، در این دو مورد چنانچه بین آن زن و شوهر با شرایط ویژهای[۱۶] «لِعان» واقع شود، ازدواجشان باطل شده و زن بر شوهرش حرام ابدی میشود.
ج۴، مسئله ۱۴۰ . اگر مرد به همسر خویش که لال است نسبت زنا دهد، آن زن به وی حرام ابدی مىشود؛
این حکم (حرمت ابدی)، در جایی که مرد به همسر ناشنوای خود چنین نسبتی دهد محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
۹. زنی که زوجۀ پنجم فرد به حساب آید
ج۴، مسئله ۱۴۱ . فردی که داراى چهار زوجۀ دائمى است، نمیتواند با زن دیگری ازدواج دائم نماید؛ مگر آنکه بعضى از همسران او بمیرند یا رابطۀ زوجیّت بین وی و بعضی از همسرانش به سبب طلاق یا فسخ عقد ازدواج یا مانند آن از بین برود.
ج۴، مسئله ۱۴۲ . اگر فردی که چهار زوجۀ دائمی دارد، یکی از آنان را طلاق رجعى دهد، باید صبر کند تا ایّام عدّۀ آن زن تمام شود و قبل از تمام شدن عدّه نمیتواند با زن دیگری ازدواج دائم نماید.
این حکم، بنابر احتیاط واجب در مورد طلاق بائن یا فوت بعضی از همسران نیز جاری میباشد؛
امّا در صورت فسخ یا باطل شدن ازدواج مرد با بعضی از همسرانش به جهت رضاع و مانند آن، میتواند قبل از تمام شدن ایّام عدّه، با زن دیگری ازدواج دائم نماید؛
البتّه اگر زن از افرادی است که عدّه ندارند مانند زن یائسه، مرد میتواند بلافاصله بعد از طلاق، با زن دیگری ازدواج دائم کند.
۱۰. کافر و مرتدّ
ج۴، مسئله ۱۴۳ . اگر زن مسلمان پس از ازدواج، مرتد شود (چه مرتدّ ملّی و چه مرتدّ فطری)[۱۷] یا مرد مسلمان پس از ازدواج مرتدّ ملّی شود، عقد ازدواج باطل میگردد؛
مگر آنکه زوجه از زنانی باشد که باید عدّه نگه دارند[۱۸] که در این صورت، چنانچه فرد مرتد در اثنای ایام عدّه، دوباره مسلمان شود، عقد ازدواجشان به حال خود باقی است، هرچند احتیاط مستحب آن است که اگر بخواهند با هم زندگی کنند دوباره صیغۀ عقد بخوانند.
بنابراین، اگر فرد مذکور تا پایان عدّه مسلمان نگردد، معلوم میشود که ازدواجشان از زمان ارتداد باطل شده است.
ج۴، مسئله ۱۴۴ . اگر مرد مسلمان پس از ازدواج مرتدّ فطری شود، عقد ازدواج باطل میشود و همسرش بر او حرام میگردد و باید – با توضیحی که در مسألۀ «۶۲۷» ذکر میشود – عدّه نگه دارد؛
البتّه، چنانچه مرد در اثنای عدّه توبه نماید و مسلمان شود، باقی بودن عقد ازدواج محلّ اشکال میباشد. بنابراین، اگر بخواهند با هم زندگی کنند بنابر احتیاط واجب باید دوباره صیغۀ عقد بخوانند و چنانچه بخواهند جدا شوند، بنابر احتیاط واجب باید صیغۀ طلاق اجرا گردد.
ج۴، مسئله ۱۴۵ . زنی که مسلمان است نمیتواند به صورت دائم یا موقّت با کافر ازدواج نماید و در این حکم، فرقی نیست که کافر مذکور اهل کتاب یا غیر اهل کتاب،[۱۹] مرتدّ فطری یا ملّی یا فرد ناصبی باشد.
ج۴، مسئله ۱۴۶ . مرد مسلمان نمیتواند با زن کافر غیر اهل کتاب یا زنی که مرتدّ فطری یا ملّی یا ناصبی است به صورت دائم یا موقّت ازدواج نماید.[۲۰]
ج۴، مسئله ۱۴۷ . ازدواج مرد مسلمان با زنی که یهودی یا مسیحی است[۲۱] به صورت دائم، بنابر احتیاط واجب جایز نیست؛ امّا ازدواج موقّت با وی جایز است؛[۲۲]
البتّه اگر مرد، زن مسلمان دارد، ازدواج وی با زن یهودی یا مسیحی (چه به صورت دائم و چه موقّت)، بدون اذن همسرش بنابر فتوی و با اذن وی بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
این حکم، در موردی که فرد، زن مسلمان خود را طلاق رجعی داده و هنوز ایّام عدّۀ رجعی باقی است نیز جاری میشود.
