مدت زمان مطالعه 19 دقیقه
توضیح المسائل آقای سیستانی

احکام نذر

[۱۱۸۱] [۱۱۸۲] [۱۱۸۳] [۱۱۸۴] [۱۱۸۵] [۱۱۸۶] [۱۱۸۷] [۱۱۸۸] [۱۱۸۹] [۱۱۹۰] [۱۱۹۱] [۱۱۹۲] [۱۱۹۳] [۱۱۹۴] [۱۱۹۵] [۱۱۹۶] [۱۱۹۷] [۱۱۹۸] [۱۱۹۹] [۱۲۰۰] [۱۲۰۱] [۱۲۰۲] [۱۲۰۳] [۱۲۰۴] [۱۲۰۵] [۱۲۰۶] [۱۲۰۷] [۱۲۰۸] [۱۲۰۹] [۱۲۱۰] [۱۲۱۱] [۱۲۱۲] [۱۲۱۳] [۱۲۱۴] [۱۲۱۵] [۱۲۱۶] [۱۲۱۷] [۱۲۱۸] [۱۲۱۹] [۱۲۲۰] [۱۲۲۱] [۱۲۲۲] [۱۲۲۳] [۱۲۲۴] [۱۲۲۵] [۱۲۲۶] [۱۲۲۷] [۱۲۲۸] [۱۲۲۹]

تعریف نذر

ج۲، مسئله ۱۱۸۱. نذر آن است که فرد برای خداوند متعال، بر عهدۀ خود انجام کاری یا ترک نمودن عملی را قرار داده و بدان ملتزم شود و چنانچه نذر با شرایطی که خواهد آمد منعقد شود، بر مکلّف وفای به آن واجب است.

ج۲، مسئله ۱۱۸۲. نذر کردن به خودی خود مستحب یا مکروه نیست؛ ولی گاه به جهت اینکه فرد خود را در معرض واقع شدن در گناه به سبب تخلّف از عمل به نذر – هرچند از روی تسامح و سهل‌انگاری – قرار می‌دهد، مکروه می‌باشد.

کیفیّت محقّق شدن نذر

ج۲، مسئله ۱۱۸۳. نذر شرعی تنها با گذراندن نیّت در قلب محقّق نمی‌شود، بلکه باید معنایی که در تعریف نذر ذکر شد – که مشتمل بر نام خداوند متعال می‌باشد[۱] – با صیغۀ نذر بر زبان جاری گردد؛ مانند اینکه بگوید: «برای خدا بر عهدۀ من باشد که یک روز روزه بگیرم»[۲] یا بگوید: «برای خدا بر عهدۀ من باشد که اگر مریضم شفا یافت، یک روز روزه بگیرم»؛

امّا اگر نام خداوند متعال را بر زبان جاری نکند، هرچند در قلب خود آن را قصد نماید، مانند اینکه بگوید: «بر عهدۀ من باشد یا بر من است که روزه بگیرم» یا بگوید: «نذر می‌کنم روزه بگیرم» یا «نذر می‌کنم اگر مریضم شفا یافت روزه بگیرم»، نذر محقّق نمی‌شود. همچنین، اگر به جای نام خداوند متعال، نام اهل بیت(علیهم السلام) یا امام زادگان(علیهم السلام) را ذکر کند، نذر شرعی منعقد نمی‌شود؛

البتّه اگر بگوید: «ای خدا، بر عهدۀ من است که فلان کار را انجام دهم» یا بگوید: «خدایا، بر عهدۀ من است که فلان کار را انجام دهم» که در آن نام خداوند متعال به صورت «منادیٰ» به کار رفته، صحّت چنین نذری محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

ج۲، مسئله ۱۱۸۴. اگر علاوه بر نام خداوند متعال، خود کلمۀ «نذر» هم در صیغۀ آن با عباراتی مانند «براى خدا نذر کردم فلان عمل را انجام دهم»[۳] ذکر شود، صحیح بودن چنین نذری محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود. همچنین است حکم، اگر بگوید: «خدایا، نذر می‌کنم فلان عمل را انجام دهم».

ج۲، مسئله ۱۱۸۵. خواندن صیغۀ نذر به هر زبانی کافی است؛ خواه فارسی باشد یا عربی یا غیر آن و نیز اگر مثلاً بگوید: «لِلهِ عَلَیَّ که یک روز روزه بگیرم» نذرش صحیح است. ‌

ج۲، مسئله ۱۱۸۶. انسان نمی‌تواند شخص دیگری را برای اجرای صیغۀ نذر وکیل نماید. همچنین، نذر کردن برای دیگران به صورت فضولی صحیح نیست، هرچند کسی که برایش نذر شده آن را اجازه دهد.

ج۲، مسئله ۱۱۸۷. انسان نمی‌تواند با نذر برای فرد دیگری تکلیف ایجاد کند. بنابراین، اگر زن نذر کند که شوهرش اقدام به برپایی مجلس جشن یا عزای اهل بیت‌(علیهم السلام) نماید، عمل به چنین نذری بر شوهر واجب نیست.

اقسام نذر

ج۲، مسئله ۱۱۸۸. نذر شرعی دو قسم است:

الف. «نذر مشروط»: مثل آنکه فرد بگوید: «چنانچه مریض من شفا یافت، براى خدا بر عهدۀ من است که یک ماه روزه بگیرم».[۴]

ب. «نذر مطلق»:[۵] مثل آنکه فرد بگوید: «براى خدا بر عهدۀ من است که نماز شب بخوانم»[۶] که در آن، نذر بدون قید و شرط واقع می‌شود.

ج۲، مسئله ۱۱۸۹. نذر مشروط دو قسم است:

الف. نذری که به هدف شکر از خدواند متعال واقع می‌شود؛

در این صورت، باید آنچه به عنوان شرط در نذر قرار داده می‌شود، صلاحیّت شکر گزاری نسبت به آن وجود داشته باشد. بنابراین، اگر فرد نذر کند: «چنانچه فرزندم حافظ کلّ قرآن کریم شود، مبلغی را صدقه دهم» نذرش صحیح است

امّا اگر نذر کند: «چنانچه فرزندم در مسابقۀ شطرنج برنده شود، مبلغی را صدقه دهم»، نذرش باطل است.

ب. نذری که فرد آن را به منظور بازداشتن خود از کاری منعقد کرده است؛

در این صورت، باید آنچه به عنوان شرط قرار داده از اموری باشد که درخواست تحقّق نیافتن آن، پسندیده است، مانند اینکه نذر کند: «اگر عمداً بین الطّلوعین بخوابد در آن روز، یک جزء قرآن بخواند»؛

امّا اگر چنین نذر کند که چنانچه با یکی از خویشاوندانش که قبلاً با آن خویشاوند قطع رحم کرده، صلۀ رحم نماید یک روز روزه بگیرد، از آنجا که قطع ارتباط با بستگان (قطع رحم) شرعاً حرام است، نذر وی باطل خواهد بود.

ج۲، مسئله ۱۱۹۰. اگر فرد نذر کند چنانچه مریض او بهبود یابد یا مسافرش از سفر، سالم برگردد، عملى را انجام دهد و بعد معلوم شود پیش از نذر کردن مریضش بهبود یافته، یا مسافر وی سالم از سفر برگشته است، عمل کردن به نذر لازم نیست.

شرایط نذر کننده

ج۲، مسئله ۱۱۹۱. فردی که نذر می‌کند باید بالغ و عاقل باشد و با اختیار و قصد نذر نماید. بنابراین، نذر بچّه نابالغ هرچند ممیّز باشد یا مجنون – هرچند مجنون ادواری در حال جنون – صحیح نیست. همچنین، نذر کسى که او را مجبور کرده‌اند یا به جهت عصبانى شدن و مانند آن بدون قصد یا بى‌اختیار نذر کرده یا در حال مستی نذر نموده، صحیح نیست.

حکم نذر کردن فرد سفیه و فرد مفلّس، همانند قسم خوردن آن دو است که در مسألۀ «۱۱۶۷» ‌بیان شد.

شرایط صحیح بودن نذر

الف. قدرت عمل به نذربدون مشقّت زیاد و ضرر قابل توجّه

ج۲، مسئله ۱۱۹۲. انسان نسبت به کارى میتواند نذر نماید که انجام آن – در زمانی که باید به آن عمل کند – برایش مقدور بوده و مشقّت فوق‌العاده‌ای که معمولاً غیر قابل تحمّل (حَرَج) محسوب می‌شود یا ضرر قابل توجّه نداشته باشد.

بنابراین، اگر نذر کند سورۀ مشخّصی از قرآن را حفظ کند، در حالی که به علّت ضعف شدید حافظه، توانایی حفظ آن سوره را ندارد یا نذر کند روزه بگیرد در حالی که روزه گرفتن برای وی ضرر داشته باشد، نذر او صحیح نیست.

ج۲، مسئله ۱۱۹۳. اگر کاری که انسان نذر کرده، در هنگام نذر برایش مقدور بوده، ولی موقع عمل به نذر عاجز شود یا عمل به نذر برایش مشقّت فوق‌العاده‌ای که معمولاً تحمّل نمی‌شود (حَرَج) پیدا کند یا ضرر قابل توجّه داشته باشد، نذرش باطل میشود و عمل به آن واجب نیست؛

البتّه، اگر فرد نذر روزه کند و از انجام آن عاجز شود، احتیاط واجب آن است که به جاى هر روز، یک مُدّ – که تقریباً ۷۵۰ گرم است – طعام به فقیر صدقه دهد، یا دو مُدّ طعام به وی بدهد که به جاى او، روزه بگیرد.