ج۴، مسئله ۱۴۸ . مرد مسلمان بنابر احتیاط واجب نمیتواند با زن زرتشتی (مَجوسی) به صورت دائم یا موقّت ازدواج نماید.
همچنین، ازدواج با زن صابئی (صُبّی) در صورتی که صابئین طایفهای از مسیحیّت محسوب شوند، حکم مسألۀ «۱۴۷» را دارد؛ امّا اگر صابئین بتپرست باشند، ازدواج با زن صابئی جایز نیست.
شایان ذکر است، چنانچه حقیقت صابئین معلوم نباشد، بنابر احتیاط واجب نمیتوان با وی ازدواج نمود.[۲۳]
ج۴، مسئله ۱۴۹ . عقد واقع بین کفّار، در صورتی که نزد آنان و بر طبق آیینشان صحیح باشد، آثار صحّت بر آن جاری میشود؛ فرق ندارد زوجین هر دو کافر اهل کتاب باشند یا کافر غیر کتابی یا مختلف باشند، حتّی اگر زوجین کافر همزمان مسلمان شوند، ازدواجشان باقی است و نیاز به خواندن عقد ازدواج جدید نیست و اگر یکی مسلمان شود و دیگری مسلمان نشود یا بهطور غیر همزمان مسلمان شوند، حکم آن در مسائل بعد ذکر میشود.
شایان ذکر است، اگر ازدواج کفّار از مواردی باشد که در آیین اسلام حرام است مانند ازدواج با محارم، با مسلمان شدن حکم اسلام در مورد آن جاری میشود.
ج۴، مسئله ۱۵۰ . اگر شوهر[۲۴] زن اهل کتاب مسلمان شود، ازدواجش با زن مذکور باقی است، هرچند هنوز با آن زن نزدیکی نکرده باشد؛
امّا اگر شوهر[۲۵] زن غیر اهل کتاب مسلمان شود، چنانچه اسلامش قبل از نزدیکی با زوجۀ مذکور باشد، عقد ازدواجشان باطل میشود و اگر بعد از نزدیکی باشد بین آن دو جدایی انداخته میشود. چنانچه زوجۀ مذکور در ایّام عدّه مسلمان شود، عقد ازدواجشان باقی است و اگر دوران عدّه به پایان برسد و مسلمان نشود، معلوم میشود که عقدشان از حین مسلمان شدن زوج باطل شده است.
ج۴، مسئله ۱۵۱ . اگر زوجۀ مرد غیر مسلمان – چه زوجه اهل کتاب باشد یا نه – مسلمان شود، چنانچه اسلامش قبل از نزدیکی با وی باشد، عقد ازدواجشان باطل میشود و اگر بعد از نزدیکی باشد، مشهور بین فقها آن است که «بین آن دو جدایی انداخته میشود، چنانچه شوهرش در ایّام عدّه مسلمان شود، عقد ازدواجشان باقی است و اگر دوران عدّه به پایان برسد و مسلمان نشود، معلوم میشود که عقدشان از حین مسلمان شدن زوجه باطل شده است»، ولی حکم مذکور محلّ اشکال است و احتیاط واجب آن است که اگر شوهر در ایّام عدّه مسلمان شود، چنانچه قصد ادامۀ زندگی دارند، عقد ازدواج مجدّد خوانده شود و اگر قصد جدایی دارند صیغۀ طلاق جاری شود.
ج۴، مسئله ۱۵۲ . ازدواج شیعۀ دوازده امامی با زنی که مسلمان است، ولی شیعۀ دوازده امامی نیست، صحیح میباشد. همچنین، ازدواج زنی که شیعۀ دوازده امامی است با مرد مسلمانی که شیعۀ دوازده امامی نیست، صحیح ولی مکروه میباشد؛
البتّه، در موارد فوق اگر ازدواج باعث شود فرد در معرض انحراف یا سست شدن در اعتقادات قرار گرفته یا به جهت این ازدواج نتواند به وظایف شرعی خود طبق مذهب شیعۀ دوازده امامی به درستی عمل نماید یا مفسدۀ دیگری داشته که اجتناب از آن شرعاً لازم است، چنین ازدواجی تکلیفاً حرام است.[۲۶]
۱۱. دختر، نوه، مادر، مادربزرگ و خواهر کسی که فرد با وی لواط کرده
ج۴، مسئله ۱۵۳ . اگر فرد بالغ با پسر نابالغی (نعوذ باللّه) لواط کند،[۲۷] هیچ گاه نمیتواند با افراد ذیل ازدواج – دائم یا موقّت – کند:
الف. دختر کسی که با وی لواط شده.
ب. نوۀ (دختر دختر یا دختر پسر و هر چه پایین رود) کسی که با وی لواط شده.