ج۲، مسئله ۱۱۹۴. اگر – مثلاً – پدر نذر کند که دختر بالغ رشید خود را به ازدواج فرد سیّد در آورد، این نذر برای دختر او تکلیف شرعی ثابت نمیکند و در صورتی که راضی کردن دختر برای این امر ممکن نباشد، نذر پدر باطل است؛

امّا اگر پدر بتواند بدون مشقّت زیاد که معمولاً تحمّل نمی‌شود (حَرَج)، رضایت دختر خود را برای چنین ازدواجی جلب کند، بر وی لازم است به نذر خود عمل نماید.

ب. رجحان داشتن مورد نذر

ج۲، مسئله ۱۱۹۵. آنچه نذر می‌شود باید رجحان شرعی داشته باشد؛ مثل آنکه فرد نذر کند واجب یا مستحبی را انجام دهد یا نذر کند کار حرام یا مکروهی را ترک نماید؛

بنابراین، اگر نذر نماید کار حرام یا مکروهى را انجام دهد، یا کار واجب یا مستحبّى را ترک کند، نذر او صحیح نیست.

ج۲، مسئله ۱۱۹۶. اگر انسان نذر کند کار مباحى را انجام دهد، چنین نذری صحیح نیست؛ مگر آنکه به جهتی انجام آن کار از نظر شرعی بهتر باشد و فرد به قصد همان جهت نذر کند، مانند اینکه نذر نماید غذای معیّنی را بخورد و قصدش از خوردن آن غذا، قوّت گرفتن برای روزه باشد که در این صورت نذر او صحیح است.

همین طور، اگر ترک کردن عمل مباحی به جهتی از نظر شرعی بهتر باشد و فرد براى همان جهت، ترک آن کار را نذر کند، چنین نذری صحیح است؛ مثل اینکه فرد براى تقویت ارادۀ خود نسبت به ترک گناهان، نذر نماید که خوردن غذای مورد علاقۀ خود را برای مدّتی ترک نماید.

ج۲، مسئله ۱۱۹۷. اگر انسان نذر کند عملی را که رجحان دارد – مانند نماز، روزه یا صدقه – به کیفیّت خاص یا در زمان و مکان معیّنى انجام دهد، نذرش صحیح است و باید به همان صورت به نذر عمل کند، چه اینکه آن خصوصیّت، رجحان داشته باشد[۷] یا نه؛[۸]

امّا اگر آنچه نذر کرده، خودِ خصوصیّت براى انجام عمل باشد در حالى که آن خصوصیّت رجحان نداشته باشد، نذر منعقد نمى‌شود. بنابراین، اگر در خانه نماز خواندن را نذر نماید طوری که مورد نذر، ویژگی «بودن در خانه هنگام نماز» باشد، نذرش باطل است.

ج۲، مسئله ۱۱۹۸. اگر انسان عملی را که رجحان دارد نذر کند، ولی در هنگام عمل به نذر رجحان آن از بین برود، نذر منحلّ شده و عمل به آن واجب نیست؛

مانند اینکه فرد نذر کند روز معیّنی را روزه بگیرد، ولی هنگام فرا رسیدن آن روز، به جهت بیماری یا مانند آن، روزه برایش مضرّ شده باشد که در این صورت عمل به نذر بر وی واجب نیست.

ج۲، مسئله ۱۱۹۹. اگر انسان نذر کند عمل مباحی را انجام دهد، ولی در هنگام نذر غرضی را که رجحان داشته باشد، قصد نکند، نذرش منعقد نمی‌شود، هرچند در هنگام عمل، آنچه که نذر کرده شرعاً رجحان پیدا کند و انجامش بهتر از ترک آن گردد؛ مانند عمل مباحی که به جهت امر پدر یا مادر، بعد از نذر رجحان شرعی پیدا کند.

ج۲، مسئله ۱۲۰۰. اگر عمل مورد نذر در هنگام وفای به نذر دارای رجحان باشد، ولی فرد در موقع نذر از رجحان آن اطلاع نداشته باشد و بعداً برایش معلوم شود، نذرش منعقد نمی‌شود و وفا به آن واجب نیست؛

مانند اینکه فردی که بیمار است و روزه برایش ضرر دارد، نذر نماید روز نیمه شعبان روزه بگیرد و اتّفاقاً در ماه شعبان از بیماری بهبودی یابد و بتواند روزه بگیرد.

ج۲، مسئله ۱۲۰۱. اجازۀ پدر و مادر در نذر فرزند، شرط نیست، ولی اگر به سبب نهی پدر یا مادر (چه قبل از نذر یا بعد از آن) عملی که نذر کرده نسبت به او رجحان نداشته باشد، نذرش منعقد نشده یا باطل می‌شود، هرچند آن عمل به خودی خود دارای رجحان باشد.[۹]

ج۲، مسئله ۱۲۰۲. اگر زن نذر کند در منزل شوهرش مراسم عزاداری برگزار کند یا از اموال وی صدقه بدهد، چنانچه شوهر به این تصرّفات رضایت ندهد، نذر زن باطل است.

این حکم، در سایر مواردی که مورد نذر به خودی خود رجحان داشته، ولی بر اثر مانع شرعی، وفا به آن مقدور نباشد نیز جاری است.

ج. اجازۀ شوهر در مورد نذر همسر

ج۲، مسئله ۱۲۰۳. اگر زن بدون اذن قبلى یا اجازۀ بعدى شوهرش، نسبت به آنچه با حقّ استمتاع او منافات دارد نذر کند، نذرش باطل است، هرچند نذر وی قبل از ازدواج منعقد شده باشد.

همین طور، صحیح بودن نذر زن نسبت به اموال خودش بدون اذن قبلی یا اجازۀ بعدی شوهر، محلّ اشکال بوده و مراعات مقتضای احتیاط در مورد آن ترک نشود؛

ولی نذرهای مالی زن نسبت به حج،[۱۰] زکات، صدقه،[۱۱] احسان به پدر و مادر و صلۀ ارحام صحیح است و نیاز به اجازه شوهر ندارد، و فرقی ندارد انجام امور مذکور بر زن واجب باشد یا مستحب.

البتّه در مورد حج، چنانچه زن نذر کند که حجّ مستحبی انجام دهد یا به‌طور مجّانی برای دیگران حج انجام دهد، در صورتی صحیح است که منافات با حقّ واجب شوهرش نداشته باشد یا اینکه این نذر با اجازۀ وی انجام شود.

ج۲، مسئله ۱۲۰۴. اگر زن در مواردی که اذن شوهر لازم است، با اذن وی و با رعایت سایر شرایط صحّت، نذر کند، شوهرش نمیتواند نذر او را به هم بزند یا او را از عمل به نذر باز دارد.

احکام وفای به نذر و تخلّف از عمل به آن

ج۲، مسئله ۱۲۰۵. در وفای به نذر و تخلّف از عمل به آن، احکامی که برای قسم در مسائل «۱۱۷۳» تا «۱۱۷۹» ذکر شده جاری می‌شود، مگر در مورد نذر روزه و نماز که در صورت عمل نکردن به آن با توضیحی که در مسائل بعد بیان می‌شود، قضای نذر نیز واجب می‌شود؛

بنابراین، اگر کسی عمداً به نذر خود عمل نکند، گناهکار است و کفّارۀ تخلّف از نذر بر وی واجب می‌شود که مقدار و کیفیّت آن، مانند کفّارۀ تخلّف از قسم است که در مسألۀ «۱۱۷۶» بیان شد.[۱۲]

ج۲، مسئله ۱۲۰۶. فردی که نذر کرده روز معیّنی را روزه بگیرد، چنانچه بدون عذر یا به جهت سفر (هر چند سفر غیر ضروری)[۱۳] یا مریضی، آن روز را روزه نگیرد، باید قضای آن را به جا آورد.[۱۴]

ج۲، مسئله ۱۲۰۷. زنی که نذر کرده روز معیّنی (مثل نیمۀ ماه رجب) را روزه بگیرد، چنانچه آن روز اتّفاقاً با ایّام حیض یا نفاس وی مصادف گردد، واجب است قضای آن روز را به‌جا آورد.

ج۲، مسئله ۱۲۰۸. اگر فرد نذر کند مثلاً تا یک سال، هر هفته روزهای جمعه را روزه بگیرد، چنانچه یکی از جمعه‌ها، عید فطر یا قربان باشد یا در روز جمعه عذری مانند بیماری یا سفر یا حیض برایش پیش آید، باید قضای آن روز را به جا آورد.

ج۲، مسئله ۱۲۰۹. فردی که نذر کرده نمازی – مانند نماز جعفر طیّار – را در وقت معیّن به‌جا آورد، چنانچه آن را در وقت مذکور به جا نیاورد، چه به سبب عذر مانند فراموشی نذر و چه عمداً و بدون عذر، احتیاط واجب آن است که قضای نمازی را که نذر کرده به جا آورد و در موردی که عمداً به نذر خود وفا نکرده، «کفّارۀ تخلّف از نذر» بر وی واجب می‌شود.