ج. مادر و مادربزرگ (مادر پدر یا مادر مادر هر چه بالا رود) کسی که با وی لواط شده.
د. خواهر شخصی که با وی لواط شده.[۲۸]
شایان ذکر است، در موارد فوق فرقی بین مورد «نسبی» و «رضاعی» نیست و چنانچه فرد با یکی از افراد فوق ازدواج کرده، عقد ازدواج باطل است و باید از هم جدا شوند.
این حکم، بنابر احتیاط واجب در موردى که لواط کننده بالغ نباشد یا شخصی که با وی لواط شده بالغ باشد، نیز جارى است و در این فرض اگر فرد ازدواج کرده، صحیح بودن آن محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
ج۴، مسئله ۱۵۴ . فردی که با وی (نعوذ باللّه) لواط شده، میتواند با دختر یا نوه، مادر و مادربزرگ و خواهر لواط کننده – چه نسبی و چه رضاعی – ازدواج نماید.
ج۴، مسئله ۱۵۵ . اگر فردی بعد از ازدواج با پدر یا پدربزرگ یا پسر یا نوۀ همسر خویش یا برادر وی (نعوذ باللّه) لواط کند، بنابر احتیاط واجب همسرش به او حرام ابدی میشود و صحیح بودن عقد ازدواجشان محلّ اشکال است. بنابراین، مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
احکام ازدواج با زنی که زنا کرده
ج۴، مسئله ۱۵۶ . اگر مرد با زنی که شوهر ندارد و در عدّۀ رجعی شخص دیگری نیست زنا کند، بنابر احتیاط واجب نمیتواند پیش از آنکه زن نسبت به ارتکاب زنا توبه نماید با وی ازدواج کند.
بنابراین، صحیح بودن چنین ازدواجی قبل از توبه محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
امّا شخص دیگر – غیر از آن مرد – جایز است قبل از آنکه زن مذکور نسبت به ارتکاب زنا توبه کند، با وی ازدواج نماید؛ مگر آنکه آن زن «مشهوره به زنا»[۲۹] باشد، که در این صورت بنابر احتیاط واجب نمیتواند پیش از توبۀ زن با وی ازدواج کند. بنابراین، صحیح بودن چنین ازدواجی قبل از توبه محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.[۳۰]
ج۴، مسئله ۱۵۷ . اگر فرد بخواهد با زنی که زنا کرده ازدواج کند، احتیاط مستحب آن است که صبر نمایند تا آن زن حیض ببیند و ازدواج آن دو، بعد از تمام شدن ایّام حیض، واقع شود.[۳۱]
شایان ذکر است، این حکم هم در مورد فردی که با زن زنا کرده و هم در مورد غیر آن فرد جاری میباشد.
ج۴، مسئله ۱۵۸ . زن بنابر احتیاط واجب نمیتواند با مردی که «مشهور به زنا» است، قبل از آنکه توبه نماید ازدواج کند. بنابراین، صحیح بودن چنین ازدواجی قبل از توبه محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
ج۴، مسئله ۱۵۹ . اگر فرد با خاله، یا عمّۀ خویش – نسبی یا رضاعی – زنا کند،[۳۲] بنابر احتیاط واجب نمیتواند با دختر وی – نسبی یا رضاعی – ازدواج نماید؛
امّا اگر با دختر عمّه یا دختر خالۀ خویش ازدواج نماید، سپس با مادر وی (نعوذ باللّه) زنا کند، عقد ازدواجش با دختر خاله یا دختر عمّه باطل نمیشود و بر هم حرام نمیگردند.
ج۴، مسئله ۱۶۰ . اگر فرد با زنی غیر از عمّه و خالۀ خویش زنا کند، احتیاط مستحب آن است که با دختر یا نوه یا مادر یا مادربزرگ آن زن ازدواج نکند.
همین طور، احتیاط مستحب است آن زن با پسر یا نوه یا پدر یا پدربزرگ فرد مذکور ازدواج ننماید.
ج۴، مسئله ۱۶۱ . اگر فرد با زنی وطی به شبهه نماید، میتواند با دختر یا نوه یا مادر یا مادربزرگ آن زن ازدواج نماید. همین طور، آن زن میتواند با پسر یا نوه یا پدر یا پدربزرگ فرد مذکور ازدواج نماید.
[۲] هرچند نزدیکی از پشت باشد.
[۳] . همان.
[۴] . توضیح هر یک از اقسام عدّه در فصل «طلاق»، مبحث احکام عدّه ذکر میشود.
[۵] . توضیح آغاز عدّۀ وفات، در مسألۀ «۶۳۲» ذکر میشود.
[۶] . به جهت اینکه وکالت مذکور شامل عقد در ایّام عدّه نمیشود و به عقد صحیح انصراف دارد.