ج۲، مسئله ۱۲۱۰. اگر فردی نذر کند روزه بگیرد، ولى وقت و مقدار آن را معیّن نکند، چنانچه یک روز روزه بگیرد کافى است.

همچنین، اگر نذر کند نماز بخواند و مقدار و خصوصیّات آن را معیّن نکند، خواندن یک نماز دو رکعتى یا به‌جا آوردن نماز «وتر» برای وفای به نذر کفایت میکند.

همین طور، اگر نذر کند صدقه بدهد و جنس و مقدار آن را مشخّص نکند، چنانچه مالی بدهد که عرفاً بگویند صدقه داده، به نذر خود عمل کرده است.

همچنین، اگر نذر کند کارى براى خداوند متعال به جا آورد، انجام هر عملی مانند نماز، روزه یا صدقه برای عمل به نذر کافی است.

ج۲، مسئله ۱۲۱۱. اگر انسان نذر کند مثلاً یک ماه روزه بگیرد، چنانچه مقصودش در هنگام نذر، روزۀ یک ماه به صورت پیاپی بوده، باید به همان کیفیّت عمل کند؛ در غیر این صورت، می‌تواند سی روز را – هرچند به‌طور پراکنده – روزه بگیرد.

ج۲، مسئله ۱۲۱۲. فردی که نذر کرده یکی از امامان(علیهم السلام) را زیارت کند، برای عمل به نذر واجب نیست غسل و نماز زیارت انجام دهد و همان زیارت کافی است؛ مگر آنکه قصدش آن بوده که غسل و نماز زیارت نیز جزء نذرش باشد.

ج۲، مسئله ۱۲۱۳. اگر فردی نذر کند در زمان معیّنی پیاده به زیارت یکی از امامان(علیهم السلام) یا حج برود، در صورتی که از پیاده رفتن در مقداری از راه ناتوان شود، نسبت به همان مقدار می‌تواند مسیر راه را سواره طیّ نماید و احتیاط واجب آن است که هر مقدار از راه را که می‌تواند پیاده برود.

ج۲، مسئله ۱۲۱۴. اگر فرد – با رعایت شرایط صحّت – نذر کند مال معیّنی را صدقه بدهد، مثلاً هنگام نذر، قصد کند پول معیّنی را که کنار گذاشته به فقیر بدهد، نمی‌تواند آن پول را در کار دیگری هزینه نماید یا به جای آن، پول دیگری – هرچند بیشتر باشد – به فقیر بدهد.

شایان ذکر است، در صورتی که فرد مال مذکور را با وجود توجّه و التفات به نذر، در غیر مورد نذر مصرف کند یا اتلاف نماید، کفّارۀ تخلّف از نذر بر وی واجب می‌شود، ولی لازم نیست به جای آن، مال دیگری را به عنوان عمل به نذر صدقه دهد؛

امّا اگر آن مال به خودی خود تلف شود یا آن را به سبب فراموشی و غفلت از نذر تلف کرده یا مصرف نماید، نذرش منحلّ شده و نذر کننده تکلیفی ندارد.

ج۲، مسئله ۱۲۱۵. اگر نذر انسان مشروط باشد، مثل اینکه نذر کند اگر مریضش بهبود یافت، مال معیّنی را به فقیر صدقه دهد، چنانچه بداند شرط نذر تحقّق پیدا می‌کند، احکام مذکور در مسألۀ قبل در مورد آن جاری می‌شود؛

ولی اگر تحقّق یافتن شرط نذر، معلوم نباشد و نذرش نیز مشتمل بر التزام به باقی نگه داشتن خود آن مال (تا روشن شدن وضعیّت نذر) نبوده، هر گونه تصرّف در مال نذر شده مانعی ندارد.

ج۲، مسئله ۱۲۱۶. اگر از مال معیّنی – مانند گوسفند یا گاو یا شتر – که براى صدقه یا براى یکى از امامان(علیهم السلام) نذر شده ‌است، پیش از آنکه به مصرف نذر برسد محصولی جدای از آن مال (مثل شیر یا بچّه) به دست آید، آن محصول، مال کسى است که آن را نذر کرده، مگر آنکه هنگام نذر قصدش این باشد که مال و محصول آن را صدقه دهد؛

ولى اگر محصول از مال نذر شده جدا نباشد، مانند پشم بدن حیوان یا مقدارى که چاق میشود، باید به مصرف نذر برساند.

ج۲، مسئله ۱۲۱۷. اگر فرد نذر کند مالی مانند گوسفند را به فقیر صدقه بدهد، ولی آن گوسفند را هنگام نذر مشخّص نکند،[۱۵] چنانچه بعد از نذر به قصد تعیین آنچه نذر کرده گوسفندی را کنار بگذارد، احکام مذکور در مسائل قبل را ندارد.

بنابراین، می‌تواند از خود آن گوسفند یا فوائد آن استفاده نماید و گوسفند دیگری را به عنوان وفای به نذر صدقه دهد.

ج۲، مسئله ۱۲۱۸. اگر فردی که نذر کرده، مالی را به شخص معیّنی صدقه دهد، چنانچه شخص مذکور، فرد نذر کننده را نسبت به انجام نذر بریء الذمّه نماید، تأثیری ندارد و تکلیف در مورد نذر ساقط نمی‌شود، ولی وی می‌تواند از قبول صدقه خودداری کند و حاضر به پذیرش آن نشود که در این صورت نذر باطل می‌شود.

ج۲، مسئله ۱۲۱۹. اگر انسان نذر کند مقدار معیّنی را به فقیر صدقه بدهد، چنانچه نذر کننده پیش از عمل به نذر بمیرد، لازم نیست آن را از اموال وی صدقه دهند، هرچند احتیاط مستحب آن است که ورثۀ غیر محجور، آن مقدار را از سهم خود از طرف میّت صدقه دهند؛

البتّه، اگر نذر کننده در این مورد وصیّت کرده و وصیتش به ضمیمۀ سایر وصایا بیشتر از ثلث نباشد، باید مطابق آن عمل شود.

ج۲، مسئله ۱۲۲۰. اگر انسان نذر کند مالی را به فقیر معیّنی صدقه دهد، چنانچه آن فقیر بمیرد، لازم نیست آن مال را به ورثه‌اش بدهد.

ج۲، مسئله ۱۲۲۱. اگر فرد پولی را براى حرم یکى از امامان یا امامزادگان(علیهم السلام) نذر کند و جهت معیّنى را در نظر نداشته باشد، باید آن را برای تعمیر یا روشنایى یا فرش حرم یا وسایل گرمایشی و سرمایشی یا اجرت خدّام و مانند اینها صرف نماید و اگر ممکن نشد یا آن حرم به کلّى بى‌نیاز بود، آن را به زوّار نیازمند آن حرم بدهد؛

امّا اگر آنچه نذر کرده، کالا یا وسیلۀ معیّنی باشد، در صورتی که حرم به آن کالا یا وسیله نیاز نداشته یا به کارگیری آن کالا یا وسیله در آن حرم غیر ممکن باشد، باید آن را فروخته و بهایش را – با توضیحی که ذکر شـد – برای آن حرم هزینــه نمایــد.

ج۲، مسئله ۱۲۲۲. اگر فرد مالی را براى یکی از حضرات معصومین یا امام زادگان(علیهم السلام) یا بعضی از علمای پیشین نذر کند، باید آن مال را به مصرفی که هنگام نذر قصد کرده برساند؛

امّا چنانچه مصرف معیّنى را قصد نکرده، باید طوری هزینه کند که مناسبتی با آن حضرت(علیه السلام) یا شخصی که برای او نذر شده داشته باشد، مثلاً بر زوّار فقیر او صرف کند، یا به مصارف حرم یا مزار وی برساند، یا در مجالس عزا یا سایر جهاتی که موجب بزرگداشت نام اوست هزینه نماید.

احکام شک در نذر

ج۲، مسئله ۱۲۲۳. اگر فرد برای مدّت معیّنی عملی – مثلاً خواندن نماز شب یا تلاوت روزانه یک جزء از قرآن کریم – را با نذر بر خود واجب کرده باشد، ولی مدّت مذکور را فراموش کرده، مثلاً نداند نذر وی برای مدّت ۶‌ ماه بوده یا یک ‌سال، می‌تواند برای عمل به نــذر به حدّاقل مدّت مورد یقیــن یا اطمینان اکتفا نمایــد – در مثال مذکــور ۶ ماه – هرچند احتیاط مستحب است انجام مورد نذر را تا مدّت بیشتر – در این مثال تا یک سال – ادامه دهد،

امّا اگر فرد بداند برای مدّت مثلاً یک سال عمل مذکور را با نذر بر خود واجب کرده و به عنوان وفای به نذر، مدّتی عمل را انجام داده، ولی نداند مدّت باقیمانده از عمل چه مقدار است – مثلاً نداند ۵ ماه باقیمانده یا ۳ ماه – باید انجام مورد نذر را تا مدّت بیشتر – در این مثال ۵ ماه – ادامه دهد.