[۷] . شایان ذکر است حکم پذیرش گفتار زنی که ادّعا میکند در عدّۀ کسی نیست، در مسألۀ «۶۴۱» ذکر میشود.
[۸] . البتّه، ارتکاب عمل زنا موجب ساقط شدن مهریۀ زن نمیشود.
[۹] . در موردی که نزدیکی از طرف مرد زنا و از طرف زن وطی به شبهه محسوب میشود، زن بنابر احتیاط واجب باید عدّۀ وطی به شبهه نیز نگه دارد و در این صورت، حکم تداخل دو عدّه در فصل «طلاق»، مبحث «عدّۀ وطی به شبهه» ذکر میشود.
[۱۰] . اگر وطی به شبهه با اجرای عقد ازدواج بوده، حکم آن در مسائل قبل بیان شد.
[۱۱] . زن باید عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد و چنانچه این عمل در ایام عدّه واقع شده، حکم تداخل دو عدّه در «فصل طلاق»، مبحث عدّۀ وطی به شبهه ذکر میشود.
[۱۲] . کیفیّت خروج از احرام، در مناسک حج ذکر شده است.
[۱۳] . طواف نساء یکی از مناسک حج (تمتّع، إفراد و قِران) و همین طور عمرۀ مفرده است.
[۱۴] . شایان ذکر است، اگر در اثنای سه طلاق، مرد دیگری با آن زن با رعایت شرایط ازدواج دائم و نزدیکی نماید، موجب حرمت نمیشود.
[۱۵] . این شرایط در کتاب منهاج الصّاحین، جلد سوّم، مسألۀ «۵۲۲» بیان شده است.
[۱۶] . این شرایط در کتاب منهاج الصّاحین، جلد سوّم، فصل «لعان» بیان شده است.
[۱۷] . «مرتد» فردی است که از دین اسلام خارج شده و کافر گردد و بر دو قسم است: مرتدّ فطری، مرتدّ ملّی، که توضیح هر یک در فصل «ارث»، مسألۀ «۱۲۹۶» بیان خواهد شد.
[۱۸] . احکام مربوط به عدّه و زنانی که باید عدّه نگه دارند، در فصل «طلاق» خواهد آمد.
[۱۹] . فرقۀ بهائیّت کافر محسوب میشوند و ازدواج مرد یا زن مسلمان با آنان، باطل و حرام است.
[۲۰] . همین طور، وطی و نزدیکی بدون عقد با زن کافر – چه اهل کتاب باشد یا نباشد – به قصد استیلاء بر وی جایز نیست، هرچند زن مذکور در کشوری ساکن باشد که بهطور مستقیم یا غیر مستقیم در حال جنگ با مسلمانان است.
[۲۱] . بدیهی است فرض مسأله در موردی است که زن مسیحی یا یهودی متأهّل (شوهردار) نباشد. بنابراین، اگر زن مذکور با مرد کافری ازدواج کرده به ازدواجی که در نزد آنان صحیح میباشد، زن شوهردار محسوب شده و ازدواج با وی مطلقاً جایز نیست.
[۲۲] . شایان ذکر است اگر فرد بر اثر ازدواج در معرض انحراف یا سستی در عقائد دینی باشد، تکلیفاً نباید اقدام به ازدواج نماید.
[۲۳] . شایان ذکر است مردی که دارای همسر مسلمان است، «بنابر فتوی» نمیتواند بدون اذن همسر خویش با فرقههای مذکور ازدواج نماید.
[۲۴] . چه شوهر مذکور نیز اهل کتاب باشد یا نباشد.
[۲۵] . همان.
[۲۶] . حکم اخیر، در موردی که طرف مقابل شیعۀ دوازده امامی باشد نیز جاری است.
[۲۷] . هرچند دخول کمتر از ختنهگاه باشد و در صورت شک یا گمان به این امر، حکم حرمت ثابت نمیشود.
[۲۸] . حکم مذکور، شامل دختر خواهر و دختر برادر شخصی که با وی لواط شده نمیشود.
[۲۹] . منظور از «مشهوره به زنا»، زنی است که به آمادگی وی برای انجام عمل زنا (در صورتی که از او درخواست شود) معروف شده باشد.
[۳۰] . حکم مذکور در این مسأله و مسائل بعد، اختصاص به عقد دائم نداشته و شامل عقد موقّت نیز میشود.
[۳۱] . البتّه، اگر زنا تنها از جانب زن باشد و از جانب مرد وطی به شبهه انجام شده باشد، در صورتی که آن زن از زنانی است که باید عدّه نگه دارد، چنانچه بخواهد با شخص دیگری ازدواج کند، باید عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد که توضیح آن در مسألۀ «۶۰۷» ذکر میشود.
[۳۲] . فرقی بین زنا از جلو یا پشت نیست.