ج۲، مسئله ۱۲۲۴. اگر انسان عمل معیّنی را نذر کند و به جهت فراموشی، نسبت به مقدار آنچه نذر کرده، برایش شک حاصل شود، می‌تواند برای عمل به نذر به حدّاقل مقدار مورد یقین یا اطمینان اکتفا نماید؛

مثلاً اگر نذر کرده مبلغ معیّنی را صدقه دهد و شک کند مبلغ مذکور ۱۰۰‌ هزار تومان بوده یا ۲۰۰ هزار تومان، پرداخت ۱۰۰ هزار تومان به عنوان صدقه کافی است. همچنین، اگر در تعداد روزه‌های مستحبی که نذر کرده شک نماید و نداند ۱۰ روز بوده یا ۲۰ روز، کافی است ۱۰ روز روزۀ مستحبی بگیرد، هرچند احتیاط مستحب است مقدار بیشتر را انجام دهد.

ج۲، مسئله ۱۲۲۵. اگر انسان مقدار عمل مورد نذر را بداند – مثلاً بداند که نذر کرده مبلغ ۲۰۰ هزار تومان صدقه دهد یا بداند که نذر کرده ۲۰‌ روز روزه بگیرد – ولی شک کند چه مقدار از عمل را انجام داده، لازم است برای وفای به نذر، مقدار مشکوک را انجام دهد؛

مثلاً اگر نداند تا کنون ۲۰۰ هزار تومان صدقه داده یا ۱۵۰ هزار تومان، باید ۵۰ هزار تومان دیگر صدقه بدهد یا اگر نداند ۱۰ روز روزه گرفته یا ۲۰ روز، باید برای وفای به نذر ۱۰ روز دیگر، روزه بگیرد.

ج۲، مسئله ۱۲۲۶. اگر فرد عمل معیّنی را نذر کرده، ولی فراموش کند آنچه نذر کرده چه عملی بوده است،[۱۶] در صورتی که «شبهۀ محصوره»[۱۷] باشد – مانند اینکه نداند آن عمل، گرفتن ۱۰ روز روزه بوده یا خواندن نافله‌های شبانه‌روزی یا پرداخت ۱۰۰ هزار تومان صدقه – چنانچه انجام بعضی از امور مذکور برایش غیر ممکن باشد یا مشقّت فوق‌العاده که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج) داشته باشد، نذرش منحلّ شده و تکلیفی نسبت به نذر ندارد؛

در غیر این صورت، باید همۀ اموری را که احتمال می‌دهد نذرش به آن تعلّق گرفته به جا‌ آورد؛

البتّه، چنانچه انجام بعضی از امور به ضمیمۀ انجام امور دیگر برایش حَرَجی باشد، نسبت به مقداری که حَرَجی است تکلیف ندارد و در این فرض، باید اموری را که احتمال قوی‌تر می‌دهد متعلّق نذر باشد، بر سایر موارد مقدّم نماید.

ج۲، مسئله ۱۲۲۷. اگر فرد عملی را نذر کند، ولی فراموش کند آنچه نذر کرده، چه عملی بوده است،[۱۸] در صورتی که «شبهۀ غیر محصوره» باشد، می‌تواند یکی از اموری که احتمال می‌دهد نذرش به آن تعلّق گرفته را انجام دهد، طوری که با انجام آن اطمینان به مخالفت حتمی با نذر برایش حاصل نشود؛

البتّه، چنانچه انجام بعضی از اموری که جزء موارد شبهۀ غیر محصوره است برایش غیر ممکن یا حَرَجی باشد، همانند شبهۀ محصوره – به توضیحی که در مسألۀ قبل گذشت – نذرش منحلّ محسوب شده و تکلیفی نسبت به آن ندارد.

ج۲، مسئله ۱۲۲۸. اگر شخصی نذر کند مالی را صدقه بدهد و فراموش کند که آن مال را مثلاً برای فقرا نذر کرده یا ایتام، برای عمل به نذر کافی است آن را به یتیمی که نیازمند و فقیر باشد بپردازد.

همین طور، چنانچه نداند مال را برای فقرا – اعم از سیّد و عام – نذر کرده یا فقط برای فقرای سادات نذر کرده است، کافی است آن را به سیّد فقیر بپردازد.

ج۲، مسئله ۱۲۲۹. اگر انسان نذر کند مال مشخّصی را[۱۹] – مانند فرشی که آن را کنار گذاشته – به مسجد معیّنـی اهدا نمایــد، ولی فراموش کنــد آن را برای کدام یــک از – مثلاً – دو مسجد نذر کرده، باید مسجدی را که مورد نظرش بوده با قرعه مشخّص نماید و فرش را به همان مسجد اهدا نماید؛ البتّه لازم است در تعداد سهام قرعه، درجۀ احتمال را از جهت قوّت و ضعف لحاظ نماید.

مثلاً اگر فرد می‌داند فرشی را برای یکی از دو مسجد امیر المؤمنین(علیه السلام) و مسجد امام حسین(علیه السلام) نذر کرده، ولی مورد نذر را فراموش کرده، چنانچه احتمال اینکه فرش را برای مسجد امیر المؤمنین(علیه السلام) نذر کرده دو برابر مسجد امام حسین(علیه السلام) باشد، تعداد رُقعه‌ها یا کاغذهای قرعه را سه عدد انتخاب می‌کند و بر روی دو تا از آنها نام مسجد امیر المؤمنین(علیه السلام) و بر روی یکی نام مسجد امام حسین(علیه السلام) را می‌نویسد و اگر این احتمال برابر است، تعداد رُقعه‌ها یا کاغذهای قرعه را دو عدد انتخاب می‌نماید و بر روی هر رُقعه یا کاغذ، نام یک مسجد را می‌نویسد.

سپس، رُقعه‌ها یا کاغذها را مخلوط نموده، طوری که قابل حدس و تشخیص از هم نباشد و یکی از آنها را خارج می‌کند؛ نام هر مسجدی که در آن مرقوم شده، مورد نذر را به همان مسجد می‌دهد.

همین طور، اگر نداند مال مذکور را برای مسجد معیّن نذر کرده است یا برای حسینیّۀ معیّن، حکم مذکور جاری است.

[۱] . ذکر سایر اسماء و صفات خداوند متعال نیز با توضیحی که در فصل قسم، مسألۀ «۱۱۶۲»بیان شد، در صیغۀ نذر کافی است
[۲] . یا برای خدا بر عهدۀ من است، یا برای خدا بر ذمّۀ من باشد یا برای خدا بر ذمّۀ من است یا برای خدا بر من باشد یا برای خدا بر من است که یک روز روزه بگیرم
[۳] . یا براى خدا نذر می‌کنم یک روز روزه بگیرم یا برای خدا بر من است نذر یک روز روزه.
[۴] . به این قسم از نذر، «نذر مشروط یا معلّق» گفته می‌شود.
[۵] . نذر بدون قید و شرط.
[۶] . به این قسم از نذر «نذر مطلق یا تبرّعی» گفته می‌شود.
[۷] . مانند اینکه نماز در مسجد کوفه یا روزۀ مستحبى پنج‌شنبه اوّل ماه را نذر کرده باشد یا اینکه فرد نذر کند نماز واجب خود را در اتاق بخواند که به سبب خلوت بودن حضور قلب پیدا میکند یا از ریا دورتر است و نذر هم براى همان جهت باشد
[۸] . مانند اینکه فرد نذر کند روز یکشنبه روزه بگیرد با فرض اینکه دستور خاصّی برای روزۀ آن روز وارد نشده باشد یا نذر نماید به فقیر معیّن مبلغی را صدقه دهد، در حالی که صدقه دادن به فقیر مذکور نسبت به سایر فقرا رجحانی نداشته باشد یا نذر کند که نمازش را در منزل بخواند طوری که مورد نذر، خواندن نماز باشد با این ویژگی که در منزل آن را به‌جا آورد، در حالی که نماز خواندن در منزل رجحانی نداشته باشد، که در این موارد نذر صحیح است
[۹] . مانند اینکه فرزند نذر کند روزۀ مستحبی بگیرد و پدر یا مادرش وی را از روزه گرفتن منع نمایند
[۱۰] . حجّ مذکور شامل حج برای خودش و حجّ نیابتی برای شخص دیگر می‌شود.
[۱۱] . صدقۀ مذکور اختصاص به تصدّق بر فقرا ندارد و شامل هر آنچه قربةً الی اللّه بذل می‌شود می‌گردد؛ مانند اینکه زن نذر کند مالش را به مسجد یا حسینیّه یا مجلس عزاداری امام حسین(علیه السلام) ‌بدهد یا مالش را در راه خدا برای انجام حج بذل نماید
[۱۲] . توضیحات کامل در مورد کفّارۀ تخلّف از نذر و احکام مربوط به آن، در فصل «کفّارات» ذکر شده است
[۱۳] . توضیح بیشتر در این مورد در فصل روزه، مسألۀ «۲۳۴» ذکر شد.
[۱۴] . در صورتی که بدون عذر باشد، کفّارۀ تخلّف از نذر نیز بر وی واجب می‌شود.
[۱۵] . مال مذکور به صورت کلّی باشد، نه عین شخصی.
[۱۶] . منظور اعمال مختلف و عنوان‌های متباین با هم مانند نماز، روزه، صدقه، حج و زیارت است.
[۱۷] . توضیح معنای شبهۀ‌ محصوره و غیر محصوره در جلد سوّم، فصل «دین»، صفحۀ «۴۴۳»، پاورقی «۲» ذکر شده است
[۱۸] . منظور، اعمال مختلف و عنوان‌های متباین با هم مانند نماز، روزه، صدقه، حج و زیارت است.
[۱۹] . منظور از مال معیّن، «عین شخصی» است.